با این که پزشکان متخصص تأکید میکنند تعیین جنسیت نوزاد از نظر علمی به ساختارهای ژنتیکی پدر وابسته است، یافتههای سلاموطندار از گفتوگو با ۲۵ زن که تنها فرزند دختر دارند، نشان میدهد که این زنان به دلیل تولدهای پیدرپی دختر، با خشونتهای فیزیکی، کلامی، روانی و تبعیضهای اجتماعی روبهرو شده اند.
در این گزارش، با زنانی گفتوگو شده است که میان ۵ تا ۸ فرزند دختر دارند و از ازدواج آنها ۱۲ تا ۲۰ سال میگذرد. آنان، میگویند که به دلیل تولد مکرر دختر، در مواردی از مراقبتهای دوران بارداری و پس از زایمان محروم مانده و بارها از سوی خانوادهی شوهران شان با لقبهایی چون «دخترزا» مورد تمسخر و سرزنش قرار گرفته اند.
از میان زنان مورد بررسی، ۱۷ تن آنان میگویند که شوهران شان بارها از سوی خانوادهی همسر به ویژه مادر شوهر شان تشویق به ازدواج مجدد شده و پنج تن دیگر نیز به دلیل نداشتن فرزند پسر، مورد لتوکوب و خشونتهای فیزیکی قرار گرفته اند.
نازی ۴۰ساله از لغمان و نگینهی ۳۸ساله از تخار که هر دو مادر پنج دختر هستند، میگویند که به دلیل تولدهای پیدرپی دختر، در دوران بارداری و پس از زایمان با بیتوجهی و کممهری شوهران شان روبهرو شده اند.
نازی، میگوید: «۱۴ سال از عروسیام میشود. وقتی که پنجمین دخترم به دنیا آمد، شوهرم با من رفتار خوب نمیکرد. در بارداری غذای مناسب به من نمیداد؛ میگفت بچه خو نیاوردی. از دکان که میآمد، برای دیگران که پیشش کار میکنند، روزانه ۲۰۰ افغانی میدهد؛ اما به من در بارداری حتا میوه و غذای خوب نمیآورد.»
نگینه، نیز میگوید: «۱۵ سال میشود که عروسی کردهام؛ از طرف خانوادهی شوهرم گپ میشنوم که همیشه تو دختر به دنیا میآوری، وقتی دخترهایم به دنیا میآمد، در زچگیام یک تخم مرغ هم نمیآورند؛ از من درست پرستاری نمیکنند و شوهرم میگوید که تو دختر به دنیا میآروی، دخترزاییدن گرفتی، چه وقت برایم بچه به دنیا میآوری.»
لیلمای ۳۲ساله از کندز و مادر شش دختر و بصیرهی ۴۰ساله از بدخشان با هشت فرزند دختر، میگویند که به دلیل تولد مکرر فرزند دختر، نه تنها بارها از سوی خانوادههای شوهران شان با تهدید ازدواج مجدد همسران شان روبهرو شده، بل مورد خشونتهای فیزیکی نیز قرار گرفته اند.
لیلما، میگوید: «از سوی شوهرم چند بار به خاطر دخترزاییدن لتوکوب شدم؛ تمام طفلهایم دختر است و همیشه برایم میگوید تو چرا همیشه مثل مادرت دختر تولد میکنی. خشویم هم گپهای ته و بالا میزند که تو دخترزای هستی، باید کمرت پیل داغ شود تا دیگر دختر تولد نکنی و به شوهرم یاد میدهد یگان زن بگیر.»
بصیره، نیز میگوید: «از سوی افراد فامیل شوهرم، قوموخویش کلگی شان گپ میزنند که بچه نداری میگویند که ما بچهی ما را زن میدهیم، میگویند میدهیم دختر که هست مال مردم هست، بچه که هست وارث هست. چند بار لت هم شدیم. شوهرم میگوید که این بار بچه به دنیا نیاوری، هر رقم میشود خودت برم زن بده.»
چالشهای زنانی دارای فرزند دختر، تنها با خشونتهای فیزیکی و لفظی خلاصه نمیشود، بل که این زنان فشارهای روحی و روانی شدیدی را نیز تجربه کرده اند که سلامت روان و کیفیت زندگی آنان را زیر تأثیر قرار داده است.
فاطمه از بدخشان که مادر هفت دختر است، از فشارهای روانی ناشی از نداشتن فزرند پسر چنین میگوید: «مرا همیشه میگفتند که باید یک پسر به دنیا بیاوری، این بسیار مرا درد میداد و مثل این که من هیچ چیز نباشم، خیلی زیاد روحیهام خراب میشد و بعضی وقتها حس میکردم که اصلاً زن نیستم و زن حساب نمیشوم.»
در این میان، شماری از پزشکان متخصص نسایی_ولادی، میگویند با این که زنان در تعیین جنسیت جنین نقشی ندارند؛ اما آنان بارها شاهد خشونتهای رفتاری، لفظی و خانوادگی علیه زنانی بوده که تازه پس از زایمان، نوزاد دختر به دنیا آورده اند؛ در برخی موارد حتا نوزادان دختر در شفاخانهها رها شده اند، بدون این که مادران شان فرصت یابند تا مراقبتهای ضروری پس از زایمان دریافت کنند.
سمیرا شهیر رحیمی، پزشک متخصص نسایی_ولادی در یکی از شفاخانههای دولتی، در این باره میگوید: «در تعیین جنسیت نوزاد، خانم هیچ نقشی ندارد؛ رول مختص مرد دارد؛ چون تخمهی جنسی مردانه و زنانه در وجودش است. متأسفانه در جامعهی ما شاهد هستیم نظر به رسوم و عنعنات و خرافات همیشه مقصر زن را میدانند؛ محیط قلوی و اسیدی رحم زن هم در تعیین جنسیت جنبهی علمی ندارد.»
سعیده مومند، پزشک در شفاخانهی «افغان شفا» در کابل، در این باره میگوید: «تعیین جنسیت همیشه مربوط مرد است. بسیاری از خانوادههای بیماران بعد از تولد دختر میگویند باز دختر شد. حتا ما دیدیم زنهایی که عملیات میکنیم و دختر به دنیا میآورند، زیاد اعصاب خانوادههای شان خراب میشود و حتا به مریضهای ما گفتند که عملیات هم شدی، آخر دختر به دنیا آوردی.»
زرغونه محبت، ترینر متخصص در شفاخانهی ملالی، نیز در این باره میگوید: «متأسفانه بارها شاهد بدرفتاری لفظی بودیم که بعد از ولادت با زنان داشتند. در یکی از موارد یک بیمار ما ولادت کرد، فرزندش دختر بود، در همان جا فامیلش همراهش جنگ کردند؛ ما کوشش کردیم اوضاع را آرام بسازیم، فقط برای چند دقیقه رفتم به دیدن مریض دیگر تا که آمدم، دیدم دخترک را در شفاخانه ماندند و مادر بدون این که مراقبتهای پس از ولادت را دریافت کند، از شفاخانه رفته. متأسفانه شاهد این گونه موردها زیاد بودیم.»
شماری از عالمان دین و فعالان حقوق زن، با تأکید بر جایگاه والای زنان و دختران در دین اسلام به این باور اند که با افزایش سطح آگاهی عمومی و وضع قوانین عادلانه میتوان نابرابریهای موجود علیه زنان را برطرف کرد.
عطاءالحق انس، عالم دین، در این باره میگوید: «اسلام زنان را از جاهلیت، بردگی و زنده بهگورکردن به کرامت و مشارکت فعال در جامعه ارتقا داد. الله متعال در آیهی هشتم سورهی تکبیر میفرماید که از دختران زنده بهگورشده سئوال خواهد شد که به کدام جرم به قتل رسیدند. پیامی که امروز از این آیهی مبارکه میگیریم، هر دختری که استعدادش سرکوب و تحقیر میشود، یا کرامت و آزادیهای انسانی آنها نادیده گرفته میشود، این آیه را میتوانیم مصداق نوین موعوده تعبیر کنیم که یادآور ظلم گذشته و هشدار به افرادی است که امروز ظلم میکنند.»
حمیرا فرهنگیار، فعال حقوق زن، در این باره میگوید: «متأسفانه در جامعهای زندگیم میکنیم که داشتن دختر را در مناطق دوردست عار میشمارند. چنانچه زنان در دین مقدس اسلام جایگاه بالا دارند، باید وزارت حق و اوقاف در این مورد توجه بیشتر کند، در خطبهها در بارهی حقوق زنها از دیدگاه اسلام صحبت کنند تا همین ذهنیت تاریک مردم روشن شود، قوانین مشخص حمایتی از اینها باید به وجود بیاید.»
همهساله از ۱۱ اکتبر، روز جهانی دختر، در کشورهای مختلف گرامیداشت میشود؛ روزی برای تأکید بر حقوق و توانمندسازی دختران. اما در افغانستان، سنتها، باورهای نادرست و سطح پایین آگاهی عمومی همچنان تبعیض میان دختر و پسر را در خانوادهها عمیقتر میکند. بر بنیاد گزارشها، افغانستان از جمله کشورهایی است که در آن زنان و دختران به حقوق اساسی خود دسترسی ندارند.






