بر بنیاد مادهی دوم فقرهی چهارم قانون کار افغانستان، تساوی در بستهای مدیریتی، ارتقای بست کاری و امتیازهای برابر برای کارکنان در ادارهها، پیشبینی شده است. شماری از حقوقدانان، میگویند که کارکنان در بستهای مدیریتی اعم از زن و مرد حق مساوی دارند و این حقوق شامل ارتقای بست، حقوق و دیگر امتیازها میشود.
شماری از زنان شاغل، به سلاموطندار میگویند که امتیازهای حقوقی آنان در محل کار نادیده گرفته میشود. آنها، میافزایند که به دلیل جنسیت شان نمیتوانند به بستهای مدیریتی راه یابند و در بسیاری موارد حقوقی پایینتر از مردان دریافت میکنند.
شیما وزیری ۵۶ساله از کابل، میگوید که ۳۳ سال است به عنوان پزشک نسایی_ولادی در شفاخانههای مختلف کار میکند؛ اما به گفتهی او، در یکی از شفاخانههای ولسوالی شیندند هرات، با وجود شایستگی خودش و همکارانش برای مدیریت، فردی بیسواد را به جای آنان در رأس اداره گماشتند.
او، میافزاید: «۱۵ یا ۱۶ سال پیش؛ زمانی که در شیندند هرات کار میکردم، خانمهایی بودند که استعداد این را داشتند که در رأس مدیریت کار کنند؛ ولی با تأسف یک مرد بیسواد که چوپان بود، به عنوان مدیر صحت عامه تعیین شده بود که در همه امور ما که اصلاً ارتباطی به او نداشت و از مسلک ما هیچ کدام آگاهی نداشت، مداخله میکرد. حتا به حساب بعضی سمینارهایی که به خارج از کشور ما میرفتیم، مانع رفتن ما به آن جا میشد.»
زهره مرزای ۳۵ساله از کابل، زن دیگری است که میگوید ۱۰ سال در یکی از آژانسهای خبری کشور کار کرده؛ اما به علت مردسالاری، در همین مدت بست و حقوق ماهانهاش هیچ تغییری نکرد. او، میافزاید زمانی که برای بیعدالتیها صدای خود را بلند کرده، از کار برکنار شده است.
زهره، میگوید: «همین مردها که بالای من حاکم بودند، هم مرا به برنامهها در ساحه روان میکردند و هم کار داخل دفتر را سرم انجام میدادند. تمام معاشهای بلند را مردها میگرفتند و به زنها اجازه نمیدادند و استعدادهای شان را زیر پا میکردند و میگفتند زن چه طور سر ما حاکمیت کند؟ زن چه طور سر ما امر کند؟ زن چه طور در میز میتینگ با رییس بنشیند؟ همین قسم چندین سال گذشت و من صدای خود را بلند کردم و رییس ما مرا منفک کرد.»
زنان گفتوگوشده در این گزارش، میگویند که نابرابری در محل کار و بستهای مدیریتی به همین موارد محدود نمیشود. به گفتهی آنان، در روند رقابت آزاد نیز استعداد و تواناییهای زنان به دلیل جنسیت شان نادیده گرفته میشود.
زینب ۲۶ساله (نام مستعار) از کابل که در یکی از رسانههای خصوصی فعالیت دارد، میگوید در رسانهای که کار میکند، بستهای بلند مانند دبیری و سردبیری در اختیار مردان است. او، میافزاید که چندین مرتبه در آزمون این بستها شرکت کرده؛ اما به دلیل زنبودن از پذیرفتهشدن محروم مانده است. «من چندینساله کارمند شان هستم و در امتحان هم میتوانستم راه پیدا کنم به بستهای مدیریتی؛ اما به دلیل زنبودن به من بست را ندادند و یک مرد را انتخاب کردند. این چندین مرتبه اتفاق افتاده که به خاطر مدیرمسئول، دبیر و سردبیر از طریق رقابت آزاد میتوانستم راه پیدا کنم؛ اما مانع شدند و دلیل هم میگویند که یک خانم نمیتواند از عهدهاش برآید.»
شماری از حقوقدانان، با تحلیل مادههای قانون کار تأکید میکنند که کارکنان در بستهای مدیریتی، بدون تبعیض جنسیتی، حقوق برابر دارند.
صالحمحمد فایق، حقوقدان، میگوید: «مردان و زنان در قوانین کار افغانستان دارای عین حقوق هستند؛ مصونیت شغلی و پوزیشنهای بلندتر به مردان و زنان یکسان است.»
عبدالرحمان صابر، دیگر حقوقدان، میگوید که بر بنیاد بند چهارم مادهی دوم قانون کار، ارتقای بست، حقوق و امتیازها باید به گونهی مساوی به کارکنان تعلق گیرد. «در قسمت ارتقای پوزیشن کاری در ادارات تعریفشده و در این قسمت از بند چهارم مادهی دوم قانون کار بیان میکند که ارتقای بست کاری و همچنان حقوق، امتیازات، مکلفیتها و تمام موارد از جمله رشد یا ارتقای مهارتهای کاری کارکن به شکل مساویانه به کارکنان تعلق میگیرد.»
به باور آگاهان اداره و پالیسی، تساوی بستهای مدیریتی و ارتقای شغلی زنان در قوانین افغانستان پیشبینی شده است و اجرای این مواد قانونی نیازمند سیاستگذاری مؤثر و عملی در ادارهها است.
سردارمحمد ساعی، آگاه اداره و پالیسی، در این باره میگوید: «در شرایطی که زنان از صحنهی کار و تعلیم کنار گذاشته شده اند، صحبت از تساوی جنسیتی بیشتر شبیه آرزو است تا واقعیت. امروز بیشتر زنان تحصیلکرده و بااستعداد در خانه نشسته اند و فرصت خدمت به جامعه را ندارند. این در حالی است که اگر به زنان اجازه داده شود، بر اساس توانایی و شایستگی شان در کنار مردان کار کنند، نه تنها عدالت برقرار میشود، بل که جامعه نیز از ظرفیت واقعی خود بهرهمند خواهد شد.»
این در حالی است که بخش زنان سازمان ملل متحد در ۲۰۲۴ در گزارشی اعلام کرد که پس از حاکمیت دوبارهی امارت اسلامی در افغانستان، از هر ۱۰ زن، هشت تن از آموزش و اشتغال رسمی محروم شده اند؛ امری که تأثیر چشمگیری بر وضعیت شغلی زنان در کشور گذاشته است.






