یافتههای سلاموطندار از گفتوگو با ۷۱ زن در ۱۶ ولایت نشان میدهد که بیش از نیمی از این زنان محدودیتهای خانوادگی و اجتماعی را از دلیلهای اصلی احساس تنهایی، کاهش اعتمادبهنفس و انزوا در زندگی روزمرهی خود عنوان کرده اند. بر بنیاد یافتهها، ۴۱ زن محدودیتهای تحمیلی و شرایط اقتصادی و اجتماعی دشوار را عامل تشدید حس تنهایی دانسته اند. احساس تنهایی در حالی در میان این زنان سایه افکنده که بیشتر آنان دارای شغل و درآمد نیز هستند.
الههی ۲۵ساله، باشندهی لغمان که بیش از یک سال میشود در یکی از مؤسسههای خصوصی سرگرم کار است، چنین میگوید: «با این که در محیط کاری فعال هستم؛ اما از درون احساس خفگی دارم. فکر میکنم روابط اجتماعی دلخواه خود را نتوانستهام بسازم. بسیاری از تصمیمهای زندگیام را خودم نگرفتهام، بل که خانواده به جایم تصمیم گرفته اند. زیاد احساس محدودبودن و تنهایی دارم وقتی همکارانم در بارهی پیشرفتهای شان صحبت میکنند.»
زلفا عالمی ۲۳ساله، دانشآموختهی رشتهی خبرنگاری از کابل که اکنون در حرفهی خیاطی مشغول است، نیز دلیلهای حس تنهایی خودش را پشتیبانینشدن توسط خانواده و دوستان میداند. «احساس تنهایی میکنم؛ دلیل این است که حمایتنکردن از طرف دوستان و اقارب به ویژه خانواده است. محدودیتی که فامیلم وضع کرده بود، تجربه کردم. همین محدودیت بود و نتوانستم، مجبور شدم کار خود را ادامه ندهم. حالا هم خانه هستم با خیاطی خود را سرگرم میکنم تا آرزوهایی که داشتم دور شوم.»
همین گونه، فروزان ۲۴ساله از بامیان که در یک کارگاه صنایع دستی کار میکند، میگوید که با وجود داشتن شغل مناسب و درآمد خوب، به دلیل ازدستدادن فرصتهای رشد و نرسیدن به هدفهای زندگی، خودش را در میان جمع، تنها احساس میکند. «یکی از دلیلهایی که شخصاً خودم احساس تنهایی میکنم، مقایسهکردن با دیگران است که زندگی خود را با دیگران مقایسه میکنم. مواردی دیگری که به اهدافم، آرزوها و پلانهایم نرسیدم، اینها باعث میشود که احساس تنهایی کنم.»
نداشتن حمایتهای خانوادگی و سرکوب خواستهها، تنها عامل احساس تنهایی زنان نیست. از میان ۷۱ زن گفتوگوشده در این گزارش، ۴۱ تن دیگر محدودیتهای اجتماعی، نبود مکانهای تفریحی، محدودیت تحصیلی و شغلی و مشکلات اقتصادی را، نیز از عاملهای احساس تنهایی عنوان کرده اند.
لیدا امینی ۱۹ساله از فاریاب که دانشآموختهی رشتهی قابلگی است، محدودیتهای اجتماعی و شغلی را، عامل ازدسترفتن فرصتها و شکلگیری حس تنهایی درونی خود در میان اجتماع میداند و میگوید: «به خاطر محدودیتهای اجتماعی، فرصتهای زیادی را از دست دادهام مثل فرصتهای تحصیلی، فرصت کار و فرصت آزادی را از دست دادهام. اینها سبب شده که نمیتوانم. نبود مکانهای تفریحی، آموزشی، سیاحتی و شغلی، روی احساس ما خیلی تأثیرگذار است.»
رونای ۲۲ساله از تخار، میگوید که پس از پایان دورهی دانشجویی، به دلیل محدودبودن فرصتهای رشد برای دختران در جامعه، احساس پیشرفتنکردن و تنهایی میکند. «اما همیشه احساس تنهایی دارم و این حس واقعاً مرا ناراحت و نابود میکند. به دلیل محدودیتهای اجتماعی که در زندگی داشتیم، قسمی که گفتم، جامعه ما را محدود میکند و این محدودیتها البته باعث شده که شغلهای بسیار خوبی را از دست بدهم.»
زنان گفتوگوشده در این گزارش محدودیتهای تحمیلشده از سوی خانواده و جامعه را نه تنها از دلیلهای اصلی احساس تنهایی خود میدانند، بل شماری از آنها تأکید کرده اند که این فشارها سبب بروز اضطراب و کاهش اعتمادبهنفس نیز در آنان شده است.
مسعودهی ۱۹ساله از جوزجان، میگوید که محدودیتهای موجود در زندگیاش، حس تنهایی را در او تشدید کرده و این احساس به کاهش اعتمادبهنفس و تمایل به انزوا منجر شده است. «اعتمادبهنفس پایین آمد؛ دیگر نمیتوانیم راحت در جمع صحبت کنیم؛ وقتی نتوانیم به جایی برویم یا کاری انجام بدهیم، انزوا بر انسان غالب میشود. ما امیدی به آینده نداریم.»
از سوی دیگر، شماری از روانشناسان، باورمند اند که نادیدهگرفتهشدن از سوی خانواده و درکنشدن از جانب آنان، میتواند منجر به افسردگی، اضطراب و اختلال در اعتمادبهنفس شود و در مواردی فرد را به آسیبرساندن به خود سوق دهد.
زهرا قیومی، روانشناس، میگوید که حس تنهایی و خلا در جمع میان زنان، ناشی از نادیدهگرفتهشدن و درکنکردن آنها است و این وضعیت در درازمدت میتواند پیامدهای منفی جدی بر سلامت روان زنان داشته باشد. «دلیل اصلی حس تنهایی دختران که برای شان از سوی خانواده محدودیت تعیین میشود، درکنشدن است. دیدگاههای شان مورد توجه قرار نمیگیرد و بیارزششمردن است که نظر شان با ارزش نیست و همین در وجود خود تهیبودن و عدم درکشدن احساس میکنند که باعث پیامد شدید مثل افسردگی شدید و اضطراب میشود و سبب میشود خانمها حتا دست به خودکشی بزنند.»
همین گونه، شفیقالله انصار، دیگر روانشناس، باورمند است که پشتیبانی از زنان در سطح خانواده و محیط کاری میتواند به بهبود سلامت روان آنها کمک کند و راهی برای بیرونرفت از حس تنهایی باشد. «زنان در محیط خانواده و کار باید احساس بیارزشی نکنند. در نخست از خانواده آغاز شود؛ در کنار زنان، احساس همدلی و حمایت داشته باشند و در محیط کاری افراد در رأس استند؛ به بخش اناث/زنان حساسیتها را در نظر بگیرند تا بالاخره زنان احساس ارزشمندی کنند و احساس تنهایی و بیچارگی که در ذهن شان شکل گرفته، از بین برود و اگر در جامعه سهم داشته باشند، بیتردید جامعهی پرشکوفا میداشته باشیم.»
شماری از جامعهشناسان، نیز به این باور اند که دیدگاه مردسالارانه در جامعه، نقش زنان را تضعیف کرده و سبب انزوا، سانسور خواستهها و محدودماندن فعالیتهای زنان در عرصههای مختلف شده و در نهایت به تشدید فقر در خانواده و جامعه منجر میشود.
ضیا نیکزاد، جامعهشناس، میگوید: «دیدگاه مردسالارانه، دیدگاه سنتی است که زنان در چنین نظام فکری بیشتر به خانهداری تأکید میشود و فعالیت زنان را تعریف نمیکند که زن را به انزوا و گوشهگیری میکشد و فرد از لحاظ روحی و روانی از اجتماع و صحنه حذف میشود. از فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی طرد میشوند و همچون فضا سبب تشدید فقر در خانواده و اجتماع میشود.»
فعالان حقوق زن، میگویند که نبود فضای سالم در خانواده و نبود پشتیبانی اجتماعی، روند رشد زنان در جامعه و دستیابی آنها به جایگاهی متناسب با استعداد و توانمندیهای شان را با چالش روبهرو کرده است.
حسنا رئوفی، فعال حقوق زن، میگوید که فشارها و محدودیتهای اعمالشده بر زنان در افغانستان، زمینههای رشد فردی و اجتماعی آنان را از میان برده و سبب کاهش شدید اعتمادبهنفس آنها شده است. «وقتی در خانواده صمیمیت، محبت و حمایت عاطفی کافی برای زنان نباشد، دختران اعتمادبهنفس کمتر میداشته باشند و نمیتوانند خود را در اجتماع تصور کنند. تواناییهایی که در تصمیمگیری مستقل و مشارکت اجتماعی، پیگیری اهداف دارند، محدود میشود و در چارچوب محدود قرار میگیرند. زنان در افغانستان طی سالهای متمادی به ویژه شرایط فعلی، بیشتر از سوی اجتماع و خانوادهها نادیده گرفته میشوند.»
با این حال، مسئولان در وزارت امربهمعروف و نهیازمنکر امارت اسلامی، به تأکید اسلام بر حقوق زنان اشاره کرده و از راهاندازی برنامههای آگاهیدهی در بارهی حقوق زنان مشابه به مردان، برای خانوادهها در مسجدها، ولسوالیها و روستاها خبر میدهند.
سیفالاسلام خیبر، سخنگوی وزارت امربهمعروف و نهیازمنکر، در این باره به سلاموطندار میگوید: «تمام تلاشهای وزارت امربهمعروف و نهیازمنکر همین است که مردم را به عبادت الله متعال تشویق کند و از آن رسمورواجها مردم را دور کند که در اسلام به آن اجازه داده نشده است. یکی از مسئولیتهای اساسی این وزارت بلندبردن سطح آگاهی خانوادهها، برادران، شوهر و پدران در حقوق زنان است. مسئولان از راههای مختلف از طریق دعوت تلاش میکنند سطح آگاهی عامه را در جامعه بلند ببرند و به این مشکل نقطهی پایان بگذارند.»
بر بنیاد گزارش کمیسیون ارتباطات اجتماعی سازمان جهانی بهداشت که در ۳۰ جون ۲۰۲۵ پخش شده است، از هر شش تن در جهان، یک تن احساس تنهایی را تجربه میکند. این نسبت در میان نوجوانان و جوانان میان ۱۷ تا ۲۱ درصد قرار دارد و کشورهای کمدرآمد، بالاتر از میانگین جهانی گزارش شده است.






