صبح یکی از همین روزها، به سمت روستایی راه افتادم که دانشآموزان دختر بازمانده از آموزشهای رسمی، در یک صنف محلی گرد آمده اند و با اشتیاق تمام به آموزگار شان گوش سپرده اند تا چیز تازهای بیاموزند. این دانشآموزان، که در یک چهاردیواری گلی روی زمین نشسته اند، میگویند که با آموختن، میخواهند مسیر روشنایی را دنبال کنند تا در روزهای پیش روی زندگی شان، هم به خود و هم کشور شان سودمند واقع شوند.
این دانشآموزان که طعم تلخ جنگ و ناداری را با همهی وجود زندگی کرده اند، ایجاد صنفهای محلی تسریعی را راه رسیدن به خوشبختی، میخوانند و خواهان برپایی صنفهای بیشتری از این دست در جوزجان استند.
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
انگیزه، یکی از دانشآموزان در صنفهای محلی تسریعی که با پیراهن کریمی و چادر سفید، پای حرفهای آموزگارش نشسته، میگوید که پس از پایان جنگ، قلم و کتابچه در دست گرفته و برای آموختن تلاش میکند؛ تا این گونه بتواند در آینده، کودکان بدون سرپرست را زیر یک چتر گرد آورده و زمینهی آموزش را به آنها فراهم کند. «در قریهی جوی غفور، درس میخوانیم. اول که صنف جور نشده بود، راه دوری میکرد در مکتبهای دیگر رفته نمیتوانستیم. بیکار بودیم. تشکری میکنیم از دفتر اکتید، یونیسف و معارف که برای ما کتابچه و همه چیز فراوان است.»
انگیزه و دیگر همصنفانش، در این صنف درسی، همهروزه پنج مضمون شامل ریاضی، دری، اوزبیکی و رسم را میآموزد. «اول خط نوشته نمیتوانستم و حرفها را نمیشناختم. حال میتوانم درس بخوانم، نوشته میتوانم و حرفها را میشناسم.»
ادیبه، با لباس سیاه، چشمان آبی و لبخندی معصومانه که گوشهی لبش جا خوش کرده، میگوید که ایجاد صنفهای محلی تسریعی در روستایی که او زندگی میکند، زندگی تازهای را برای دانشآموزان دختر بازمانده از آموزش نوید میدهد. «به ما این صنفها را ایجاده کرده. بسیار خوش استیم. اول هیچ چیزی را نمیفهمیدیم، هیچ درس را یاد نداشتیم، مثل کور بودیم؛ حال خدا را شکر به ما مکتب جور شد، میتوانیم درس بخوانیم و یاد بگیریم.»
ادیبه، امیدواری میکند که دوستان دیگرش نیز، بتوانند به صنفهای آموزشی راه یابند و از بیسوادماندن دور شوند.
سلاموطندار فارسی را در تویتر دنبال کنید
محمدطاهر جواد، رییس معارف جوزجان، میگوید که اکنون، نُه هزار دانشآموز دختر و پسر در این ولایت در ۳۰۰ صنف محلی تسریعی، سرگرم آموزش است. «از این که در اکثر مناطق دوردست ما در گذشتهها مکتب نداشتیم، به خاطر این که بتوانیم تعلیموتربیه را در هر منطقه متوازن برسانیم و این صنفها را در مناطق کوهستانی که قبلاً هیچ مکتب نبود، ایجاد شده است.»
جنگهای بیپایان در چند دههی گذشته و بیتوجهی حکومتهای افغانستان به اهمیت آموزشوپرورش، باعث شده که صدها هزار کودک دختر و پسر در بخشهای دوردست افغانستان از دسترسی به آموزش بازبمانند.