نتیجه‌ی گفت‌وگوی سلام‌وطندار با ۳۲ جوان (۱۶ دختر و ۱۶ پسر) و شماری از جامعه‌شناسان، نشان می‌دهد که شکاف نسلی در شهرهای افغانستان عمیق‌تر از روستاها است؛ جایی که تکنولوژی، رسانه‌های اجتماعی و سبک زندگی نوین، دنیای جوانان را از پدران و مادران شان جدا کرده است. جامعه‌شناسان، می‌گویند که این فاصله‌ی فکری ریشه در سطح سواد، دست‌رسی به تکنولوژی و تفاوت تجربه‌های زندگی دارد. در شهرها، جوانان با فرهنگ‌های مختلف، اینترنت و ارزش‌های جدید آشنا می‌شوند؛ اما پدران و مادران هم‌چنان به سنت‌ها و باورهای گذشته پایبند اند.

آنان، باورمند اند که پدران و مادران امروز در دوران کودکی و جوانی شان، دست‌رسی به اینترنت، تلفن هم‌راه و شبکه‌های اجتماعی نداشتند؛ اما فرزندان شان در دنیایی بزرگ شده‌ اند که اطلاعات، فرهنگ‌ها و سبک‌های زندگی متفاوت تنها با یک کلیک در دست‌رس است.

محبوب‌الله موحد، جامعه‌شناس، تفاوت‌های نسلی میان پدران و مادران و فرزندان را پدیده‌ای می‌داند که در مناطق شهری بیش‌تر از روستاها دیده می‌شود. به باور او، این تفاوت‌ها ریشه در سطح سواد، دست‌رسی به تکنولوژی و آگاهی عمومی دارد. «در شهرها، افراد به دلیل سطح بلندتر سواد، استفاده‌ی گسترده از اینترنت و آشنایی با فرهنگ‌های مختلف، بیش‌تر در معرض تغییرات فکری و فرهنگی قرار می‌گیرند. در مقابل، در روستاها سطح سواد و دست‌رسی به منابع اطلاعاتی پایین‌تر است. افراد بیش‌تر به سنت‌ها و باورهای قدیمی پایبند هستند.»

شعیب احمدی، دیگر جامعه‌شناس، به نقش محیط زندگی در تشدید تفاوت‌های نسلی اشاره می‌کند. او، می‌گوید که در شهرها جوانان بیش‌تر در معرض شبکه‌های اجتماعی، تکنولوژی نوین و سبک زندگی نوین قرار دارند؛ در حالی که در روستاها به دلیل دست‌رسی محدود به منابع نوین، نسل‌ها بیش‌تر به‌ هم شبیه‌ اند و تفاوت‌ها کم‌تر دیده می‌شود. «این تفاوت‌ها در شهرها بیش‌تر است؛ چون جوانانی که در شهرها زندگی می‌کنند، با شبکه‌های اجتماعی، تکنولوژی و چیزهایی که در عصر فعلی است و پیش‌رفت را نشان و این خود سبب می‌شود که شکاف نسلی میان والدین و فرزندان ایجاد کند.»

عبدالله ریحان، یکی دیگر از جامعه‌شناسان، می‌گوید که تفاوت دیدگاه میان نسل‌ها طبیعی و برگرفته از شرایط زمانی آن‌ها است. به باور او، نسل‌های گذشته بیش‌تر به ارزش‌های سنتی، خانواده‌محور و قوانین عرفی متعهد بودند؛ اما نسل امروز که با جهان ارتباط گسترده‌تری دارد، بیش‌تر به استقلال فردی، آزادی انتخاب و خودبیان‌گری اهمیت می‌دهد. «نسل‌های قبلی به مسائل سنتی، فرهنگی و رواج‌های اجتماعی بودند و نسل جدید به مدرن‌شدن، تکامل تکنولوژی و آزادی‌های فردی حرکت کردند. این تفاوت‌ها میان والدین و فرزندان در پوشش، روابط اجتماعی، نحوه‌ی آموزش، تربیه‌ی فرزندان و حتا در نگرش مسائل دینی و مذهبی دیده می‌شود.»

ضیا نیک‌زاد، یک تن دیگر از جامعه‌شناسان، تأکید می‌کند که تفاوت نسلی تنها به فاصله‌ی سنی محدود نمی‌شود، بل در بسترهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شکل می‌گیرد و عمیق‌تر می‌شود. «والدینی که در فضای سنتی‌تر و با باورهای خاص سیاسی یا فرهنگی بزرگ شده ‌اند، دیدگاه‌ها و ارزش‌هایی دارند که ممکن است با نسل جدید که در فضای بازتر، با دست‌رسی به اطلاعات و تأثیرپذیری از فرهنگ جهانی رشد کرده‌ اند، هم‌خوانی نداشته باشد. جوانان تغییرات را زودتر می‌پذیرند؛ در حالی که نسل گذشته در برابر تغییرات مقاومت نشان می‌دهد.»

تحلیل‌های کارشناسان از شکاف نسلی میان پدران و مادران و جوانان در داستان‌های واقعی جوانان افغانستان به وضوح دیده می‌شود. گفت‌وگوهای سلام‌وطندار با ۳۲ جوان نشان می‌دهد که شکاف نسلی واقعیتی است که آینده، آرزوها و حتا روابط خانوادگی جوانان را زیر تأثیر قرار داده است. از سرکوب استعدادها گرفته تا محرومیت از آموزش، از ازدواج‌های اجباری تا ممنوعیت داشتن زندگی مستقل؛ این جوانان بهای سنگین تفاوت دیدگاه با پدران و مادران شان را پرداخته ‌اند.

چرخی که خود را قربانی شکاف نسلی با پدرش می‌داند، می‌گوید: «به خاطر تفاوت دیدگاه که بین من و پدرم وجود داشت، نگذاشت فوتبال کنم و همیش می‌گفت درس بخوان و این سبب شد خیلی وقت پنهانی فوتبال کنم و همان استعدادی که در فوتبال داشتم، سرکوب شد.»

نازنین رسولی که خود را قربانی شکاف نسلی با پدربزرگش می‌داند، نیز می‌گوید: «پدربزرگم به هیچ وجه به زنان خانواده‌ی ما اجازه‌ی تحصیل نداد؛ چون دیدگاه او در مورد زنان این بود که زن باید در خانه کار کند، در خانه باشد و مهارت‌های خانه‌داری را بیاموزد و ازدواج کند.»

کوثر، دخترخانم دیگری است که به خاطر تفاوت دیدگاه میان پدر و افکار خودش سبب شد از رفتن به بورسیه منصرف شود. «به خاطر همین تفاوت دیدگاه و فاصله‌ی نسلی میان دیدگاه من و پدرم سبب شد که به ماستری نروم. پدرم رفتن یک دختر به کشورهای خارج را ننگ و عار می‌دانست و این سبب شد از خیلی اهدافم دور بمانم.»

مجتبا، یکی دیگر از این جوانان، می‌گوید که تفاوت نسلی میان او و مادرش، حتا سبک زندگی خانوادگی او را متأثر کرده است. او، می‌افزاید که به باور سنتی، پسران پس از ازدواج باید با پدرومادر و برادران و خواهران یک جا زندگی کنند؛ در حالی که نسل جدید دیدگاه عکس این موضوع را دارند. «بعد از عروسی من علاقه داشتم با خانمم یک زندگی مستقل و جدا داشته باشیم؛ اما دیدگاه مادرم این بود که در چند سال اول زندگی باید یک پسر و خانمش با خانواده‌ی خسر یک جا زندگی کنند و حق ندارند که در ابتدا زندگی مشترک مستقل داشته باشند.»

عایشه، یکی از دخترانی است که خانواده‌اش در روستا زندگی می‌کند و بیش‌تر از نظر آن‌ها باید دختر ازدواج سنتی کند؛ اما او با مخالفت دیدگاه خانواده، از ازدواج سنتی سر باز زده است. «خانواده می‌خواستند با کسی ازدواج کنم و منحیث یک دختر مسلمان و یک دختر افغان نباید اعتراض کنم؛ اما من نپذیرفتم و کسی که با دیدگاه من دیدگاهش یک‌سان بود، ازدواج کردم که سبب فاصله‌ی زیاد میان من و خانواده شد.»

شکاف میان پدران و مادران و فرزندان نه ‌تنها در انتخاب شغل و تحصیل، بل در پوشش، روابط اجتماعی، ازدواج و حتا نگرش به دین خود را نشان می‌دهد. به باور روان‌شناسان، این فاصله سبب استرس، اضطراب و بحران هویت در جوانان می‌شود و محبت خانوادگی را تهدید می‌کند.

شرف‌الدین عظیمی، یک تن از روان‌شناسان، تأکید می‌کند که نبود گفت‌وگو و درک عاطفی میان نسل‌ها، جوانان را به سمت فضای مجازی، گروه‌های ناسالم دوستان یا حتا مواد مخدر و جرم‌ها سوق می‌دهد. «فرزندانی که در تضاد اندیشه و باور با والدین قرار دارند، با ۳۰ درصد استرس و اضطراب زندگی می‌کنند و یکی از مشکلات بزرگی که فاصله‌ی نسلی ایجاد می‌کند، بحران هویت و سردرگمی درونی و روانی است که میان جوانان پیدا می‌شود و فاصله میان والدین و فرزندان، محبت و صمیمیت را در خانه از بین می‌برد.»

مسئولان در وزارت امربه‌معروف و نهی‎‌ازمنکر، می‌گویند که بیش‌تر مشکلات اجتماعی ناشی از ناآگاهی و کم‌سوادی است؛ از همین رو، مسئولان در این وزارت همیشه در تلاش اند اختلاف‌هایی که میان خانواده‌ها به دلیل رسوم، عنعنات و فرهنگ‌های نادرست به وجود می‌آید را کاهش دهند و برای مردم آگاهی‌دهی کنند.

سیف‌الاسلام خیبر، سخن‌گوی این وزارت، می‌گوید: « وزارت امربه‌معروف و نهی‎‌ازمنکر با هم‌کاری علمای کرام، بزرگان قومی و شخصیت‌های تحصیل‌کرده، تلاش کرده تا در هر ولایت و ولسوالی برای آگاهی‌دهی به مردم سمینارها و برنامه‌هایی برگزار کند و همه مردم مسئول‌ اند در راستای کاهش مشکلات اجتماعی سهم بگیرند. ما زمانی می‌توانیم از خشونت‌ها، منازعات و اختلافات خانوادگی نجات یابیم که مردم به حقوق و آزادی‌های مشروع شان به صورت آگاهانه دست یابند.»

با گسترش تکنولوژی، تغییرهای فرهنگی و اجتماعی، تفاوت دیدگاه میان نسل‌ها افزایش یافته است. تفاوت نسلی میان پدران و مادران و فرزندان در افغانستان به ویژه در شهرها، به چالشی جدی تبدیل شده است. تکنولوژی، شهرنشینی و تفاوت تجربه‌های زندگی، دنیای جوانان را از پدران و مادران ‌شان جدا کرده و این شکاف نه تنها آینده‌ی جوانان را تهدید می‌کند، بل سلامت روان و محبت خانوادگی را نیز به خطر انداخته است.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: