یافتههای سلاموطندار از گفتوگو با ۲۴ زن آرایشگر نشان میدهد که پس از بستهشدن آرایشگاههای زنانه، شماری از زنان آرایشگر در صدد مهاجرت از کشور بر آمده اند.
محدودیت تازهی حکومت سرپرست بر زنان، در حالی وضع شده است که از میان زنان آرایشگر مصاحبهشونده در این گزارش، ۷۵ درصد آنان تنها نانآور خانوادهی های شان بوده اند که اکنون در وضعیت نابسامان اقتصادی و روانی به سر میبرند.
زنان بیوه، دختران یتیم و زنان و دخترانی که مردان خانوادههای شان به دلیل کهولت یا هم معلولیت، توانایی کار را ندارند، در جمع آرایشگرانی هستند که در این گزارش با آنان مصاحبه شده است.
ناجیه عمری، زن بیوهای است که سرپرستی سه فرزندش را برعهده دارد و پنج سال میشد که در منطقهی «مکروریان کهنه»ی شهر کابل آرایشگاه داشت و از همین طریق مخارج فرزندانش را تأمین میکرد.
او میگوید که با بستهشدن آرایشگاههای زنانه، هیچ راه عایداتی برای پشتیبانی مالی از فرزندانش ندارد و اکنون با فرزندان یتیمش در وضعیت ناگوار اقتصادی و روانی به سر میبرد.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
ناجیه میافزاید: «مشکلاتی که به ما ایجاد شد، همین بود که خودم یک خانم بیسرپناه هستم و با سه کودکم زندگی میکنم. تنها خودم با سه کودکم زندگی میکنم. حمایت فامیلی ندارم و همچنان موضوع کرایهی خانه، موضوع خرج و خوراک، موضوع تحصیلات، ضرورت همه چیز ما همین است که از آرایشگری به دست میآوردم.»
نسا سعادتی، مسئول یکی از آرایشگاههای زنانه در منطقهی «پروژهی تایمنی» شهر کابل، نیز یگانه نانآور خانوادهی ششنفرهی خود است. این بانو که شوهرش از ناحیهی کمر فلج است، میگوید که پس از وضع محدودیت تازه از سوی حکومت سرپرست بر زنان آرایشگر، نمیداند چه کار کند و دست یاری به سوی چه کسی دراز کند.
او میافزاید: «بندهی خدا یعنی کار ندارد، نمیتواند کار انجام بدهد. به خاطری همین، کل مسئولیت خانه دوش خودم است.»
ماسوا احمدی، دختر یتیمی که پدرش فوت کرده و مادرش نیز فلج است، میگوید که نیازهای خانوادهاش را از طریق آرایشگری برطرف میکرد و اکنون که شغل خود را از دست داده است، تمام اعضای خانواده نگران اند.
او میافزاید: «تنها منبعی که مخارج خانوادهام را تأمین میکرد، همین آرایشگاه بود؛ چون پدرم حدود پنج سال پیش در اثر مریضی که داشت، فوت کرد و برادر بزرگ که نانآور باشد، نداشتیم. در خانه مادرم هم بعد از وفات پدرم نظر به مشکلات روحی که داشت برش پیش آمد، سکتهی مغزی کرد و یک طرف بدنش فلج شد.»
افزون بر اینها، زنانی که شوهران شان بیکار اند یا دخترانی که پس از ممنوعیت آموزش، به آرایشگری رو آورده اند، پس از دستور تازهی حکومت سرپرست، از وضعیت بد اقتصادی و روانی رنج میبرند.
رؤیا عثمانی، مسئول آرایشگاه «نایس» که در مکروریان کابل قرار دارد، در گفتوگو با سلاموطندار میگوید که شوهرش پس از تغییر نظام بیکار شده و اکنون تمام مصارف خانه به دوش او است.
او میافزاید: «همین حالا خودم و شوهرم بیکار هستیم. چهار طفل که دارم، نانخور هستند. باور به خدا کنید همین چهار افغانی که ما کار میکردیم، از آبلهی کف دست از سر صبح که ما ایستاد میشدیم تا شام. حالا که بسته شده، باور کنید که اقتصاد این قدر رو به پایانی آمده که بیحد و اندازه.»
نرگس (نام مستعار)، از شهر پلخمری، مرکز بغلان که در آرایشگاه «شام پاریس» کار میکرد، میگوید که با بستهشدن آرایشگاههای زنانه به ناخوشیهای روانی و افسردگی مبتلا شده است.
او میافزاید: «فعلاً تغییرات روحی ما زیاد است، دیگر چه بگوییم؟ ما خانمها را کل ما را در قفس انداختند، بستند، دیگر هیچ راه فراری نداریم. در این حکومت فعلی که قرار داریم، از نظر خودم به خانمها هیچ چیزی دیده نمیشود. کار ما را از دست ما گرفتند، دیگر فعلاً بسیار در بحران و جگرخونی و در تاریکی قرار داریم.»
فاطمه، از آرایشگران ولسوالی پغمان کابل، نیز میگوید: «واقعاً بیشتر از این که از لحاظ مالی ضربه زده باشد، از نظر روانی بسیار ضربه زده است. ما خانمهایی نبودیم که در خانه نشسته بتوانیم و این گونه بنشینیم؛ یعنی دست به دعا که یک کار به ما شود.»
نجمه صمدی، یکی دیگر از آرایشگران شهر کابل که پس از ممنوعیت آموزش دختران به آرایشگری رو آورده است، میگوید که دیگر هیچ راهی برای کار زنان باقی نمانده است.
او میافزاید: «من صنف ۱۲ مکتب بودم، جریان امتحان چهارونیم ماه ما بود که طالبان آمدند و ما را از امتحان چهارونیم ماه فارغ کردند. دیگر بیسرنوشت ماندیم، روی درس را دیگر ندیدیم. باز هم همین وظیفه که داشتم، دلم خوش بود. حالا آرایشگاهها را بسته کردند که یگانه کار ما بود.»
با این همه، شماری دیگر از زنان آرایشگر، در گفتوگو با سلاموطندار میگویند که با محدودیت تازهی حکومت سرپرست بر زنان، مجبور اند کشور را ترک کنند.
عزیزه قاسمی، آرایشگر در غرب شهر کابل، میگوید که دیگر هیچ راهی به او نمانده و مجبور است کشور را ترک کند. او میافزاید: «دیگر هیچ راهی نمانده است، البته پول هم نیست، باز هم کوشش خود را کنم تا یک راه و چارهای پیدا شود برای این که ما مهاجرت کنیم.»
مهتاب افتخار، یکی دیگر از زنان آرایشگر که پس از وضع محدودیت تازه، از راه غیرقانونی به ایران رفته است، نیز میگوید: «به بسیار مشکلات این جا آمدم، افغانها اجازه ندارند در ایران آرایشگاه باز کنند و هر چه قدر سرمایه داشتیم، او را شما شاهد هستید و میبینید که چه وضعیت شد سر ما.»
در همین حال، رها حسنی، نمایندهی آرایشگران و کارمند اتحادیهی پیشهوران، شمار آرایشگاههای زنانه در سراسر کشور را ۱۲ هزار آرایشگاه ذکر میکند و میگوید که در هر یک از این آرایشگاهها، دستکم پنج تن مشغول کار بودند. به گفتهی او، پس از بستهشدن آرایشگاههای زنانه، حدود ۶۰ هزار زن در سراسر کشور بیکار شده اند.
او میافزاید: «در سطح افغانستان، ۱۲۰۰۰ خانم مشغول کار آرایشگری بودند که با بستهشدن آرایشگاهها، اگر به طور میانگین حساب کنیم که در هر سالن پنج کارمند کار میکرد، ما نزدیک به ۶۰۰۰۰ نفر را حساب کنیم که از کار بیکار شده و عاید خود را از دست داده اند و هر کدام آنها به نحوی سرپرست خانوادهی خود بودند، نانآور خانواده بودند.»
از سوی دیگر، فعالان حقوق زن، میگویند که حکومت سرپرست در حالی زمینهی فعالیت زنان را هر روز تنگتر میکند که هیچ برنامهی بدیل اقتصادی برای بانوان ندارد.
سلاموطندار را در تویتر دنبال کنید
زینب رضایی، فعال حقوق زن، میگوید که محدودیتها باید متوقف و به زنان باید اجازهی فعالیت داده شود. او میافزاید: «خواست ما همین است که دیگر به این محدودیتهای بیش از حد ادامه ندهند و اجازه بدهند که زنها هم از حق و حقوق خود استفاده کنند.»
ثریا پیکان، دیگر فعال حقوق زن، نیز میگوید: «حکومت در این زمینه البته قبل از این که این کار را میکرد و آرایشگاهها را بسته میکرد، باید یک پلان اقتصادی برای شان تنظیم میکرد یا برای شان کار دیگر را مد نظر میگرفت که متأسفانه در حکومت فعلی این مسائل وجود ندارد.»
با این همه، محمدعاکف مهاجر، سخنگوی وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست، دلیل بستهشدن آرایشگاههای زنانه را رعایتنشدن اصولی میداند که از سوی حکومت با یک لایحهی ۱۴ مادهای در دسترس آرایشگران قرار گرفته بود.
با این حال، بسیاری از زنان آرایشگر، در گفتوگو با سلاموطندار از وجود چنین لایحهای اظهار بیخبری میکنند. محمدعاکف مهاجر، میگوید: «ما پیش از این که آرایشگاهها را بسته کنیم، یک لایحهی ۱۴ مادهای را روان کرده بودیم. ما لایحه را به اتحادیه روان کرده بودیم. اتحادیه او را به تمام آرایشگاهها روان کرده بود. ابرو نچینند، موی را قیچی و رنگ نکنند، ناخن را رنگ نکنند و غیره.»
محدودیت تازه بر فعالیت زنان در حالی از سوی حکومت سرپرست وضع میشود که از ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم دو سال میگذرد و آموزش و فعالیت زنان در دانشگاهها و نهادهای دولتی و خصوصی نیز ممنوع شده است.