سلام‌وطندار برای بررسی پیامدهای دخالت خانواده‌ها در زندگی مشترک فرزندان شان، گفت‌وگویی را با ۲۲ زوج جوان شامل شش مرد و ۱۶ زن در شماری از ولایت‌ها انجام داده که نتیجه‌‌ی آن نشان می‌دهد مداخله‌ی خانواده‌ها روی کیفیت زندگی مشترک این جوانان تأثیر منفی گذاشته و گاهی سبب دل‌سردی آنان از زندگی نیز، شده است.

از میان ۲۲ زوج گفت‌وگوشونده، ۱۵ زوج گفته اند که مداخله‌ی خانواده‌های شان در زندگی آنان سبب به‌میان‌آمدن اختلاف‌ها، خشونت و حتا جدایی‌های موقت آن‌ها شده است. این ۱۵ زوج جوان، گفته اند که خانواده‌های شان در نحوه‌ی اجرای کارهای خانه، تصمیم‌گیری‌های خردوبزرگ، نحوه‌ی پوشش، فراگیری آموزش، انتخاب محل زندگی و چه‌گونگی تربیت فرزندان شان، مداخله می‌کنند.

ساره، باشنده‌ی بلخ، می‌گوید با این که دوست داشت پس از ازدواج درسش را ادامه بدهد و در آینده پزشک شود؛ اما در نخستین روزهای زندگی مشترکش خانواده‌ی همسرش فرصت رفتن به مکتب را از او گرفتند. ساره، می‌افزاید اکنون که چندین سال از ازدواجش می‌گذرد، ادامه‌ی مداخله‌ی خانواده‌ی همسرش سبب به میان‌آمدن خشونت‌ها میان او و شریک زندگی‌اش شده است. «وقتی باردار شدم، به بارداربودنم هم رحم نکردند؛ چندین بار در دوران بارداری‌ام زیر لت‌وکوب همسرم انداختند.آرزویم داکترشدن بود؛ اما حالا از همه چیز مانده‌ام.»

گیتی ۳۲ساله،باشنده‌ی کابل که مادر چهار کودک است نیز، می‌گوید با این که زندگی مستقل دارد؛ اما خانواده‌ی همسرش در نحوی‌ پوشش و تربیت فرزندانش مداخله می‌کند. به گفته‌ی این مادر: «دخالت‌ها به اندازه‌‌ای است که اندک‌ترین حرف از جریان روز را به شوهرم می‌رسانند؛ او هم چون تجربه زیاد ندارد، گاهی وقت‌ها عصبانی و گفت‌وگوی ما می‌شود.»

دخالت خانواده‌ها در زندگی مشترک فرزندان شان، افزون بر به‌میان‌آوردن خشونت‌ها و اختلاف‌ها میان زوج‌ها، سبب می‌شود که مردان استقلالیت در تصمیم‌گیری‌ها را از دست دهند و وابستگی آن به خانواده‌های شان بیش‌‌تر شود. از میان شش مرد گفت‌وگوشونده، سه تن از آن‌ها گفته اند که مداخله‌ی خانواده‌های شان در زندگی آنان، سبب شده که حس داشتن استقلالیت در تصمیم‌گیری‌های خردوبزرگ را از دست دهند.

سلام‌وطندار را در اکس دنبال کنید

حمید‌جان ۳۲ ساله، می‌گوید با این که ۱۳ سال از ازدواجش می‌گذرد، اما هنوز در تصمیم‌های زندگی‌اش مستقل نیست. او می‌افزاید: «مسئولیت‌هایم از سوی خشو و برادرزن‌هایم تعیین می‌شود؛ ۶۰ درصد در امور زندگی ما مداخله دارند؛ خانواده‌ی همسرم می‌خواهند که از خانواده‌ام جدا شوم؛ اما من نمی‌خواهم چون آن‌ها ضعیف استند.»

نصرت‌الله که ۳۰ سال دارد و سه سال از زندگی مشترکش می‌گذرد، می‌گوید: «مداخله از سوی خانواده‌ی همسر می‌باشد؛ هنگام برگزاری محفل می‌گفتند که عروسی باید در هتل باشد و پیراهن، طلا و دیگر وسایل باید قیمتی باشد.»

دل‌سردی از ادامه‌ی زندگی مشترک و نداشتن برنامه‌ی مشخص، از دیگر پیامدهای مداخله‌ی خانواده‌ها در زندگی زوج‌ها است. شماری از گفت‌وگوشوندگان زن در این گزارش گفته اند که ادامه‌ی دخالت‌های خانواده‌ی همسر شان سبب شده که از ازدواج پشیمان شوند.

فاطمه، باشنده‌ی کابل، می‌گوید که به دلیل ازدست‌دادن استقلالیتش در زندگی مشترک، از ازدواج پشیمان شده است. او می‌افزاید: «لباس پسر کلانم را خشویم انتخاب می‌کرد ولی از من پول می‌گرفت؛ من تا چهارسالگی حق انتخاب نداشتم که پسر خود را چی بپوشانم؛ همه را خشویم انتخاب می‌کرد. فکر می‌کنم مجرد‌بودن بهتر بود.»

شماری از زوج‌های گفت‌وگوشونده اما پس از تحمل چندین سال دخالت خانواده‌های شان، توانسته به مداخله‌ی آنان در زندگی زناشویی شان پایان دهند و زندگی مستقلی را آغاز کنند.

حسیبه و نور‌احمد که با آنان گفت‌وگو شده، می‌گویند که پس از مستقل‌شدن اجازه‌ی دخالت خانواده‌های شان را در زندگی مشترک خود نداده اند.

حسیبه، می‌گوید: «وظیفه دارم؛ اما همه برخلافم است؛ خواهرشوهرم می‌گفت تو کلان زن نباید درس بخوانی و باید به کودکان خود رسیدگی کنی؛ در تفریح‌رفتن، خرید و دیگر کارها، خشو و برادرشوهرم مداخله می‌کردند.»

نورالله نیز، می‌‌افزاید: «حالا به فردی اجازه‌ی مداخله نمی‌دهم. در زندگی نه از سوی خانواده‌ی خود نه از خانواده‌ی همسرم حمایت شدم؛ چهار سال دانش‌گاه را بدون تشویق آنان به پایان رسانده‌ام.»

از میان ۲۲ زوج گفت‌وگوشونده، شش زوج اما گفته اند که خانواده‌های شان هیچ گونه مداخله در زندگی مشترک آنان ندارند. این زوج‌ها، گفته اند که در دست‌گرفتن مدیریت زندگی و بلند‌بودن سطح آگاهی در میان خانواده‌های شان، سبب شده که آنان در زندگی مشترک جوانان شان مداخله نداشته باشند.

اسما که چندین سال از ازدواجش می‌گذرد، می‌گوید که‌ باسوادبودن اعضای خانواده‌ی همسرش، سبب شده که آنان زندگی بدون دخالت را سپری کنند. او می‌افزاید: «خانواده‌ی همسرم هیچ گونه مداخله ندارند؛ چون همه‌ی آنان تحصیل‌کرده استند و  می‌فهمند که اگر در زندگی مشترک فرزند خود مداخله کنیم، حتما یک مشکل رخ می‌دهد.»

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

عبیدالله نیز، می‌گوید: «خانواده‌ی همسرم روشن‌فکر است؛ کدام مداخله از سوی آنان تا حالا ندیده‌ام و مطمئن استم که پس از این نیز مداخله نمی‌کنند.»

در سوی دیگر، عبدالغفار فاروق، سخن‌گوی وزارت امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، می‌گوید که هر گونه دخالت در زندگی مشترک زوج‌ها جرم است و این وزارت به شکایت‌های باشندگان در بخش تنظیم خانواده رسیدگی می‌کند. او  می‌افزاید: «نظر به شریعت هیچ کس حق مداخله را ندارد و هر گونه مداخله جرم است. اگر مربوط وزارت امر‌به‌معروف باشد، پس از ثبت، برسی، تحلیل و پیگیری می‌کنم؛ اگر قناعت شکایت‌کننده حاصل نشود، به گونه‌ی رسمی موضوع به دادگاه فرستاده می‌شود.»

شماری از جامعه‌شناسان، می‌گویند که دخالت خانواده‌ها در زندگی مشترک فرزندان شان، می‌تواند بر کیفیت زندگی زناشویی، رضایت و پایداری روابط میان زوج‌ها و امنیت روانی آنان تآثیر منفی بگذارد.

امید افغان، جامعه‌شناس، می‌گوید که بسیاری از اختلاف‌ها و بیماری‌های روانی میان زوج‌ها، از دخالت‌های خانوادگی منشاء می‌گیرد. «افزایش تنش، استرس، ازدست‌دادن استقلال و اعتماد به نفس، ضعیف‌شدن روابط زنا‌شویی، از پیامدهای مداخله اند؛ برای پیش‌گیری از این پیامدها زوج‌ها باید به گونه‌ی فعال در تعیین مرز‌ها و گرفتن استقلال در زندگی مشترک خود، اقدام کنند.»

بی‌سوادی، وابستگی جوانان به خانواده‌های شان، نداشتن استقلال مالی، اطمینان‌نداشتن خانواده‌ها از فرزندان شان برای پیشبرد زندگی مشترک، زمینه‌ساز مداخله‌ی خانواده‌ها در زندگی مشترک جوانان است؛ چیزی که با گذشت زمان روابط زناشویی را سرد می‌کند و گاهی سبب جدایی آنان نیز می‌شود.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: