نتیجهی گفتوگوی سلاموطندار با ۸۰ زن که ۴۰ تن آنها در سه سال پایانی حکومت جمهوری و ۴۰ تن دیگر پس از تحولات سیاسی پسین در افغانستان ازدواج کرده اند، نشان میدهد که ازدواجهای اجباری در سه سال گذشته افزایش یافته است.
بر اساس این یافتهها، از میان ۴۰ زنی که پس از تحولات سیاسی پسین ازدواج کرده اند، ۳۹ تن به اجبار و به خواست خانوادههای شان ازدواج کرده اند. در مقابل، از میان ۴۰ زنی که در سه سال پایانی حکومت جمهوری ازدواج کرده اند، ازدواج هشت تن به اجبار و به خواست خانوادهها صورت گرفته است.
۴۰ زنی که پس از تحولات سیاسی پسین ازدواج کرده اند، میگویند که ممنوعیت آموزش دختران و انتشار خبرهای نادرست در میان مردم، سبب شده است تا خانوادههای شان تصمیم به ازدواج آنها بگیرند.
بنفشه (نام مستعار)، یک تن از زنانی که پس از تحولات سیاسی پسین ازدواج کرده است، میگوید: «من متعلم/دانشآموز بودم پیش از این که تحولات آمد. از طرف امارت اسلامی دستور داده شد که مکاتب بند شود؛ من متعلم صنف ۱۲ بودم، نتوانستم ادامهی تحصیل بدهم و قرار به این شد که خواستگار آمد و ازدواج کردم و من مجبور شدم به تصمیم پدرومادرم بلی بگویم و وضعیت اقتصادی هم مثل قبل نبود.»
سایره، یک تن دیگر از زنانی که پس از تحولات سیاسی پسین ازدواج کرده است، نیز میگوید: «تحولاتی که در سالهای اخیر آمد، پدرومادرم مرا مجبور کردند تا من ازدواج کنم از این که خانه بنشینم؛ درس و تعلیم، هیچ کدامش را ادامه داده نتوانستم؛ به این منظور نتوانستم درسهایم را پیش ببرم. بعد فامیل سرم زیاد فشار آوردند و تأکید کردند که تو باید عروسی کنی.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
از سویی هم، یافتههای این گزارش، نشان میدهد که سن ازدواج میان ۴۰ زنی که پس از تحولات سیاسی پسین ازدواج و در این گزارش گفتوگو کرده اند، ۱۶ تا ۲۵ سال بوده است. از این میان، ۱۰ تن زیر ۱۸ سال ازدواج کره اند.
همچنان، از میان این زنان شش تن دانشآموز و ۳۴ تن دیگر دانشجو بوده اند. ذکیه و مهریه، دو تن از دانشآموزانی اند که در ۱۶ و ۱۷سالگی تن به ازدواج داده اند. آنان، میگویند که اگر فرصتهای تحصیلی از آنها گرفته نمیشد، هیچ گاه خانوادههای شان چنین تصمیمی نمیگرفتند.
مهریه، میگوید: «من یک سال پیش در ۱۴۰۲ ازدواج کردم؛ زمانی که یک سال پیش از ازدواج من مکاتب بسته شد و من صنف نهم مکتب بودم، نمیتوانستم مکتب بروم و وقتی که برای من خواستگار آمد، پدرم با مشورت مادرم و بدون اجازهام، مرا مجبور به ازدواج کرد.»
ذکیه، نیز میگوید: «من ۱۶ساله بودم که ازدواج کردم و فعلاً ۱۹ساله هستم و از این که از درس و تعلیم بیبهره ماندم، نهایت خسته و افسرده هستم. گرچند از ازدواجم خیلی راضی هستم؛ اما اگر شرایط فعلی مثل شرایط سه سال قبل میبود، هرگز به ازدواج جواب مثبت نمیدادم و همین شرایط باعث شد که من ازدواج کردم و همچنان در ازدواجم راضی نبودم؛ موافقت فامیل بود.»
در میان زنان اشتراککننده در این گزارش، ۳۴ تن آنان دانشجویانی هستند که از ادامهی تحصیل باز مانده اند و این امر سبب شده است که تن به ازدواج بدهند.
حمیده، یک تن از دانشجویان، در این باره میگوید: «من محصل/دانشجوی سال سوم اقتصاد در پوهنتون/دانشگاه تخار بودم؛ بعد از آن به دلیل شرایط و تحولاتی که آمد، متأسفانه مجبور به ازدواج شدم و ازدواج هم از طرف فامیل صورت گرفته و رضایت هم نداشتم. به خاطر بیبرنامگی و تحولاتی که آمد، دیگر هیچ کدام راهی نبود. از ازدواج خود راضی هستم؛ اما زیاد نه؛ چون نتوانستم درس خود را تکمیل بکنم؛ نتوانستم به آرزوهایی که داشتم و دارم، برسم.»
پروانه، یک تن دیگر از دانشجویان، نیز میگوید: «دو سال میشود ازدواج کردهام و یک بچهگک دارم. قبل از تحولات بهانه داشتم و خواستگارها را رد میکردم؛ اما وقتی از تحصیل ماندم، مجبور شدم به انتخاب فامیلم ازدواج کنم.»
جدا از ممنوعیت آموزش در میان دختران، شایعات نیز شماری از دختران را قربانی کرده است. پنج تن از گفتوگوشوندگان این گزارش زنانی هستند که به دلیل شایعات مجبور به ازدواج شده اند.
امینه (نام مستعار)، یک تن از این زنان، میگوید: «بلی، من ازدواج کردم؛ در ۲۰سالگی ازدواج کردم. اگر شرایط مثل سابق میبود، عروسی نمیکردم؛ چون من آرزو داشتم درس بخوانم و پوهنتون خود را خلاص کنم و در رشتهی خود مصروف یک وظیفهی خوب شوم.»
معصومه، یک تن دیگر از این زنان، نیز میگوید: «بلی، من ازدواج کردم؛ من در ۱۷سالگی ازدواج کردم؛ در سالی که امارت اسلامی به افغانستان آمد، من شاگرد صنف یازدهم مکتب بودم. بعد از این که امارت آمد، ازدواج کردم و دروازههای مکاتب بسته شد.»
در این گزارش، همچنان ازدواجهای سه سال پایانی حکومت جمهوری نیز بررسی شده است. از میان ۴۰ زنی که در حکومت جمهوری ازدواج کرده، هشت تن به تصمیم خانوادههای شان و ۳۲ تن دیگر با سهم فعال در انتخاب و تصمیمگیری ازدواج کرده اند.
بیشتر این زنان، گفته که پس از پایان تحصیلات، رسیدن به سن ازدواج و بلوغ فکری، با اراده و تصمیم خود و با مشورت خانوادههای شان ازدواج کرده اند و از ازدواجهای شان نیز رضایت دارند.
بر بنیاد یافتههای این گزارش، سن ازدواج در دوران جمهوری میان ۱۷ تا ۲۷ سال بوده و ازدواجهای زیرسن قانونی کمتر مشاهده شده است. از میان این زنان، چهار تن زیر ۱۸ سال ازدواج کرده اند.
صدف و بنفشه، دو تن از زنانی هستند که پس از پایان تحصیلات خود، با تصمیم و انتخاب شخصی و مشورت خانوادههای شان موفق به ازدواج شده اند.
صدف، میگوید: «من ۲۵ساله هستم و فارغالتحصیل از رشتهی علوم اجتماعی از پوهنتون استاد ربانی. پنج سال از ازدواجم میشود؛ در ۲۰سالگی تصمیم به ازدواج گرفتم و این تصمیم از سوی خودم و مشورت خانواده بود و از ازدواجم هم بسیار راضی هستم؛ چون شوهرم همیشه در تمام عرصههای زندگی پشتیبانم است.»
بنفشه، نیز میگوید: «بلی ازدواج کردم؛ چهار سال از ازدواجم میشود؛ یک دخترک دارم. وقتی که من ازدواج کردم، درس و تحصیلات خود را تمام کرده بودم و فکر کنم ۲۵ساله بودم. فعلاً خوشبختانه شوهرم یک آدم خیلی خوشبرخورد است و راضی هستم از زندگی و ازدواجم.»
با این همه، فعالان حقوق زن، میگویند که دختران در افغانستان مطابق فرهنگ و عنعنات همواره توسط خانوادهها به ازدواج اجباری و زیرسن داده میشوند؛ اما در سه سال پسین این ازدواجها به دلیل محدودیتهای وضعشده بر زنان بیشتر شده است.
یلدا عظیمی، فعال حقوق زن، میگوید: «در افغانستان همواره دختران زیرسن به ازدواج داده شده اند. وقتی یک دختر زیرسن قرار دارد، خود را درست نمیشناسد؛ چه برسد که بخواهد یک زندگی مشترک را پیش ببرد. بعد این که صاحب طفل شوند و چه گونه بتوانند آن طفل را تربیت کنند. قبلاً دختران درس میخواندند تا این که خودکفا شوند و در این سه سال درس و تعلیم همه بسته شد و دختران یا زیرسن یا بالای سن از بیبرنامگی عروسی میکنند که بالای روحوروان خانمها تأثیرات منفی داشته است.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
جامعهشناسان، نیز به این باور اند که زنان نیمی پیکر یک جامعه را تشکیل میدهند و اگر زنان از تعلیم و تحصیل باز بمانند، ناگزیر به ازدواج میشوند و این روی تربیت نسلهای کشور نیز تأثیرگذار است.
شفیقالله انصار، یک تن از جامعهشناسان، در این باره میگوید: «همهی ما میدانیم که خواهر امروز، مادر فردا است؛ تعلیم و تحصیل رول بسیار زیاد در خصوص تربیت طفلهای آینده و نسل یک جامعه دارد و به وسیلهی همین خواهرهای ما رقم میخورد و اگر همچو یک روال در جامعه ادامه پیدا کند، ما شاهد بدبختی، بیچارگی و ضعف تربیتی خواهیم بود.»
با این حال، حمدالله فطرت، معاون سخنگوی حکومت سرپرست، به سلاموطندار میگوید که آنان همواره در پی تأمین حقوق زنان اند و در پیوند به آن رهبر امارت اسلامی فرمان ششمادهای صادر کرده است.
او میافزاید: «در این فرمان واضح آمده که به شکل اجباری در مسائل بددادن و حق گرفتن مهریه و میراث و تمام حقوق اسلامی که به زنان داده شده است و کسانی که چند خانم دارند، شرط است که بین شان عدالت تأمین کنند و اعلام کرد که از طریق مسجدها و اطلاعاتوفرهنگ به مردم این فرمان برسد و آگاهیدهی شود.»
این در حالی است که زنان در افغانستان طی سالهای متمادی با محرومیتهای مختلف روبهرو بوده اند؛ اما پس از تحولات سیاسی پسین در کشور و وضع فرمانهای محدودکننده علیه زنان، مشاهده میشود که ازدواجهای اجباری و زیرسن در میان دختران نیز افزایش یافته است.