یکم
نامزدوزرای حکومت محمداشرف غنی بهتاریخ ۳۰ میزان بهگونۀ رسمی به مجلس نمایندهگان معرفی شدند. اعضای کابینه که برای کسب رأی به مجلس نمایندهگان معرفی شدهاند، مثال واضح یک حکومت مشارکتیاند که در آن وزرا یا از سهم رهبران و اردوگاههای سیاسی معرفی شدهاند یا خود به عنوان بازیگران تأثیرگذار با دستگاه قدرت معامله کردهاند. بنابراین، عصارۀ اصلی کابینۀ حکومت، برخلاف آنچه که به گونۀ رسمی گفته شده، مصلحت سیاسی و معامله است.
مجلس نمایندهگان افغانستان پس از حدود یک ماه، در ۲۶ عقرب روند رأی اعتماد به نامزدوزرای حکومت را در دو مرحله آغاز کرد. در مرحله نخست، نامزدوزرا برنامههای خود را در چند جلسه ارائه خواهند کرد و سپس برای آنان صندوق رأی اعتماد گذاشته میشود. حکومت در ماه سنبله اعلام کرد که فهرست نامزدوزرای کابینه با معرفی ۱۰ نامزد وزیر از سهم عبدالله عبدالله در قدرت تکمیل شده است. از زمان معرفی مهرههای سیاسی به عنوان نامزدوزیر تا همین اکنون تلاشهای دشوار برای جلب رضایت، اعضای مجلس نمایندهگان ادامه دارد.
روابط میان مجلس نمایندهگان و حکومت همواره با تنش و اختلافهای شدید به همراه بوده است. نمایندهگان مجلس به دلیل گرایشهای متضاد، ترجیح منافع فردی و روابط با حلقۀ قدرت هیچگاه نتوانستهاند از حیثیت قانونی مجلس دفاع کنند. در نتیجه، خانۀ قانونگذاری از مسیر اصلی خود خارج و به حاشیه رانده شده است. اکنون حکومت برای ادعای مشروعیت قانونی بار دیگر به برگزاریِ نمایشی ضرورت دارد که جای آن مجلس است. رمز پیروزی نامزدوزرای حکومت در این نمایش به شناخت عمیق از پراکندهگی حاکم در مجلس، وابستهگیها و دلبستهگیهای نمایندهگان نهفته است. شماری از نامزدوزرا به دلیل پیشینۀ کار در ساختار حکومت در دوران حامد کرزی و محمداشرف غنی، شناخت عمیق از پیچیدهگیهای وضعیت حاکم بر فضای سیاست افغانستان دارند و من این جماعت را «گرکهای قدرت» مینامم. اما گروه دیگر که به تازهگی طعم قدرت را مزمزه کردهاند، این شانس را کمتر دارند.
اختلافها و حسادتهایی که میان اردوگاههای سیاسی وجود دارد، خواسته و یا ناخواسته، نمایش قانون را در مجلس نمایندهگان زیر تأثیر قرار میدهد. کمپهای سیاسی در حمایت از خودی و تخریب بیگانه وارد میدان شدهاند. ارگ تلاش خواهد کرد شماری از نامزدوزیران عبدالله را از طریق نفوذی که در مجلس دارد، از صحنه بیرون کند و در مقابل عبدالله و دیگر کمپها بهگونۀ مشابه تقلا خواهند کرد. شانس بیشتر نامزدوزیران به نفوذ اردوگاه سیاسی آنان در مجلس وابسته است. البته موضع شماری از اعضای مجلس که به نقل از استاتوس امرالله صالح (در ۱۵ عقرب ۱۳۹۷) به فیصلۀ فضلمحمود فضلی به مجلس راه یافتهاند، روشن است و تاکنون با حمایت بیدریغ به اردوگاه غنی وفادار ماندهاند.
تجربۀ دورههای گذشتۀ مجلس نشان داده است که قدرتِ پول میتواند محاسبۀ اردوگاههای سیاسی را به هم بزند. بیسبب نیست که تئودور داستایوفسکی، نویسندۀ شهیر روس، در توصیف قدرت پول میگوید که «پول قادر است حتا دشمنان را آشتی دهد»، چهکارهایی که پول نمیتواند انجام دهد؟ به این دلیل شماری از نامزدوزیران بیشتر از نفوذ اردوگاههای سیاسیشان، به کیسههای پرشان ایمان دارند. کسانی که سرمایۀ کمتری دارند، ترجیح میدهند با وعدۀ سهمیه در وزارت آینده، قناعت شماری را فراهم کنند. یکی از نامزدوزیران هنگام ارائه برنامۀ خود در مجلس گفت، به این دلیل که پیش از این عضو مجلس بوده، مشکلات نمایندهگان را به خوبی درک میکند؛ اگر ملاحظه شود، حتا فقرا هم چیزی برای معامله دارند.
دوم
این مقدمۀ کوتاه تا حدودی وضعیت حاکم در نمایش قانون را توضیح میدهد، اما دستکم برای یک نامزدوزیر وضعیت کاملاً فرق میکند. این مرد در حکومت وحدت ملی، مغز متفکر و همهکارۀ اردوگاه غنی بوده است. در حقیقت او بود که اردوگاه غنی را در جدال با جزیرههای قدرت و سیاستمداران سنتی به پیروزی رساند. بر او اتهامهای سنگینی از جمله بزرگنمایی داعش و تلاش برای کشتن عبدالرشید دوستم، معاون نخست محمداشرف غنی در زمان حکومت وحدت ملی مطرح شده که نشاندهندۀ بلندپروازیهای قهرمان داستان ماست. من باری او را در زمان حکومت وحدت ملی که در آستانۀ اخراج از اردوگاه غنی ایستاده بود، به «لابیرنت»، تشبیه کردم که درک افکار و روانشناسی شخصیت او دشوار است. امروز میتوانم بگویم که او به یک چیز که خودش اذعان میکند، وفادار است و به چیزی دیگری که هرگز اعتراف نکرده، عشق میورزد.
الف؛ حنیف اتمر بر خلاف مهرههایی که در اطراف غنی حلقه زده و مشغول نیایش در کیش شخصیت هستند، به آنچه که خود «افغانیت» مینامد، وفادار است. روزی که در مجلس نمایندهگان برنامهاش برای سیاست خارجی را ارائه میکرد، دو نکته را با صداقت روشن ساخت که در وزارت آیندۀ او ستون سیاست در دستگاه دیپلماسی کشور خواهد شد؛ «شرافت افغانی مترادف با رفتار مسلکی دیپلماتها و دیگری دفاع دستگاه دیپلماسی از وقار افغانی.» این دو نکته، کلید درک چهگونهگی برخورد اتمر با دستگاه دیپلماسی کشور است که در متن ایدهآل «افغانیت اصیل» قرار دارد که من آن را عامل عمدۀ تیرهروزی مردم میدانم.
ب؛ آنچه که اتمر در رفتار نشان داده، عاشق آن است. در زمان حکومت وحدت ملی، غنی متوجه شد که در دل اردوگاه او، اتمر کمپ مستقلی برپا کرده و کلیۀ امور را به دست گرفته است. غنی که شیفتهگی مزمنی به قدرت دارد، در زمان حکومت وحدت ملی غرق در پیروزیهایی بود که اتمر برایش دستوپا کرد. گاه آدمی در پیروزیهایش بهگونۀ اغراقآمیزی بیپروا میشود، غنی نیز در این تله افتاده بود، اما به موقع به وسیلۀ حواریوناش از خواب جست و متوجه شد که اتمر به جای او به قدرت عشق میورزد؛ «ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.»
اتمر برای رسیدن به اهدافش و برچیدن مخالفان صحنه، فراصت و هوشمندی قابل تحسین نشان داده بود و شایسته نبود که غنی این وزیر زیرک را به وسیلۀ پیادهیی از تختۀ شطرنج بیرون اندازد. من نمیتوانم به روح اتمر رخنه کنم و عمق زخم را که این تحقیر به بار آورده، درک کنم، اما میدانم که این مهرهها از روز حساب سخت در هراساند. پس از حکومت وحدت ملی همهچیز بر خلاف او شد که در این مورد سخن نمیگویم، اما یک ضرورت مبرم، اتمر را به مثابه نوشدارو، دو باره به کمپ غنی کشید. اردوگاه غنی در بحرانی که پس از انتخابات به وجود آمده بود، دو باره دست به دامن اتمر شد.
از این که اتمر چه نقشی در بهبود اردوگاه بازی کرد، میگذریم، اما شماری در اردوگاه غنی از دوام اتمر در بدنۀ حکومت به شدت هراساناند و از تمام قوا برای کنارزدن او در نمایش مجلس، استفاده خواهند کرد. اتمر زمانی که به عنوان سرپرست به وزارت خارجه آمد، متوجه شد که یک ادارۀ موازی در داخل این وزارت که رشتۀ آن به دست فضلمحمود فضلی بود، امور را به دست دارد و حاضر نیست کنترل را به او بسپارد. این مرد با خونسردی کارش را آغاز کرد و عجالتاً به اموری پرداخت که تقابل ایجاد نکند؛ بهگونۀ مثال، دستور داد که در ویبسایت وزارت خارجه در بخش زبانها «فارسی» حذف و «دری» جایگزین آن شود. (در زمان صلاحالدین ربانی در ویبسایت وزارت خارجه به جای واژۀ دری، فارسی جایگزین شده بود.) یا به جای رسیدهگی به امور وزارت به مأموریتهایی توجه کرد که از سوی غنی دریافت میکرد؛ تلاشهای داخلی برای متلاشیکردن اردوگاه عبدالله.
اتمر در مدت حضورش بهعنوان سرپرست وزارت خارجه تا حدودی توجه غنی را به خود جلب کرده، اما اردوگاه به تمام قوت نسبت به او مشکوک است؛ در نتیجه در نمایش مجلس اکثریت مهرههای اردوگاه غنی در برابرش قرار دارند. در برابر او سد مستحکمی قرار دارد که مخالفان و دشمناش ایجاده کردهاند. اردوگاه عبدالله، جمعیتیها، جنبشیها و اکثریت کمپ غنی نمیخواهد اتمر از مجلس رأی بیاورد. خود از این نکته به خوبی آگاه است و به همین دلیل بیش از هر چیزی برای عبور از این وضعیت به هوش و تدبیرش متکی است.
اتمر به محض این که بهعنوان سرپرست به وزارت خارجه آمد، دست به کار شد تا برای پیروزی در نمایش مجلس آماده شود. روز دوشنبۀ این هفته که برای ارائۀ برنامههایش به مجلس فراخوانده شد، برنامۀ جامع و سنجیدهشدۀ خود را ارائه کرد و به این ترتیب در دکوراسیون چیزی کم نگذاشت؛ دیده شود که بخت با او یار میشود یا خیر؟