سکتور کشاورزی، از مهمترین منابع اقتصادی افغانستان است و بیش از ۷۰ درصد خانوارها، سرگرم کشاورزی اند و از این راه نیازهای زندگی شان را فراهم میکنند؛ اما هنوز توجهی که باید به این بخش مهم زیربنایی صورت نگرفته و کشاورزی در افغانستان به شکل سنتی آن ادامه یافته که در نتیجه، بازدهی خوبی نداشته است. با این که زنان در روستاها همواره دوشادوش مردان در کشتزارها و باغها کار میکنند؛ اما پس از بازگشت امارت اسلامی به قدرت و وضع محدودیت به کار زنان، کشاورزی تنها حوزهی کاری است که زنان بدون محدودیت خاصی میتوانند در آن سرگرم شوند. برای روشنشدن بیشتر نقش زنان در کشاورزی، سهولتها و دشواریهایی که در این حرفه تجربه میکنند، گفتوگویی را با ممتاز یوسفزی، یکی از کارآفرینان این حوزه انجام دادهایم.
چه انگیزهای سبب شد که به کار در بخش کشاورزی رو بیاورید؟
من دانشآموختهی رشتهی روانشناسی هستم. بیشتر از ۲۵ سال با زنان و کودکان افغان بهگونهی مستقیم و غیرمستقیم کار کردهام و این انگیزه برایم ایجاد شد که چه گونه میتوانم به زنان روستانشین کمک کنم. بیشتر شهروندان افغانستان به کشاورزی مصروف اند و از این طریق نیازهای شان را تأمین میکنند. این واضح است که بیشتر زنان روستانشین نیز به کشاورزی و دامداری مصروف اند و تجربهی فوقالعاده دارند. وقتی من ساحه را مطالعه کردم، تصمیم گرفتم در بخش کشاورزی به زنان کمک کنم. با این که من در این رشته درس نخواندهام؛ اما از ۲۰۰۹ به این سو در کارهای عملی کشاورزی سهم گرفتهام. سکتور کشاورزی بیشتر نیازمند کارهای عملی است. نظر به سرویایکه داشتم، بیشتر زنان به کاشت گونههای سبزی، میوهها و بخشهای دیگر مصروف بودند. در نهایت این تصمیم را گرفتم که این زنان را منسجم کنم.
گفته میشود که کشاورزی بیشتر یک شغل مردانه است تا زنانه؟
من موافق نیستم؛ چون سکتور کشاورزی بیشتر وابسته به زنان است. وقتی به یک مزرعه در روستاها بروید، بیشتر کارها توسط زنان صورت میگیرد؛ اما متأسفانه ما در کشوری زندگی میکنیم که همواره کار زنان نادیده گرفته شده است.
با توجه به تجربهای که دارید و مصارف هنگفتی که بالای این سکتور صورت گرفته، وضعیت کلی کشاورزی در افغانستان را چه گونه ارزیابی میکنید؟
من از سال ۲۰۰۹ به این سو در این سکتور کار میکنم و تحقیقی که در این راستا انجام دادهام این است که کمکهای زیادی در گذشته به این سکتور صورت گرفت. افرادی که در رأس این سکتور بودند، پاسخگوی جامعهی کشاورزی افغانستان هستند؛ چون درست کار نکردند. یک پروژه در وزارت زراعت به نام « NHLP » بود که از طریق بانک جهانی تمویل میشد و بیشتر روی معیاریسازی سکتور کشاورزی متمرکز بود؛ اما کارهای شان پروژهای، بیبنیاد بود و این پروژه ناکام بود. باید روی پیشرفت کشاورزی در سطح ولایتها کارهای بزرگی صورت میگرفت. اینها مکلف به حمایت و کار با آنها بودند. مشکلات جدی سد راه کشاورزان وجود دارد. سردخانه وجود ندارد و کشاورزان سیستم آبیاری را نیاموختند و متأسفانه این فرصتها از دست رفت.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
مشکل در کجا بود؟ با وجود این همه پروژه چرا کار صورت نمیگرفت؟
یک واقعیت این است که خارجیها کمک زیاد به ما کردند؛ ولی افرادی که در رأس بودند و تخصص نداشتند، دلسوزانه به مردم کار نکرده اند. درواقع پولهای مربوط به کشاورزان را با خود بردند. من ۴۰ سال پیش شاهد کشاورزی به گونهای بودم و امروز نیز این روند ادامه دارد. هنوز غرس نهال، شخمزدن، داروپاشی و سایر موردها بهگونهی سنتی انجام میشود. تأکید میکنم که بخش کشاورزی ما عقبمانده است و ما نیاز به معیاریسازی این بخش داریم. اقلیم درحال تغییر است و این، روی روند کاشت تأثیر میگذارد. کشاورزان ما سواد ندارند و باید کارهای عملی به آنها آموزش داده شود.
شما چه قدر دانش کشاورزی را مهم میدانید؟
پس از تغییر نظام، در بسیاری از کارها بر زنان محدودیت وضع شد. امارت اسلامی به آنها گفتند که شما بدیل دیگر پیدا کنید. اتحادیهی زنان زراعتپیشهی افغانستان به زنان مشورت داد که به زارعت رو بیاورند. حتا از محوطهی حویلی خود استفاده و گونههای سبزی و میوه کاشت کنند. یعنی این یک بدیل مناسب به زنان بود؛ اما این نیاز به دانش و کارهای عملی داشت. امارت اسلامی، به سکتور کشاورزی و زنان متشبث هیچ نوع مشکل ایجاد نکرده و بهگونهی عادی حمایت میکند. زنان زیادی به کار در بخش کشاورزی روآورند؛ ولی ابزار و وسایل کشاورزی در اختیار زنان نیست و این یک مشکل است. پروژهها و حمایتها در این راستا کاهش یافته و بانک جهانی پروژههای خود را متوقف کرده است. سکتور کشاورزی، تنها سکتوری است که همه به آن نیاز دارند و این باید حمایت شود.
آیا آمار نزد شما ثبت است که چه تعداد زن در سکتور کشاورزی مصروف کار اند؟
آماری مشخصی وجود ندارد؛ چون سروی صورت نگرفته است. از دید من بالای پنج میلیون زن مصروف کار در بخش کشاورزی اند مثلاً به فارمهای کوچک، مرغداری، کاشت گونههای سبزی، پروسس و بخشهای دامداری مصروف اند؛ اما وضعیت کاریشان قناعتبخش نیست. ابزار و زمینهی قرضههای زراعتی وجود ندارد. سیلابها کشاورزان را زیانمند کرده است. اگر بانکی وجود میداشت که به آنها قرضه میداد. مشکلات جدی سر راه کشاورزان ایجاد و بندرها بسته میشود و آنها مجبور میشوند تولیدات خود را به بهای ارزان بفروشند.
اتحادیهی زنان زراعتپیشه، چهزمانی ایجاد شد، در چند ولایت فعالیت میکند و چه تعداد عضو دارد؟
اتحادیهی زنان زارعتپیشه در ۲۰۱۸ به کمک وزارت زراعت و ریاست اقتصاد خانوادهی این وزارت تأسیس شد. نشستی که با ریاست اقتصاد خانواده داشتیم، تصمیم گرفته شد تا یک اتحادیهی زراعتی برای زنان ایجاد شود. از آن زمان تا اکنون، در ۲۶ ولایت فعالیت داریم و در هر ولایت، یک زن زارعتپیشه به عنوان مسئول ولایتی این اتحادیه کار میکند. در شرایط کشور ما منسجمکردن زنان کار ساده نبود. به ویژه زنانی که در روستاها زندگی دارند. سنتها و رسمورواجها اجازه نمیداد که زنان زیر یک چتر جمع شوند و این کار را ما انجام دادهایم. در قدم نخست این اتحادیه روی جذب اعضا کار کرد. دیتابس تشکیل داد و زمینهسازی کرد تا برای شان پروژههای کوچکی را بگیرد. حدود ۴۵۰۰ تن عضو این اتحادیه هستند. تنها در کابل بیشتر از ۵۰۰ تن از زنان عضویت اتحادیه را دارند و سرگرم کارهای کشاورزی هستند.
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
این اتحادیه چه سهولتهای را به اعضای خود فراهم میکند؟
این اتحادیه خدمات آموزشی را برای زنان در راستای زارعت فراهم و آنها را با نهادهای کمکرسان وصل میکند. در زمینهی ایجاد باغچهی خانگی نیز به زنان کار میکند، بذرهای زراعتی و کودکیمیایی برایشان تهیه و ساحهی فعالیت زراعتی شان را نیز بررسی میکند که مناسب چه نوع بذری است. درواقع اتحادیه یک نهاد غیرسیاسی در راستای کمکرسانی و حمایت از زنان زارعتپیشه است. نهادها به مردم کمک و این کمک بیشتر مردم را وابسته میکند. پیشنهاد میکنم تا به مردم زمینهی آموزش و کار را فراهم کنند تا کمک کوتاهمدت و فوری کنند. کار ما بیشتر به زنان روستانشین است. حرفهای زیادی وجود دارد که زنان در نظام جمهوری پیشرفت کرده اند؛ درحالیکه تعدادی در سطح شهرها ممکن پیشرفت کرده باشند؛ اما در سطح روستاها زنان به همان روش گذشته زندگی دارند. از نام شان سوءاستفاده شد و به نام شان پروژه گرفتند.
شما بیشتر با مسئولان امارت اسلامی بهویژه وزارت زراعت نشستهایی داشته اید، دیدگاه آنها در بارهی کار زنان در بخش کشاورزی چه گونه است؟
پس از رویکارآمدن امارت اسلامی بارها با مقامهای بلندپایهی حکومت دیدار کردهایم؛ آنها از کار زنان در این بخش استقبال میکنند، با حوصلهمندی پیشنهادهای ما را شنیدند و تعهد کردند که از زنان زراعتپیشه و تجارتپیشه را حمایت کنند. زنان نباید خود را محدود کنند؛ فکر کنند و در مطابقت به نرمها و قوانین برای خود کار ایجاد کنند. این تنها راه است که میتوانیم پیشرفت کنیم.
در گذشته در سکتور کشاورزی تخصص مراعات نمیشد و این روند اکنون نیز ادامه دارد، با توجه بهاین وضعیت آیندهی سکتور کشاورزی را چه گونه پیشبینی میکنید؟
ستون اصلی یک کشور بالای دو چیز استوار است؛ یکی بالای تحصیل و دیگری بالای اقتصاد، این دو مورد خیلی مهم است. وقتی آموزش وجود نداشته باشد، هیچ سکتوری پیش نمیرود. دانشگاههای زراعت به نحوی فلج است. استادان مسلکی افغانستان را ترک کرده اند. بخشهای مختلف و انستیتیوتهای کشاورزی بهگونهی معیاری باید ایجاد و تخصص در نظر گرفته شود. نه تنها این سکتور، بل که همه سکتورها پیشرفت خواهد کرد. هماکنون اگر مکتبهای پسرانه هم باز است؛ ولی معیار پایین و درسهایشان بیکیفیت است. این جا تدریس بهگونهی تیوری و در بخش زارعت کارهای عملی خیلی نیاز است. برای کشاورزان باید کارهای عملی و نظری آموزش داده شود. کشاورزان روشهای کاشت، برداشت و مبارزه با آفتهای نباتی را آموزش بینند. اگر این وضعیت ادامه داشته باشد، در آینده ما مجبور میشویم که کارشناسان را از کشورهای دیگر دعوت کنیم و مجبور برای او پنج هزار دالر معاش بپردازیم تا در این بخش ما را کمک کند.
پیام شما به زنان که کار خود را از دست داده اند، بیکار شدند و منتظر یک فرصت هستند چی است؟
پیامم به همه جوانان و مردم کشور این است درست است که با تغییر نظامها وضعیت بدتر میشود؛ اما از تمام شهروندان کشور به عنوان یک شهروند خواهش میکنم که در فکر ترک افغانستان نباشند و این جا بمانند و این وطن را بسازند. خواست من از امارت اسلامی نیز این است که زنان را در همه عرصهها حمایت کنند و بگذارند که کار کنند.