بررسیهای سلاموطندار از آمار قتل و خودکشی زنان در افغانستان نشان میدهد که در جریان ۱۴۰۳ خورشیدی، رسانهها از ۹۲ مورد قتل و خودکشی زنان گزارش داده اند. این آمار نشان میدهد که به طور میانگین، ماهانه هشت مورد قتل و خودکشی زنان در رسانههای مختلف ثبت شده است. از مجموع موارد قتل و خودکشی زنان که در ۱۴۰۳ از حمل تا حوت گزارش و توسط سلاموطندار گردآوری شده، ۶۸ مورد قتل و ۲۴ مورد دیگر خودکشی بوده است.
بررسیهای سلاموطندار نشان میدهد که در بازهی زمانی ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ در افغانستان، آمار قتل و خودکشی زنان افزایش یافته است. با این حال، شمار موارد ثبتشده در رسانهها در سالهای مختلف تفاوتهای قابل توجهی دارد. بر بنیاد این بررسی، در این مدت در مجموع ۳۲۳ مورد قتل و خودکشی زنان گزارش شده است.
در نیمهی دوم ۱۴۰۰، شمار موارد ثبتشده ۱۶ مورد بود که در ۱۴۰۱ به ۸۴ مورد افزایش یافت. در ۱۴۰۲، شمار این موارد به ۱۳۱ مورد رسید؛ اما در ۱۴۰۳، ۹۲ مورد ثبت شد که نشاندهندهی کاهش نسبت به سال گذشتهی آن است.
با وجود این کاهش، روند کلی افزایش موارد در سالهای پسین همچنان به چشم میخورد. بهشته علیخیل، حقوقدان و وکیلمدافع در حکومت پیشین، میگوید که این تنها مواردی است که از سوی رسانهها پخش شده است و بیشتر قتلها و خودکشیها از سوی خانوادهها در افغانستان علنی نمیشود.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
او میافزاید: «خودکشیها اصلاً علنی نمیشود؛ اصلاً به رسانهها گزارش داده نمیشود؛ چون محیط اجتماع، خانوادهی فرد را، دوستهای فرد را مقصر میداند و برای پنهانکردن نمیخواهند علنی شود و خودکشی زنان خیلی زیاد شده است.»
این بررسی نشان میدهد که در یک سال گذشته، ۹۲ مورد قتل و خودکشی زنان در افغانستان رخ داده که ۳۹ مورد آن مبهم و ۵۳ مورد دیگر با دلیلهای مشخص صورت گرفته است. از این موارد، ۳۵ مورد قتل و خودکشی به دلیل خشونتهای خانوادگی، هشت مورد به دلیل ازدواج اجباری، سه مورد به دلیل دزدی و یک-یک مورد دیگر به دلیلهای اتهام زنا، باکرهنبودن، مشکل روانی، خواستن حقوق از شوهر، پس از رهایی از زندان و تجاوز جنسی بوده است.
در بیشتر موارد، شوهران و افراد ناشناس عامل قتلها بوده اند. از ۶۸ مورد قتل، ۱۹ مورد توسط شوهر، ۱۸ مورد توسط افراد ناشناس، هفت مورد توسط برادر، چهار مورد توسط پدر، سه مورد توسط پسر، سه مورد توسط دزدان، دو مورد توسط خسر و یک مورد توسط ماما صورت گرفته و نُه مورد قتل دیگر مبهم باقی مانده است.
این قتلها با روشها و ابزار مختلف صورت گرفته؛ از جمله ۲۹ مورد با سلاح، ۱۹ مورد با چاقو، تبر یا تیشه، ۱۵ مورد با حلقآویزکردن، نُه مورد با خوردن زهر، مرگ موش یا تیزاب، پنج مورد با خفهکردن، سه مورد با تیرباران، یک مورد با سنگباران و یک مورد دیگر با انداختن از چاه صورت گرفته است.
زنان کشتهشده شامل زنان متأهل و دختران مجرد در ردههای سنی مختلف بوده که ۳۸ تن آنها زیر ۳۰ سال داشته اند. بر بنیاد این بررسی، بیشتر قتلها و خودکشیهای زنان در ولایتهای فاریاب، ننگرهار، کاپیسا و کندهار به ثبت رسیده است.
از مجموع ۹۲ مورد قتل و خودکشی زنان که در ۱۴۰۳ در رسانهها پخش شده است، ۴۴ مورد از سوی روزنامهی اطلاعات روز، ۲۹ مورد از سوی روزنامهی هشت صبح، ۱۵ مورد از سوی سلاموطندار و چهار مورد از سوی خبرگزاری بانوان افغانستان پخش شده است.
بررسی سلاموطندار در حالی افزایش قتل و خودکشی میان زنان را نشان میدهد که این رقم نگرانیهای جدی در بارهی امنیت زنان را نیز به همراه داشته است. ناظران و فعالان حقوق زن، هشدار میدهند که اگر اقدامات جدی برای مقابله با این بحران انجام نشود، شرایط وخیمتر خواهد شد.
ایمن بسمل، حقوقدان و وکیلمدافع در حکومت پیشین، میگوید که ادامهی این روند پیامدهای منفی بر سلامت خانوادهها، جامعه و فرهنگ دارد و میتواند منجر به کاهش اعتماد به جامعه و ناامیدی میان زنان شود.
او میافزاید: «این قتلها و خودکشیها پیامهای منفی متعددی در خود دارد؛ مثلاً این قتلها زنان را تشویق میکند به تفکرات منفی و ناامیدی، تأثیر بر سلامت روانی خانواده و جامعه دارد، سبب کاهش اعتماد به جامعه، نابرابریهای جنسیتی و آسیب به هویت اجتماعی زنان آسیبدیدهی خانواده، جامعه و حتا فرهنگها تأثیرگذار میباشد.»
عالمان دین، نیز میگویند که خودکشیکردن در اسلام منع است و حکومت مسئول است تا برای پیشگیری از این موارد، موانعی که منجر به افزایش خودکشیها میشود را از راه برداشته و از زنان در اجتماع پشتیبانی کند.
عطاءالله انس، عالم دین، در این باره میگوید: «از دیدگاه اسلام، خودکشی در اسلام به شدت ممنوع شده و به عنوان یک گناه ناپسند و بزرگ تلقی میشود. اسلام تأکید میکند که زندگی انسان به ارادهی خداوند متعال است. بدون شک نظام و حکومت در این مورد مسئول درجه اول است که اگر فقر باشد، نبود شغل باشد، یا هم مشکلات خانوادگی و فرهنگی باشد، هر چیزی که بالای زنان باشد و دلیل بر خودکشی میشود را از راه بر دارد.»
بر بنیاد گفتوگوهای سلاموطندار با کارشناسان، این افزایش ناشی از عاملهای متعددی از جمله فشارهای خانوادگی، افزایش خشونتهای خانواگی، اجرانشدن قوانین حمایتی، نابرابری جنسیتی و نبود دسترسی زنان به عدالت است.
سیدعباس امینیان، دادستان پیشین مرکز عدلی و قضایی و کارشناس حقوق بشر، میگوید که فشارهای اجتماعی و خانوادگی، اجرانشدن قوانین حمایتی از زنان، حذف چارچوبهای قانونی، منحلشدن نهادهای مدافع حقوق زنان، نابرابری جنسیتی و دسترسینداشتن زنان به عدالت، از عاملهای اصلی افزایش قتل و خودکشی زنان در افغانستان است.
او میافزاید: «فشارهای اجتماعی و خانوادگی در افغانستان، یکی از بحرانهای حقوقبشری در این کشور است. قانون منع خشونت علیه زنان (۱۳۸۸) که در دوران جمهوریت به تصویب رسیده بود، اکنون عملاً لغو شده است. سازمانهای حمایت از زنان که در گذشته خدمات حقوقی و روانی ارائه میدادند، منحل شده اند.»
روانشناسان و فعالان حقوق زن، فشارهای خانوادگی و اجتماعی، محدودیتهای وضعشده از سوی حکومت سرپرست بر زنان و اختلالهای مختلف روانی را، دلیل بر قتل و خودکشی زنان عنوان میکنند.
حسنا رئوفی، فعال حقوق زن، در این باره میگوید: «به خصوص در ولایاتی که زنان دسترسی به مراکز رسیدگی به خشونت نداشتند، این موارد بیشتر بوده؛ اما آن چه امروز خشونت را در افغانستان تندتر میسازد، نخستین مورد آن نبود زمینههای تعلیمی و تحصیلی به زنان است. زنان از حقوق خود برخوردار نیستند، به علوم عصری دسترسی ندارند.»
سویتا حبیبی، روانشناس، نیز در این باره میگوید: «اختلالات مختلفی ممکن است سبب این شود که فرد اقدام به خودکشی کند و اختلالات هم عوامل مختلفی دارد مانند فشارهای خانوادگی، فشارهای اجتماعی و افکار خود شخص میتواند سبب شود که فرد به سوی اختلالهایی مثل اضطراب، افسردگی و اختلالات مختلف دیگر که ممکن است سبب خودکشی شود.»
خواستیم دیدگاه وزارت امور داخله و دادگاه عالی حکومت سرپرست را در بارهی آمار قتل و خودکشی زنان در سال ۱۴۰۳ و برنامههای آنان را برای کاهش قتل و خودکشی زنان در افغانستان داشته باشیم؛ اما با تلاشهای پیهم موفق نشدیم.
کارشناسان حقوقی، برای کاهش قتل و خودکشی زنان در افغانستان پیشنهادهایی مانند حمایت بینالمللی، ایجاد صندوقهای حمایتی، آموزش حقوقی، مستندسازی وضعیت زنان و تساوی حقوقی میان مرد و زن را مطرح کرده اند. به گفتهی آنان این اقدامات، بر بنیاد اسناد بینالمللی و آموزههای اسلامی، میتواند در کاهش بحران مؤثر باشد.
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
عبدالله احمدی، کارشناس حقوقی، میگوید: «بر اساس اسناد بینالمللی، زنان میتوانند از حقوق خود استفاده کند؛ پروژههای حمایتی میتواند به کاهش این معضل تأثیر داشته باشد. در نخست یک مکانیزم حقوقی و حمایتی از زنانی که در معرض خطر هستند، در افغانستان ایجاد شود و باید کاری صورت بگیرد.»
این در حالی است که ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان، با اشاره به ممنوعیت آموزش دختران در نهادهای آموزشی گفته که موارد خودکشی میان دختران افزایش یافته است.
از سویی هم، نشریهی «Middle East Monitor» نیز گزارش داده که در ۲۰۲۲ میلادی در افغانستان ۲۵۰ مورد خودکشی ثبت شده که ۱۸۸ مورد آن مربوط زنان بوده است.
موارد قتل و خودکشی زنان در افغانستان در حالی افزایش یافته است که بر بنیاد گزارشها، پیش از تغییر نظام نیز موارد قتل و خودکشی زنان در افغانستان وجود داشت و آمار آن از سوی نهادهای مدافع زنان به نشر میرسید. بر بنیاد گزارش کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در حکومت پیشین، خشونتهای جسمی به ویژه لتوکوب، قطع اعضای بدن و قتل زنان، از رایجترین نوع خشونتهایی است که در ۲۰۲۰ بر زنان متضرر صورت میگرفت.