هیچ چالشی نمیتواند مانع ارادهی راسخ جوانان برای دستیابی به موفقیت شود. مشکلات اجتماعی و حقوقی ممکن است برای هر جوان در افغانستان دردسرساز باشد؛ اما جوانان دارای معلولیت علاوه بر این چالشها، بار ناتوانیهای جسمانی را نیز حمل میکنند تا به سوی هدفهای شان پیش بروند. در این گزارش، سلاموطندار به بررسی موفقیتها و تلاشهای سه جوان دارای معلولیت پرداخته است که با وجود روبهروشدن با مشکلات بیشتر از دیگران توانسته اند در مسیر خود دستآوردهای مهمی را رقم بزنند.
این سه جوان همه از جنس زن هستند؛ جنسیتی که در کنار تمامی مانعهای زندگی فرد افغان، با محرومیتهای اجتماعی، آموزشی، کاری و حقوقی نیز روبهرو است. این سه دختر، افزون بر زنبودن، معلولیت نیز دارند؛ اما ناتوانی جسمانی و زنبودن شان را هیچگاه به عنوان مانع پیشرفت نمیشناسند. آنها، به این باور رسیده اند که تنها با ارادهی قوی و زندگی هدفمند، میتوانند قلههای موفقیت را فتح کنند. این سه دختر، نشان میدهند که در هیاهوی زندگی پرچالش، اراده و تلاش میتواند به تحقق رویاها منتهی شود.
مریم که از ناحیهی چشم نابیناست، توانسته ادبیات فارسی را در یکی از دانشگاههای خصوصی به پایان برساند. او، میگوید که حتا نتوانسته بود به دلیل نابینایی در کانکور شرکت کند. مریم از تلاشهایش برای گرفتن مجوز حضور در کانکور صحبت میکند و توضیح میدهد که چه مانعها را پشت سر گذاشت؛ اما همواره امید داشت. او، میگوید که داشتن امید و هدف دو مولفهای است که هیچ مانعی را نمیپذیرند. او با صدای قلبش میدانست که میتواند مدرک کارشناسی خود را بگیرد به همین دلیل از هیچ تلاشی دریغ نکرد. مریم میگوید:«فاصلهی راه از خانه تا مکتب بسیار زیاد بود؛ بعضى وقتها همراه موتر برخورد میکردم؛ چون موتر داشتیم و زمانی که نزدیک خانه میرسدم، تماس میگرفتم به خانه و یکی از اعضای خانوادهام میآمدند و مرا به خانه میبردند.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
مریم، میگوید با این که چهرهی دنیا را ندیده؛ اما از ضمیر خود میداند که دنیا بسیار زیباست به همین دلیل گاهی تلاش می کند تا زیبایی و زشتیها را در قالب نوشته بیاورد. او، میگوید که به ویژه از چهره مادرش تصور زیبایی دارد.« مادرجانم را میخواهم بیبینم؛ همه تعریف میکنند که بسیار مقبول است.»
سلیمه و عاطفه که هر دو خواهر استند و به گونهی مادرزادی از ناتوانی جسمانی در دست و پا رنج میبرند، میگویند که به دلیل محدودیتهای آموزشی برای دختران نتوانستند آموزشش شان را به پایان برسانند. آنها، مسیر دیگری را برای فعالیت و تلاش خود یافته اند. این دو جوان اکنون آموزگار مدرسهی دینی اند.
سلیمه در یادآوری از دشواریهایش میگوید: «من و خواهرم را دخترهای کاکایم میرساند؛ با ویلچر میرفتم؛ چون برف و باران بود و راه رفته نمیتوانستیم؛ وقتی برف و باران میبارید، ما مکتب رفته نمیتوانیستم.»
سلیمه، میگوید که با همه چالش ها کنار آمده بود و اراده داشت تا در آینده مهندس شود،؛ اما تحولات اخیر این رویا را از او گرفت. سر انجام با خواهرش تصمیم گرفتند تا در یکی از مدرسه های خصوصی سرگرم آموزگاری شوند.
«اکنون به ۳۰ دانشآموز درس قرآن درس میدهم؛ در آینده میخواستم مهندس شوم؛ به دیگر افراد دارای معلولیت پیام ما این است که ناامید نشوند و امیدوار باشند؛ تلاش کنند خود را به یک جای برسانند.»
عاطفهی ۲۰ ساله، از تلاشهایش برای شناختهشدن در جامعه افغانستان میگوید، میخواهد مدرسه بزرگی برای زنان ایجاد کند. او میافزاید: «با خواهرم یک جا درس میدهم؛ دوست دارم معلولیتم درمان شود؛ میخواهم درس بخوانم و امید هم دارم که مدرسهی کلان ایجاد کنم.»
در همین حال، پرویزاحمد فیضی، سخنگوی صلیب سرخ در افغانستان، در گفتوگو با سلاموطندار میگوید که نزدیک به ۸۰۰ فرد دارای معلولیت دارد و آنان بدون هیچ کاستی از دیگران با موفقیت به کار خود ادامه می دهند. «اکنون از ۸۵۸ کارمند، ۷۴۳ آن دارای معلولیت استند که ۸۷ درصد نیروی کار را تشکیل میدهد. این افراد با دریافت حقوق منظم خانوادههای خود را نیز حمایت مالی میکنند.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
وزارت امور شهدا و معلولین حکومت سرپرست، میگوید که ۶۵۰ هزار فرد دارای معلولیت، یتیم و بیوه در این وزارت ثبت شده و ماهانه نزدیک به ۲۰ هزار افغانی به هر فرد اختصاص داده شده است.
فیصل خاموش، سخنگوی این وزارت، میگوید: همه ثبت و راجستر شده اند و هر ماه برای شان معاش داده میشود؛ افراد دارای معلولیت که به شکل طبیعی، به اثر بیماریها و رویدادهای ترافیکی معلول شده، ثبت شده اند؛ افرادی که در بخش نظامی معلول شدند امتیاز شان زیاد است.»
سوم دسمبر، با روز جهانی افراد دارای معلولیت برابر است. این روز به هدف بلندبردن درک مسائل مربوط به افراد معلولیت و حمایت از کرامت، حقوق و رفاه این افراد خوانده شده است.