یافتههای سلاموطندار از گفتوگو با ۲۱ زن دستفروش، نشان میدهد که در بیشتر از دو سال گذشته (پس از رویکارآمدن امارت اسلامی در افغانستان)، حضور زنان دستفروش در جادههای کابل، به دلیل افزایش فقر بیشتر شده است. از میان تمامی زنانی که در این گزارش با آنها گفتوگو شده است، ۱۰ تن آنها میگویند که در بیش از دو سال پسین، پس از افزایش فقر میان خانوادههای شان، به دستفروشی رو آورده اند.
شازیه، زنی که دو سال میشود در جادههای کابل آب میفروشد، میگوید که از دو سال به این سو درآمد شوهرش اندک شده است و بسندهی مخارج خانوادهاش نیست؛ به همین دلیل او نیز به دستفروشی رو آورده است تا در کنار شوهرش، نفقهی شش کودکش را تأمین کند.
او میافزاید: «سرپرست دارم، مارکت میرود، روزانه ۱۰۰ افغانی کار میکند، این مقدار درآمد به ما هیچی نمیشود، من مجبور شدهام خودم هم بیرون شوم. سه کودکم مریض است، حکومت به ما هیچ کمک نکرده است، اگر گیرم کنند، بار میکنند و میبردم و بایومتریکم میکنند.»
شهناز که در کراچی دستی پیاز و کچالو میفروشد، نیز میگوید که دو سال میشود برای تأمین مخارج خانوادهی نُهنفرهاش، به دستفروشی رو آورده است.
او میافزاید: «نانآور خانه ندارم، یک بچه دارم، بچهام خرد است، در مندوی پاکتفروشی میکند. بچهام بسیار پیدا کند، روز ۵۰ تا ۱۰۰ افغانی. روزانه ۱۵۰ تا ۳۰۰ افغانی که خودم پیدا میکنم، در این خرج نُه سر عیال است.»
از سویی هم، دو تن دیگر از این زنان، میگویند که در گذشته وظیفهی رسمی داشتند و پس از اعمال محدودیتها بر زنان، آنان مجبور شدند به دستفروشی در جادهها رو بیاورند.
سیما، زنی ۴۰ساله و شیرین ۶۷ساله که دو سال پیش در دو ادارهی حکومتی خدمه بودند، میگویند که آنان از ادارههای مربوطه تنقیص شدند و اکنون برای تأمین خوراکهی خانوادههای شان، ناچار به کار شاق در جادهها شده اند.
سلاموطندار را در شبکهی «ایکس» دنبال کنید
سیما، میگوید: «یک سال میشود که دستمالفروشی میکنم. سابق در کلینیک آشپزی میکردم، حالا به خاطری که کار نمانده، در هیچ جای کسی را به کار نمیگیرند؛ به همین خاطر دستمال کاغذی میخرم و روی جاده ایستاد میشوم و میفروشم. روزانه ۵۰ تا ۸۰ افغانی شاید کار کنم. هیچ کسی ندارم، شوهرم فوت کرده است.»
شیرین، نیز میگوید: «حالا همین کراچیام است، همین مواد است، همین بیسکویت است، همین آب است. دیگر کاروبار نیست. قبلاً در شفاخانهی امنیت وظیفه داشتم و کار میکردم.»
شماری از زنانی که در جادههای کابل به کارهای شاق رو آورده اند، میگویند که نیروهای امارت اسلامی در کار آنان موانع ایجاد میکنند و از آنان میخواهند که به جادهها نیایند.
شیما، یک تن از زنان دستفروش، میگوید: «امشب به خدا نان و چای خوردیم، پیسهی یک کیلو گوشت را ندارم. یک روز مرا امارت گفت که همین جا نیا و ننشین. من گفتم پس این جا که ننشینم، چه بخورم؟ گفتم مرا کسی از این جا دور کرده نمیتواند، در این گوشه نشستهام و ضررم به کسی نمیرسد.»
ثریا، یک تن دیگر از زنان دستفروش، نیز میگوید: «خوب است پیسهی همان پنج قرص نان را پیدا میکنم. من تا حالا هیچ کمکی از دولت ندیدهام. چه کنیم؟ به چشمسفیدی کار میکنیم. میگویند کراچیها را جمع میکنیم.»
از میان تمامی زنانی که در این گزارش با آنها گفتوگو شده است، ۱۰ تن آنها بیوه اند و ۱۱ تن دیگر سرپرست دارند؛ اما وضعیت بد اقتصادی گریبانگیر آنان شده است و آنها دست به کارهای شاق در جادهها زده اند.
با این همه، شماری از باشندگان کابل، میگویند که پس از رویکارآمدن امارت اسلامی در کشور، حضور زنان در جادههای کابل بیشتر شده است.
مصطفا، باشندهی شهر کابل، میگوید: «بعد از آمدن امارت اسلامی، زنان دستفروش زیاد شده اند، ما خود ما غرفه داریم، میبینیم دو سه تا ده زن طرف مکروریان است و طرف شهرنو و وزیر اکبر خان کراچیرانی میکنند. دلیلش این است که کار نیست، در گذشتهها کار بود.»
احمدنوید، دیگر باشندهی شهر کابل، نیز میگوید: «در دورهی جمهوری، زنان دستفروش نبودند، فقط تکدیگران بودند و حالا زنان زیاد شده و دلیلش فقر و مجبوری است. هیچ کس از خوشی کار نمیکند؛ اما حالا امارت اسلامی جمع شان کرده است. دولت باید با این زنان همکاری کند تا از این وضعیت بیرون شوند.»
با این وضع، فعالان حقوق زن، کاهش زمینههای کاری برای زنان را، عامل افزایش فقر در میان خانوادهها میدانند و میگویند که شماری از خانوادههای افغان به گونهی مستقیم و شماری هم به گونهی غیرمستقیم، از ممنوعیت کار زنان متأثر شده اند.
آنان، میافزایند که هماکنون زنان بیسرپرست و بیبضاعت برای امرار معاش جز کار در جادهها، راهی دیگری ندارند و به همین دلیل، حضور زنان دستفروش در جادهها بیشتر شده است.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
حمیرا فرهنگیار، فعال حقوق زن، میگوید: «زنان برای اولین بار این وضعیت را در کشور تجربه میکنند و این ناشی از وضعیت بد اقتصادی که دارند، است. با لوازمی که اینها میفروشند، درست عاید هم به دست نمیآورند و حتا این زنان جای مناسب برای فروش ندارند و این باعث میشود که اینها مورد آزاروازیت قرار بگیرند.»
در سوی دیگر، فعالان مدنی، روآوردن زنان به کارهای شاق در روی جادهها را، خلاف اصول مدنی میدانند و میگویند که روان زنان با این گونه کارهای دشوار، آسیب میبیند و این آسیب، خانواده و فرزندان آنها را نیز متأثر میکند.
آنان، میافزایند که زنان نیاز به کار دارند و باید شرایط کاری برای زنان با توجه به ویژگیهای شخصیتی و روانی آنها، فراهم شود. آنها، از حکومت میخواهند که برای زنان دستفروش، بازارهای مشخص با سهولتهای لازم را فراهم کند.
ذکیه مسلم، فعال مدنی، میگوید: «از نگاه حقوق مدنی، وقتی که یک زن به کار شاقه رو میآورد، نه تنها به خود؛ بل که به خانوادهی خود تأثیرات منفی میگذارد. زنانی که تحصیل کردند و استاد بودند، به دلیل مجبوری شان به این کار رو میآورند و از لحاظ قانون مدنی، زنان نباید این کارها را انجام بدهند؛ چون آنها از احترام زیاد برخوردار هستند.»
زنان به دلیل افزایش فقر در حالی به جادهها رو آورده اند که به گفتهی آنان، تا کنون آنها هیچ کمکی از سوی نهادهای حکومتی دریافت نکرده اند؛ اما سخنگوی وزارت کار و امور اجتماعی حکومت سرپرست، میگوید که این وزارت برای زنان نیازمند، برنامههای حمایتی را در نظر دارد.
سمیعالله ابراهیمی، سخنگوی وزارت کار و امور اجتماعی، میگوید: «امارت اسلامی منحیث مسئول، به آن زنان کمک میکند و خانمهایی که سرپرست ندارند و روی جادهها دستفروشی میکنند یا شوهران شان و بچههای شان معتاد هستند را جمع، تداوی و به آنان کمک میکند.»
حضور زنان به دلیل افزایش فقر نه تنها در جادههای کابل بیشتر شده است؛ بل در ولایتهای مختلف در پی تحولات نظامی و سیاسی در کشور، زنان به کار در جادهها رو آورده اند.