طبق آنچه جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا اعلام کرده تا حدود ۵ ماه دیگر نیروهای آمریکایی افغانستان را ترک خواهند کرد. به نظر میرسد اینبار آمریکاییها به این قول خود عمل میکنند. در گذشته به تکرار تاریخهایی برای خروج نیروهای خارجی از افغانستان مقرر شده، اما هرگز خروج انجام نشده بود. بر اساس توافقی که گروه طالبان در زمان ادارۀ دونالد ترامپ با آمریکا امضا کرد، نیروهای آمریکایی تا ماه می میلادی یعنی حدود ۱۶ روز بعد باید از افغانستان خارج میشدند.
تأخیر در خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان تا ۱۱ ماه سپتامبر همزمان با بیستمین سالروز حملۀ القاعده به خاک آمریکا، میتواند معادلۀ صلح را تغییر دهد. به نظر شماری تأخیر در خروج نیروها، به معنی فرصتدادن به مذاکرات صلح است که طی این مدت گروههای متخاصم داخلی به نتیجه برسند. ممکن است این برداشت درست باشد؛ زیرا یک میراث بد در افغانستان شایستۀ هژمون آمریکا نخواهد بود.
در صورتی که چنین تصمیمی به نیت رسیدن به صلح در افغانستان گرفته شود، میتواند نتیجه خلاف انتظار باشد. محاسبۀ آمریکا این است که اگر قدرتطلبی طالبان اشباح شود، جنگ در افغانستان پایان خواهد یافت. این فرضیه در صورتی درست میبود که طالبان از ایدئولوژی عبور میکردند. خوانش غرب از گروه طالبان در افغانستان همواره با حدس و گمانهای اشتباه به همراه بوده است. همزمان با آغاز گفتوگوهای صلح میان آمریکا و طالبان در زمان ادارۀ ترامپ، رسانههای غربی طالبان را به عنوان گروهی که تغییر را پذیرفته قلمداد کردند. از این نظر طالبان از زمان سقوط امارت اسلامی به اینسو تغییر فاحشی کردهاند؛ استفادۀ از تلفن همراه و ظاهرشدن در تلویزیون که در زمان امارت این گروه به عنوان شئی «پلید و کفری» پنداشته میشد، مصداقهای تغییر تلقی گشت.
تردیدی وجود ندارد که طالبان تغییرات جزئی را پذیرفتهاند و با تکنالوژی آشتی کردهاند، اما به صورت کلی این گروه هیچ تغییر در مسیر خود نداده است. طالبان همچنان امارت طالباند و مشی خود را با خوانش خاص از اسلام تعریف میکنند. نیروهای طالب را عامل اسلام سیاسی و پشتونولی متحد نگهداشته و با وجود آن که مرگ هر روز به جرگۀ این گروه شبیخون میزند، اما طالب به عنوان نیروی ویرانگر به حیاتش ادامه میدهد.
در حالی که جهان مشغول ترتیبات برای آغاز مذاکرات صلح در نشست ترکیه است، طالبان گفتهاند تا زمانی که خارجیها در افغانستان حضور دارند، آنان برای حل قضیه افغانستان در هیچ نشستی اشتراک نخواهند کرد. لحن تازۀ طالبان شباهت به موقف این گروه در سال ۲۰۰۱ دارد. در آن روزگار پس از حملۀ شبکۀ القاعده به آمریکا، جورج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا از ملاعمر خواست که بیدرنگ بنلادن و رهبران شبکۀ القاعده را به این کشور بسپارد، اما ملا از این خواست آمریکا سر باز زد و امارت را به تباهی کشاند.
طالبان در آن زمان تا آنجا سماجت کردند که به میانجیگری پاکستان، حامی اصلیشان نیز تن ندادند. اکنون تاریخ بار دیگر تکرار میشود، طالبان در موقفی قرار دارند که میتوانند بازی ایالات متحدۀ آمریکا را به چالش مواجه کنند. ممکن این اقدام طالبان هزینۀ سنگینی داشته باشد. دفتر سیاسی طالبان در قطر بسته شود و رهبران این گروه دو باره رهسپار زندان شوند. با این وصف ایدئولوژی طالبانی پرداخت این هزینه را میطلبد.
۲۰ سال جنگ با قدرتمندترین ارتش جهان و متحدانش در افغانستان، طالب را متلاشی نساخت؛ بنابرین بعید است که طالبان از عواقب یک تصمیم لجوجانه هراس داشته باشند. آنچنان که طالبان به تکرار گفتهاند، آنان خواهان تشکیل نظام اسلامی بر اساس آموزههاییاند که از سوی این گروه تعریف میشود. برای رسیدن به خواستشان با هیچ گروهی سازش نمیکنند، قسطاس طالبان برای سنجش امور شریعت است و به هیچ سازوکار مدرن تن نخواهند داد. اگر از نظر طالبان به افغانستان امروز دیده شود، جوامع شهری در منجلاب بیدینی و بداخلاقی سقوط کرده است. بنابرین، طالبان تصمیم دارند جوامع شهری را دو باره به سوی اسلام خالص به تعبیر طالبانی رجعت دهند.
کمال مطلوب طالبان برای مذاکرات صلح این است که دیگران بدون اعتراض و خواستهای گزاف به تعریف طالبان از نظام اسلامی توافق کنند. در صورتی که آمریکا در ماه می از افغانستان خارج میشد و طرفهای داخلی به خواست طالبان تمکین نمیکردند، این امر محتمل بود که طالبان جنگ را برای سقوط نظام کنونی تشدید ببخشند. مطالبات طالبان بر حذف دیگران استوار است و این خواست طبعاً زمینه را برای جنگ داخلی هموار میکند.
اکنون آمریکا خروج نیروهایش را به تأخیر انداخته، طالبان میز مذاکره را ترک خواهند کرد و افغانستان را به سوی جنگ داخلی هدایت خواهند کرد. طالبان این قابلیت را دارند که ۵ ماه دیگر تا خروج نیروهای آمریکایی صبر کنند و در فرجام تلاشها برای غصب قدرت و استقرار نظام مورد نظرشان را تشدید ببخشند. چشماندازهایی که به سوی صلح در افغانستان گشوده شده بود همه صوری است و شرایط عینی این کشور را نمیتابد. نقشههایی که برای صلح کشیده شدهاند، همه در روی کاغذ باقی خواهند ماند و بدون طالبان هیچ نشستی نتیجه نخواهد داد.