تعریف: رفتار یا حتا تهدید به رفتار خشونتآمیز مبتنی بر جنسیت که سبب آسیب و رنج جسمی، جنسی و روانی زنان شود، خشونت علیه زنان است. بر اساس این تعریف اعمال جبر و ایجاد محرومیت خودسرانه بر آزادی زنان چه در عرصهی عمومی و چه در عرصهی خصوصی جزو خشونت علیه زنان به شمار میرود.
بیان مسئله
پدیدهی «خشونت» در برابر زنان در افغانستان به درازای «تاریخ» این سرزمین طولانی است که در شکلگیری آن، عوامل متنوع فرهنگی و اجتماعی نقش داشته است. به همان میزان که تلاشها برای مبارزه در برابر این پدیده اهمیت دارد، ریشهیابی و زمینههای اعمال خشونت در برابر زنان نیز از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. خشونت به گونهی عموم و خشونت در برابر زنان به گونهی خاص، معمولاً در یک جامعهی بسته و سنتی اتفاق میافتد که در آن، فرهنگ غالب اجتماعی و بیثباتیهای سیاسی به عنوان متغیرهای اساسی تلقی میشوند. بنابر این، پرسش جدی در این پژوهش میدانی، بررسی میزان خشونت علیه زنان در کشور و نوعیت خشونت است.
پس از فروپاشی نظام جمهوری در کشور و در نتیجهی تغییرات گستردهی سیاسی و اجتماعی که به دنبال آن رخ داد، تمام نهادهایی که برای احقاق حقوق زنان کار میکردند، منحل یا هم فعالیت آنها محدود شده است. در جریان دو سال اخیر، تقریباً هیچ گونه گزارش آماری در بارهی زنان و خشونتهایی که در برابر آنها وجود دارد، انجام نشده است؛ به همین اساس، مؤسسهی رسانهای سلام افغانستان (رادیو سلاموطندار) برای بررسی وضعیت خشونت در برابر زنان پس از دگرگونی سیاسی اخیر، سروی را در ۲۷ ولایت راهاندازی کرده که در آن، میزان، چرایی و چهگونگی خشونت در برابر ۳۲۶ زن بررسی و تحلیل شده است.
پیشینهی پژوهش
در زمینهی خشونت علیه زنان در افغانستان و عوامل آن، در جریان دو سال گذشته کاری جدی صورت نگرفته و تنها رادیو آزادی در ماه قوس ۱۴۰۱ گزارشی را به نشر رسانده است که نشان میدهد در جریان سال ۱۴۰۱، بیش از ۴۵۰۰ مورد خشونت در برابر زنان صورت گرفته است.
در گزارشی که رادیو آزادی به نشر رسانده، از آمارهای بخش زنان سازمان ملل متحد و کنشگران زن نیز استفاده شده است و فعالان حقوق زن، در جریان سال ۱۴۰۱ بیشتر از ۴۵۰۰ مورد خشونت علیه زنان را در افغانستان ثبت کرده اند. در این گزارش، همچنان آمده است که خشونتها در برابر زنان رو به افزایش است؛ اما نهادی که آن را ثبت کند، وجود ندارد.
گزارشی که رادیو آزادی به نشر رسانده، یک گزارش کلی و در عین حال، بدون مشخصکردن جامعهی آماری است که این نقطهی ضعف آن است؛ اما از آن جهت که از معدود کارهایی است که در این بخش صورت گرفته است، در خور تامل میباشد.
به دلیل اهمیت مسئله و همچنان نیازمندی جدی که در مورد زنان وجود دارد، سلاموطندار به منظور بررسی وضعیت خشونت در برابر زنان در افغانستان، ۳۲۶ زن را به عنوان جامعهی آماری در نظر گرفته است تا با بررسی نمونهوار گفتههای آنان بتواند وضعیت خشونت در برابر زنان در افغانستان را تحلیل کند. در فرایند این پژوهش، ۲۰۰ زن به گونهی حضوری، ۸۸ زن در تماس مستقیم و ۳۸ زن دیگر با پاسخ به پرسشنامههایی که از طریق اینترنت شریک شده بود، سهم گرفته اند.
پرسشهای اصلی:
۱- چه شمار زنان از میان جامعهی آماری در این پژوهش، مورد خشونت قرار گرفته اند؟
2- مهمترین عواملی که در بروز خشونت در برابر زنان نقش دارد، کدامها اند؟
3- زنان از میان انواع خشونت، بیشتر در معرض کدام نوع خشونت قرار گرفته اند؟
اهداف پژوهش:
۱- بررسی وضعیت خشونت در برابر زنان پس از فروپاشی نظام جمهوری، به عنوان هدف کلی.
2- ارائهی آمار از شمار زنانی که مورد خشونت قرار گرفته اند.
3- بازشناسی زمینهها و عوامل بروز خشونت در برابر زنان.
4- شناسایی نوع خشونتی که در برابر زنان وجود دارد.
زمان پژوهش:
این پژوهش، در جریان دو ماه (از ۱۹ جون تا ۱۹ اگست) سال روان انجام شده و دادههای بهدست آمده از آن تحلیل و بررسی شده است.
روش تحلیل:
با توجه به کمیبودن این پژوهش، دادهها با همگانیساختن پرسشنامه تهیه شده و با استفاده از برنامهی SPSS، تحلیل و بررسی شده است.
چالشهای پژوهش:
انجام هر کار پژوهشی برای بررسی یک پدیدهی اجتماعی در افغانستان با چالشهای متعددی روبهرو میشود و این چالشها زمانی برجستهتر میشود که پدیدهی مورد پژوهش در یک جامعهی سنتی و بسته اتفاق افتاده باشد. خشونت در برابر زنان، پدیدهای است که بستر فرهنگی و اجتماعی آن در افغانستان هموار است و گاهی زنان نیز با خودسانسوری و سکوتی که ریشه در هنجارهای اجتماعی دارد، به تداوم خشونت کمک میکنند. به گونهی فشرده به چالشهایی که در جریان این پژوهش با آن روبهرو بودیم، اشاره خواهد شد:
۱- بررسی خشونت در برابر زنان در جامعهی سنتی افغانستان، خود مسئلهای است که به یک تابو مبدل شده است و کمتر زنان در این باره حرف میزنند.
2- بخش زیادی از زنانی که در معرض انواع خشونت قرار داشتند، آماده نبودند تا در تهیهی این پژوهش همکاری کنند. آنها در برابر خشونتی که متوجه شان بود، سکوت میکردند.
3- زنانی که در انجام این پژوهش همکاری کردند، تلاش داشتند اطلاعات را مدیریتشده شریک کنند و نبود روحیه و اعتماد اجتماعی، از عمدهترین این چالشها بود.
4- دو سال پس از فروپاشی نظام جمهوری، اعتماد افکار عمومی به نهادهای پژوهشی و اطلاعرسانی تضعیف شده است؛ به همین دلیل، زنان به سختی آماده میشوند با رسانهها و پژوهشگران صحبت کنند.
5- محدودیتهای سیاسی که در برابر زنان ایجاد شده، زنان را وادار به سکوت سنگینی کرده است که برایند آن در دسترسنبودن دادههایی است که از خشونت در برابر زنان پرده برمیدارد.
متغیرهای پژوهش:
خشونت، سنت، خودسانسوری، فرهنگ، زنان افغانستان و مردسالاری.
فشردهی گزارش:
بر اساس یافتههای این پژوهش، از مجموع ۳۲۶ زنی که در روند تهیهی این گزارش تحقیقی سهم گرفته، ۷۷ درصد آنان با خشونت روبهرو بوده اند که در این میان، بیشترین نوع خشونتی که در برابر زنان صورت گرفته، خشونت روانی و پس از آن خشونتهای فیزیکی و جنسی بوده است.
مصاحبهشوندگان در این پژوهش به لحاظ سنی، از ردههای مختلف سنی گزینش شده اند؛ اما بیشترین ردهی سنی آن را زنان میان ۱۸ تا ۴۵ سال شکل داده است. همچنان برای تبیین بهتر خشونت در برابر زنان، سطح دانش و تحصیلات جامعهی آماری که در این پژوهش انتخاب شده است، به عنوان یکی از متغیرها لحاظ شده و ۴۸ درصد مصاحبهشوندگان را افرادی تشکیل میدهند که در مقطع کارشناسی یا دورهی لیسه، دانشجو و دانشآموز هستند. این پژوهش میدانی، در ۲۷ ولایت کشور انجام شده است که کابل با بیشترین اشتراککننده در صدر قرار دارد.
نتیجهی نهایی این پژوهش که از مصاحبه با ۳۲۶ زن در ۲۷ ولایت به دست آمده است، نشان میدهد که ۷۷ درصد زنان با خشونت روبهرو شده اند؛ آماری که نشان میدهد گراف خشونت در برابر زنان در حال رشد است. بر بنیاد آمار بهدستآمده، از میان ۳۲۶ زن که در این بررسی اشتراک کرده اند، ۲۳ درصد آنان هم گفته که تا کنون با هیچ گونه خشونتی روبهرو نشده اند.
مهمترین نکته اما این است که تمام مصاحبهشوندگان به این باور اند که روند رسیدگی به پروندههای خشونت در برابر زنان در افغانستان موفقیتآمیز نبوده است.
گزارش کلی:
یافتههای سروی مؤسسهی رسانهای سلام افغانستان (رادیو سلاموطندار) از بررسی مصاحبههای ۳۲۶ زن در ۲۷ ولایت، نشان میدهد که ۲۵۰ تن از این زنان که ۷۷ درصد جامعهی آماری این سروی را تشکیل میدهد، با خشونت روبهرو بوده اند. اما ۷۶ تن دیگر که ۲۳ درصد پاسخدهندگان را تشکیل میدهد، در پاسخ به پرسشنامهی این سروی گفته که تا کنون هیچ خشونتی را تجربه نکرده اند.
اشتراککنندگان این سروی در ردههای مختلف سنی قرار دارند و بیشتر شان میان ۱۸ تا ۴۵ سال هستند.
در این سروی، وضعیت تحصیلی اشتراککنندگان نیز بررسی شده است که ۴۷ درصد پاسخدهندگان آن دانشجو یا دانشآموزان دورهی لیسه بوده اند.
این سروی در ۲۷ ولایت انجام شده که کابل با ۳۱ درصد اشتراککننده، بیشترین شمار اشتراککننده و بدخشان با ۱.۶ درصد، کمترین شمار اشتراککننده را داشته اند.
یافتههای مؤسسهی رسانهای سلام افغانستان از بررسی پاسخهای ۳۲۶ زن در ۲۷ ولایت، نشان میدهد که ۷۷ درصد یا ۲۵۰ تن از این زنان خشونت را تجربه کرده اند. بر اساس این یافتهها، ۵۴ درصد از این زنان با خشونتهای روانی مانند (ایما و اشاره، تهدید، دشنام، تعقیب و …)، ۱۴ درصد از این زنان با خشونتهای فیزیکی (لتوکوب) و ۴ درصد از این زنان با خشونتهای جنسی (تجاوز) روبهرو شده اند.
یافتهها نشان میدهد که شماری از این زنان همزمان چندین نوع خشونت را تجربه کرده اند؛ به گونهای که ۴ درصد از این زنان هر سه نوع خشونت (جنسی، فیزیکی و روانی) را همزمان تجربه کرده و ۲۴ درصد آنان از تجربهی همزمان اعمال خشونتهای فیزیکی و روانی سخن گفته اند.
نتایج این سروی نشان میدهد که محرومیت از آزادیهای ابتدایی، مانند نداشتن حق آموزش، کار، حمایت خانواده، حق انتخاب و عوامل محیطی مانند بیسوادی، فقر، سنتهای حاکم بر جامعه، از عوامل خشونت علیه زنان بوده است.
بر اساس یافتههای این سروی، ۹ درصد از شرکتکنندگان به دلیل نبود حمایت از سوی خانواده، ۴۵ درصد به دلیل دسترسینداشتن به حقوق اولیه مانند حق کار و آموزش و ۱۳ درصد به دلیل فقر و بیکاری مورد خشونت قرار گرفته اند. نزدیک به ۸ درصد از این زنان گفته که مجبور به ارتکاب عمل خلاف میل خود شده و ۷ درصد دیگر نیز گفته که حق انتخاب نداشته اند. ۱۱ درصد تمام موارد بالا را تأیید کرده، ۲ درصد موردی را مشخص نکرده و ۳ درصد دیگر نیز رفتار خود را سبب خشونت علیه شان ذکر کرده اند.
۴۳ درصد از پاسخدهندگان این سروی گفته که از سوی مردم عادی مورد خشونت قرار گرفته و ۱۶ درصد گفته که اعضای خانواده سبب اعمال خشونت شده اند و ۹ درصد از سوی خانوادهی پدر و ۱۰ درصد گفته که از سوی شوهران شان مورد خشونت قرار گرفته، ۹ درصد توسط نیروهای حکومتی و ۴ درصد دیگر توسط کارفرما در محل کار مورد خشونت قرار گرفته و ۷ درصد دیگر جدا از این موارد گفته اند.
به همین ترتیب، زنان متضرر از خشونت در این سروی، عواملی مانند بیسوادی و سطح پایین آگاهی عامه، عرف و عنعنات ناپسند، تبعیض، فقر و بیکاری و افزایش اعتیاد به مواد مخدر را، به ترتیب درصدی ۲۵، ۲۲، ۱۷، ۱۶، ۲ از عوامل اعمال خشونت علیه خود ذکر کرده اند.
در این سروی مکانهای اعمال خشونت علیه زنان نیز بررسی شده است. ۳۹ درصد از پاسخدهندگان گفته که در مسیر راه، ۲۸ درصد در خانه، ۱۶ درصد در مکانهای آموزشی، ۶ درصد در محل کار و نزدیک به ۹ درصد نیز گفته که در تمامی این محلها با خشونت روبهرو شده اند.
در این سروی اقدامات پس از خشونت در میان زنان متضرر نیز بررسی شده است. ۶۸ درصد پاسخدهندگان گفته که برای رفع خشونت یا پیگیری آن هیچ اقدامی نکرده، ۳۱ درصد گفته که برای رفع و پیگیری آن اقدام کرده اند.
۷۸ درصد از پاسخدهندگان گفته که روند پیگیری یا رفع خشونت را از طریق صحبت با خانواده، نزدیک به نزدیک به ۳ درصد گفته که از طریق نهادهای عدلی و نزدیک به ۱۹ درصد دیگر نیز گفته که این مسئله را از طریق نهادهای امنیتی پیگیری و رفع کرده اند.
۴۱ درصد نیز گفته که به دلیل ترس و هراس نخواسته اند که برای پیگیری و رفع خشونتهای اعمالشده علیه شان، اقدام کنند. نزدیک به ۲۴ درصد به دلیل دیدگاه مردم، ۲۰ درصد به دلیل عدم حمایت اقارب و نزدیکان، ۱۴.۵ درصد تمامی این موارد را دلیل عدم پیگیری یا اقدام به رفع خشونت علیه شان ذکر کرده اند.
نزدیک به ۷۲ درصد زنان متضرر از خشونت در این سروی گفته اند که به روند رسیدگی به قضایای خشونت علیه زنان باورمندی ندارند؛ اما ۲۸ درصد گفته اند که به رسیدگی به قضایای خشونت پس از اقدام باور دارند.
پیشنهادها:
برای مبارزه با خشونت در برابر زنان، حکومت و تمام شهروندان مسئولیت اجتماعی دارند که در این راستا همآهنگ کار کنند و برای محو این پدیده اقدامهای عملی انجام دهند.
اقدامهایی که میتوان در این راستا انجام داد، قرار زیر است:
- با توجه به آمار و نتایجی که از این نظرسنجی به دست آمده است، به حکومت سرپرست پیشنهاد میشود که عوامل فرهنگی و اجتماعی زمینهساز خشونت در برابر زنان را مهار کرده و برای مبارزه با این پدیده با یک راهبرد مشخص وارد عمل شود.
- همچنان از حکومت سرپرست خواسته میشود که در راستای تعهدی مبنی بر پایاندادن به تبعیض جنسیتی از جامعه، گامهای عملی بردارد.
- به خانوادهها نیز پیشنهاد میشود که با تقویت روحیهی همبستگی میان اعضای خانواده، اصلاح دیدگاه مردسالاری در خانواده و پایانبخشیدن به نگاه برتر میان پسران و دختران، بر کاهش بستر خشونت در برابر زنان کمک کنند.
- سلاموطندار از تمام نهادهای مدنی و رسانهای کشور میخواهد که به عنوان مجراهای تأثیرگذار و فرهنگساز، با راهبردهای بلندمدت در راستای کاهش خشونت در برابر زنان مسئولانه وارد عمل شوند.
- مؤسسهی رسانهای سلام افغانستان (رادیو سلاموطندار) از پژوهشگران، نهادهای پژوهشی و رسانهای، میخواهد که هرازگاهی تحقیقاتی اجتماعی به ویژه در مورد زنان را اجرا کنند و از روی نابسامانیهای اجتماعی (خشونت و انواع آن) پرده بردارند تا باشد توجه مسئولان مربوطه برای رفع این چالشها جلب شود.