زندگی، جاده‌‌ای پر از فرازوفرودها است که در آن راه می‌افتیم، می‌دویم، می‌رسیم و گاهی هم زمین می‌خوریم. در این مسیر، هستند کسانی که به شکست تن می‌دهند و افراد زیادی هم هستند که همیشه به جلو می‌اندیشند و از مانع‌هایی که سر راه شان قرار می‌گیرد، رد می‌شوند و برای رسیدن به موفقیت گام برمی‌دارند. در این گزارش، سلام‌وطندار با جوانانی صحبت کرده که دشواری‌های زیادی را در زندگی پشت سر گذاشته و برای رسیدن به هدف شان، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند.

یکی از این جوانان، ربابه محمدی است؛ دختری که از دست‌ها و پاهایش فلج است، اما با انگیزه‌ی قوی و ذهنی که محدودیت را نمی‌پذیرد، توانسته نقاش ماهر شود. گرفتن قلم با دهن، دشوارترین کار برای ربابه بود؛ اما او بر این دشواری چیره شده و آهسته‌آهسته توانست با قلم نقاش صمیمی شود و هر تصویری را که دوست دارد، به تابلوی نقاشی تبدیل کند.

ربابه در غزنی، پایتخت فرهنگی جهان اسلام، زاده شده و به گفته‌ی خودش، تنهایی‌اش سبب شده که بخواهد حرفش را با تابلوی نقاشی به دیگران بگوید. «بیرون نمی‌رفتم؛ مکتب نمی‌رفتم؛ خواندن و نوشتن را در خانه یاد گرفته‌ام. نقاشی تنها دوستم بود که کار می‌کردم و به من آرامش می‌داد به همین خاطر این هنر را دوست دارم.»

در حالی که اجتماع اطراف ربابه به او به عنوان یک فرد دارای معلولیت و ناتوان می‌دید، او اما به این باور جامعه تن نداده و با هدفی که برای خود ترسیم کرده بود، هر روز بیش‌تر از  دیروز زحمت کشید و حالا به عنوان نقاش و فردی با اراده‌ی قوی در جامعه شناخته می‌شود. او می‌افزاید: «من اولین فردی روی ویلچر استم که جرئت می‌کنم بیرون بروم؛ چون خیلی از افراد دارای معلولیت در افغانستان که روی ویلچر استند و مشکل جسمانی دارند بیرون نمی‌روند؛ خجالت می‌کشند و مردم تمسخر شان می‌کنند؛ اما من تلاش می‌کردم که مانند افراد عادی زندگی کنم.»

ربابه محمدی که اکنون در کانادا زندگی می‌کند، می‌گوید که داشتن الگو در زندگی، سبب شده که بر محدودیت‌های سر راهش چیره شود. او، «نیک ووییچیچ» نویسنده‌ی استرالیایی را که دست و پا نداشت، اما توانست به نویسنده‌ی موفق بدل شود را الگویش قرار داده بود و با نگاه به زندگی او، تلاش می‌کرد که تنها به پیروزی در نبرد زندگی بیندیشد. «وقتی کتاب‌های شان را می‌خوانم؛ حرف‌هایی که می‌زند انگار از دلم خارج می‌شود و او واقعاً الگو زندگی‌ام است. دوست داشتم نقاشی‌هایم به اندازی او برسد؛ نیک ووییچیچ سبب شد که انگیزه بگیرم و بیش‌تر تلاش کنم.»

سلام‌وطندار را در اکس دنبال کنید

صدها جوان دیگر در افغانستان نیز که حالا به موفقیتی دست یافته اند، می‌گویند که الگوبرداری از شخصیت‌های موفق، سبب شده که مسیر دشوار زندگی را با اندوه اندک و لذت بیش‌تری بپیمایند. در این گزارش با هفت جوان موفق گفت‌وگو شده و همه‌ی آن‌ها الگوبرداری را برای دست‌یافتن شان به موفقیت، مهم خوانده اند.

مهدی نوروزی، کاپیتان تیم ملی فوتسال افغانستان، از جوانانی است که توانسته با الگوبرداری از کریستین رونالدو، فوق ستاره‌ی فوتبال، به موفقیت کنونی‌اش دست یابد و در رقابت‌های ملی و بین‌المللی برای افغانستان توپ‌زنی کند.

مهدی که زاده‌ی سرپل است و حالا در ایران زندگی می‌کند، می‌گوید که از میدان‌های خاکی به بازی فوتبال شروع کرده است. «پدرم ورزش می‌کرد؛ یک روز پدرم به من تماس گرفت و گفت بیا مسابقه داری؛ آن روز سر پدرم شکسته بود و نمی‌تواست فوتبال بازی کند؛ از همان جا من جای پدرم تعویض شدم و فوتبال را به گونه‌ی حرفه‌ای آغاز کردم.»

مهدی، می‌گوید که انتخاب الگو سبب شد بیش‌تر تلاش کند. او، تمام علاقه‌ها و آرزوهای خود را در شخصیت کریستین رونالدو، فوق ستاره‌ی فوتبال پرتگالی می‌بیند که به گفته‌ی خودش، سخت‌کوشی، تلاش و نبرد از ویژگی‌هایی است که مهدی را به سمت او کشاند. «یکی از ویژگی‌هایی که رونالدو دارد سخت‌کوشی او است که در هیچ حالتی دست از تلاش بر نمی‌دارد و همیشه تمرین دارد؛ همین ویژگی رونالدو بود که من او را به عنوان الگو انتخاب کردم.»

سپری‌کردن آزمون کانکور، به‌دست‌آوردن نمره‌ی عالی و کامیاب‌شدن در رشته‌ی تحصیلی دل‌خواه آرزوی دیگری است که هر جوان دوست دارد به آن برسد؛ اما رسیدن به این هدف تلاش خستگی‌ناپذیر شبانه‌روزی می‌طلبد.

قیس، جوانی که به گفته‌ی خودش با تلاش‌های مداوم، دوری از خانواده، بی‌خوابی شب‌ها و فراموش‌کردن تفریح و سرگرمی، توانست با کسب ۳۵۴ امتیاز از ۳۶۰ در کانکور، به دانش‌گاه طبی کابل در رشته‌ی تحصیلی دل‌خواهش راه پیدا کندقیس در باره‌ی راه پر‌مشقت موفقیتش چنین می‌گوید: «خواب کم، محروم‌شدن از تفریح و گاهی گرسنه‌ماندن را تحمل کردم؛ خانواده‌ام در شغنان بود و از مهر پدر و مادرم و تشویق‌های شان دور بودم؛ گاهی وقت‌ها از طریق تلفن هم‌راه شان صحبت می‌کردم.»

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

قیس با این که موفق‌شدنش در کانکور را در خور تحسین نمی‌داند؛ اما می‌کوشد با تلاش‌های فراوان در آینده به دیگران الگو باشد. «‌می‌خواهم که آن قدر تلاش کنم که الگو شوم به دیگران؛ اطمینان دارم که دیگران مرا به عنوان الگو خود خواهند پذیرفت.»

جوانانی که در این گزارش با آن‌ها گفت‌و‌گو شده، انتخاب الگو در زندگی را دلیلی برای موفق‌شدن شان عنوان می‌کنند.

در همین حال، کارشناسان مسائل اجتماعی، الگو‌برداری را برای جوانان مهم دانسته و می‌گویند که جوانان تأثیرگذار، انگیزه‌‌دهنده به دیگر جوانان استند.

شفیق‌الله انصار، کارشناس مسائل اجتماعی، می‌گوید: «جوانان تأثیرگذار می‌توانند دیگر جوانان و نوجوانان را تشویق کنند که آن‌ها تحصیلات عالی داشته باشند. این‌ها الگوی تمام‌عیار در جامعه شان استند و می‌توانند پیام روشن‌گری را انتقال دهند.»

جوانانی که در این گزارش با آن‌ها گفت‌وگو شده، در حالی به موفقیت دست یافته اند که چالش های اقتصادی، پشتیبانی‌نشدن از سوی خانواده و جامعه، نبود فرصت‌های کاری و تحصیلی، ناامنی و ده‌ها چالش دیگر در طول زندگی سر راه شان قرار داشته است؛ اما آن‌ها هرگز تسلیم رسم روزگار نشده و به راه خود ادامه داده اند.

مرتبط با این خبر:

کلیدواژه‌ها: // // //

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: