یک بانوی کارآفرین در کابل، با هزینهی شخصیاش، به ۱۵ بانوی بیسرپرست زمینهی کار را فراهم کرده است. شیرینیسرای «مینه»، مکانی در یک زیرزمینی، در منطقهی خیرخانهی شهر کابل است که زنان و دختران بیسرپرست با وجود محدودیتهایی فراراه کار زنان، توانسته اند از چهاردیواری خانه بیرون بزنند و روزانه ۱۰ ساعت را با تهیهی «قتلمه» برای عرضه به مشتریان شان، سرگرم کار شوند.
فروزان کوهستانی، بنیانگذار شیرینیسرای مینه که شش ماه پیش این مکان را با ابتداییترین امکانات ایجاد کرده است، میگوید که ایجاد دلخوشی و لبخند و کمک به این زنان بیسرپرست که ناداری دامنگیر آنان شده، انگیزه و دلیل راهاندازی این شیرینیسرا است. او میافزاید: «شش ماه میشود که این مکان را گرفتهام و تا کنون توانستهام به ۱۵ زن و دختر، زمینهی کار را فراهم کنم؛ دختران و زنانی که از درس و کار باز مانده و روحیهی خود را از دست داده اند و مشکلات اقتصادی دارند. پیش از این، روزانه ۵۰ تا ۱۰۰ کیلوگرام فرمایش داشتیم؛ اما اکنون با نزدیکشدن عید تا ۵۰۰۰ کیلوگرام هم فرمایش گرفتهایم.»
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
بانو کوهستانی، همچنان با گلایه از مشکلات موجود در این کارگاه، خواستار همکاری در زمینهی حل این مشکلات و پشتیبانی از زنان برای توانمندسازی و کارآفرینی به زنان بیشتر شده است. «در قسمت ماشینری مشکلات داریم که از ابتداییترین و سادهترین ماشینها استفاده میکنیم و نمیتوانیم ماشین بخریم. میخواهیم با ما همکاری کنند.»
در همین حال، دختران و زنانی که در این شیرینیپزی کار میکنند، از فرصت کاریای که برای شان فراهم شده است، ابراز خوشحالی میکنند. محموده، دختری ۱۸ ساله که در این شیرینیسرا کار میکند، میگوید که یگانه نانآور خانوادهی یازدهنفریاش است و پیش از کارکردن در این مکان، به ناخوشیهای روانی گرفتار شده بود. به گفتهی او، اما این فرصت کاری کمک کرده که از ناخوشیها و مشکلات اقتصادیاش کاسته شود. او میگوید: «از زمانی که امارت اسلامی مکتبها را بست، ما امید خود را از دست داده بودیم. مشکلات ما در خانه بیحد زیاد بود. وقتهایی شده که یک نان را چهار یا پنج توته/خرده کردیم و همهی ما خوردیم. من تنها نانآور خانه هستم. این بهتر از گداییکردن است که از آبلهی دست خود درآمدی داشته باشیم.»
سلاموطندار فارسی را در تویتر دنبال کنید
همین گونه، مارینا، زنی که مسئولیت خانوادهی چهارنفریاش را بر عهده دارد، میگوید که کارکردن در این شیرینیپزی، تنها امید او و سه کودکش است و از همین طریق، هزینههای زندگیاش را فراهم میکند. او میافزاید: «شش ماه میشود در این جا کار میکنم. خدا به اینها خیر بدهد که به ما زمینهی کار را فراهم کرده اند. من یک زن بیسرپرست هستم، سه کودک دارم و از طریق کار در همین جا، زندگی خود را میگذرانم. مرد و نانآور که نباشد، زندگی دشوار میشود؛ اما ما از کار خود راضی هستیم. میخواهم که کارگاه بزرگ شود و زنانی که مانند ما هستند، در این جا کار کنند.»
این در حالی است که پس از رویکارآمدن امارت اسلامی و با افزایش محدودیتها بر کار و آموزش زنان و دختران از سوی این حکومت، شمار زیادی از بانوان در تلاش اند با راهاندازی این گونه کارگاهها، از زنان بیسرپرست و نیازمند، پشتیبانی و به آنان زمینهی کار را فراهم کنند.