خبر پیشرفت در روند صلح پیش از برگزاری کانفرانس ژنو منتشر شد. بر اساس این خبر هیأتهای مذاکراتی گروه طالبان و دولت جمهوری اسلامی افغانستان، در کارشیوه مذاکراتی ۲۱ مادهیی «توافقنامۀ آوردن صلح برای افغانستان»، قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل در پیوند به صلح و ارادۀ مردم افغانستان به عنوان اساس مذاکرات آیندۀ صلح پذیرفته شود. گفتوگوها روی کارشیوۀ مذاکراتی حدود یک ماه به بنبست مواجه بود. طالبان تأکید داشتند که توافقنامۀ آوردن صلح برای افغانستان، به عنوان اساس در مذاکرات پذیرفته شود، اما هیأت مذاکراتی دولت با پیشنهاد آنان جداً مخالف بود.
در توافقنامهیی که طالبان و آمریکاییها در ۱۰ حوت ۱۳۹۸ به امضا رساندند، نظم پس از بن به گونه کامل نادیده گرفته شده و عبارت «حکومت اسلامی جدید پساتوافق» دو بار تذکر یافته، اما گروه طالبان ترجیح میدهد که به جای آن عبارت «نظام اسلامی جدید» را به کار ببرند. با وصف فشارهای زلمی خلیلزاد، نمایندۀ ویژۀ وزارت خارجه آمریکا، هیأت دولت افغانستان تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حدود یک ماه مقاومت کرد. ایستادهگی هیأت دولت افغانستان با استقبال بسیاری در کشور مواجه شد و در پیرامون آن افسانۀ وحدت نظر و شایستهگی هیأت دولت افغانستان ساخته و بافته شد. بر پایۀ این افسانه، گویا طالبان انتظار داشتند که در میز مذاکره با یک گروه متفرق و ضعیف مواجه شوند، اما هیأت دولت افغانستان با وحدت نظر و ایستادهگی این تصور گروه طالبان را باطل کرد.
اگر فهرست شورای عالی مصالحه تکمیل و تأیید شود، اختیار صلح از حیطۀ حلقه قدرت بیرون میشود. در این صورت امکان فیصله در مورد تشکیل حکومت موقت در غیاب محمداشرف غنی نیز فراهم خواهد شد؛ آنچه ارگ به خوبی از آن آگاه است و در برابر آن مقاومت دارد.
تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که در نتیجۀ آن جو بایدن، نامزد حزب دموکرات آمریکا پیروز شد، گفتوگوهای صلح در دوحه پایتخت قطر بلاتکلیف بود. شماری از جمله حلقۀ حاکم در قدرت در افغانستان این اندیشه را در مخیله پرورده بودند که با آمدن بایدن، پروژۀ صلح دونالد ترامپ از صحنه برداشته خواهد شد و این تفکر چنان قطعی پنداشته میشد که جای هیچگونه تردیدی وجود نداشت. اما توافق روی اساس مذاکراتی نهتنها این تصور را نقش بر آب کرد، بلکه افسانۀ وحدت در هیأت گفتوگوکنندۀ دولت افغانستان را نیز از پایه لرزاند.
توافق روی اساس مذاکراتی غافلگیرکننده و پرسشبرانگیز است. هیأت دولت با وجود یک ماه ایستادهگی، بیدرنگ پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی جو بایدن، از موضع خود کوتاه آمد و خواست طالبان را پذیرفت. از قراین چنین برمیآید که در آغاز، تمام اعضای هیأت دولت افغانستان در قطر توافق کردند که در برابر طالبان کوتاه بیایند، اما در دقیقۀ ۹۰ پس از آن که محمداشرف غنی از این تحول آگاه شد، دو نفر از اعضای کلیدی حلقۀ قدرت، معصوم استانکزی رئیس هیأت گفتوگوکنندۀ صلح افغانستان و سلام رحیمی عضو هیأت را فوراً به کابل احضار کرد و دستور بلافاصله به قطر مخابره شد که توافق روی اساس مذاکراتی کنار گذاشته شود.
غنی انتظار دارد که گروه طالبان، به آنچه که او «روند ادغام به نظام فعلی» میخواند، تن دهد. در صورتی که این سناریو عملی شود، گروه طالبان با سرنوشت گروه گلبالدین حکمتیار مواجه خواهد شد. اما چنین توقعی در حال حاضر نهتنها شدنی نیست، بلکه آرمانیست و نفی روندیست که آمریکاییها آغاز کردند. ظاهراً حلقۀ قدرت به خوبی میداند که این موضع به معنی مخالفت در برابر روند دوحه است و به همین جهت پیوسته تکرار میشود که دولت توان ایستادهگی نظامی در برابر طالبان را دارد.
طالبان هیچگاه نخواهند پذیرفت که به ارادۀ غنی تسلیم شوند، آنان با امضای توافقنامه با آمریکا قطعاً این یقین را حاصل کردهاند که آمریکا در برابر آنان به زانو درآمده است. بنابراین، طالبان به کمتر از جایگاه غنی و تغییرات گسترده که آن را نظام اسلامی خواندهاند، قانع نیستند. خواستهای بلندپروازانۀ طالبان تنها حلقۀ قدرت را هراسان نساخته، بلکه بقایای ائتلاف شمال را نیز نگران کرده است.
دستوری که از کابل به قطر فرستاده شده، جز وفاداران غنی، دیگر اعضای هیأت مذاکراتی آن را نپذیرفتهاند. افسانۀ وحدت در هیأت مذاکراتی صلح افغانستان به پایان رسیده و هیأت به دو گروه تقسیم شده است. وفاداران غنی همچنان به مرجعیت ارگ اصرار دارند، اما گروه دوم استدلال میکنند که در مورد صلح، سپیدار مرجع است و توافق روی اساس مذاکراتی نقض نخواهد شد. مایک پامپئو، وزیر خارجۀ آمریکا برای دو طرف در قطر اطمینان داده است که توافق صلح با طالبان بازگشتناپذیر است و ادارۀ بایدن نیز راه ترامپ را در مورد صلح افغانستان طی خواهد کرد.
ارگ تلاش کرد که خبر پیشرفت در مذاکرات صلح دوحه را تکذیب کند، اما این تلاشها بیثمر شده است. از سوی دیگر طالبان با استفاده از شکاف پیشآمده در هیأت گفتوگوکنندۀ صلح افغانستان، خبر توافق روی اساس مذاکراتی را بهگونۀ رسمی تأیید کردهاند.
آنان تلاش دارند تا اختلافها در هیأت افغانستان بیشتر عمق یابد. برخلاف یک ماه پیش از انتخابات در آمریکا، همه چیز بر علیه حلقۀ قدرت است. بیشتری از کشورهای کمککننده در کانفرانس ژنو، کمکهایشان را مشروط به پیشرفت مذاکرات صلح در افغانستان کردهاند. به نظر میرسد که نسخۀ صلح ترامپ برای افغانستان، معقولیت جهانی پیدا کرده است.
آمریکاییها، اروپاییها، انگلیسها، کشورهای منطقه و کشورهای عربی از نزدیک روند صلح را در قطر زیر نظر دارند و در کابل نیز تلاشها برای تشکیل شورای عالی مصالحه نیز جریان دارد. اتحادیۀ اروپا در کابل دست به کار شد و به غنی فشار آورده تا به فهرست اعضای شورای عالی مصالحه موافقت کند. عبدالله عبدالله، رئیس شورای عالی مصالحه که در این مدت ابتکار عملی برای نهاییشدن این فهرست نشان نداده بود، نیز زیر فشار اروپاییها و آمریکاییها به تکاپو افتاده است. سیاستمدارانی چون حامد کرزی، عبدالرب الرسول سیاف، صلاحالدین ربانی و عطامحمد نور نیز به حرکت آمدهاند تا امور صلح را از اختیار غنی بیرون کنند.
اگر فهرست شورای عالی مصالحه تکمیل و تأیید شود، اختیار صلح از حیطۀ حلقه قدرت بیرون میشود. در این صورت امکان فیصله در مورد تشکیل حکومت موقت در غیاب محمداشرف غنی نیز فراهم خواهد شد؛ آنچه ارگ به خوبی از آن آگاه است و در برابر آن مقاومت دارد. تحولات اخیر به سرعت صاعقه همه چیز را دگرگون ساخته است. جنبوجوش به سپیدار بازگشته و روند استخدام کارمندان نیز سرعت گرفته است. این تغییر به هیچ صورت معجزه نیست، بلکه حوادثی را پیشگویی میکند که روشن نیست خیر خواهد بود یا شر؟