در دل هر جامعه‌ی پویا و رو به رشد، جوانان به عنوان نیروهای خلاق و آینده‌ساز، نقش سازنده‌ای در به‌پیش‌راندن چرخه‌ی توسعه دارند. آن‌ها با انگیزه، انرژی و ایده‌های نو، می‌توانند مسیر پیش‌رفت را هموارتر کنند؛ اما بخش بزرگی از این نیروی توانا و اثرگذار در افغانستان، در زندگی کاری با مانع‌هایی روبه‌رو شده اند که نمی‌گذارد سهم شان را در توسعه‌ی کشور داشته باشند.

شماری از جوانان در افغانستان که پیش از این در اداره‌های دولتی و نهادهای مختلف فعالیت می‌کردند، به دلیل‌های گوناگون از محیط کاری شان کنار زده شده اند. این تنقیص‌های شغلی نه تنها روی کیفیت زندگی آن‌ها در آینده و رؤیاهای آن‌ها سایه انداخته، بل روی وضعیت اقتصادی و اجتماعی‌ و روان شان نیز اثر گذاشته است.

سلام‌وطندار در این گزارش، وضعیت زندگی ۱۸ جوان را پس از کنارزده‌شدن از کار در ولایت‌های کابل، بامیان، فاریاب، بدخشان، بادغیس، جوزجان، بغلان و سرپل، بررسی کرده است. این جوانان، می‌گویند که پس از برکنارشدن، برای یافتن شغلی تازه تلاش کرده اند؛ اما این تلاش‌ها راه به جایی نبرده و بن‌بستی که با آن روبه‌رو استند، کیفیت زندگی و وضعیت روانی شان را متأثر کرده است.

بیش‌تر اشتراک‌کنندگان در این گزارش که مسئولیت تأمین نیازهای خانواده‌‌های شان را برعهده داشتند، اکنون در شرایط دشوار اقتصادی و روانی به سر می‌برند. این جوانان، محدودیت‌های وضع‌شده بر حضور زنان در جامعه، توقف پروژه‌های کاری و کم‌بود بودجه در اداره‌ها و نهادهای مربوطه را، از مهم‌ترین دلیل‌های تنقیص شان عنوان می‌کنند.

صبرینای ۲۲ساله، باشنده‌ی سرپل که پیش‌تر در یکی از رسانه‌های این ولایت کار می‌کرد و نظیفه‌ی ۲۲ساله از جوزجان که در یکی از نهادهای دولتی این ولایت کار می‌کرد، می‌گویند که پس از تنقیص‌شدن، پیوسته برای یافتن کار تلاش کرده اند؛ اما به دلیل‌های مختلف، موفق به دریافت کار نشده اند.

صبرینا، می‌گوید: «اکنون بی‌کار هستم؛ دلیلش این است که از وظیفه‌ام خلاص شده‌ام؛ چون از طرف دفتر اعلام شد بودجه کاهش یافته و کمک‌ها کم شده است. هم‌چنین، امارت اسلامی گفته است چرا خانم‌ها با وجودی که در خانه هستند، حقوق می‌گیرند و نباید بگیرند. در نتیجه، حقوق زنان باید به جای دیگری مصرف شود.»

نظیفه، نیز می‌گوید: «بلی، بعد از تنقیص‌شدن بسیار دنبال کار گشتم تا یک وظیفه‌ی مناسب پیدا کنم؛ اما متأسفانه موفق نشدم. در ادارات دولتی به زنان اجازه‌ی کار داده نمی‌شود و کسانی که قبلاً کار می‌کردند، کنار زده شده‌ اند. این وضعیت سبب شده است که نتوانم کاری پیدا کنم.»

شماری از اشتراک‌کنندگان در این گزارش که تنها نان‌آور خانواده‌های‌ شان بوده‌ اند، می‌گویند که پس از بی‌کارشدن، شرایط زندگی شان دشوارتر شده و توانایی تأمین نیازهای اولیه مانند مسکن، دارو و خوراک را ندارند.

سمیه‌ی ۲۹ساله از بدخشان که پیش‌تر در یکی از نهادهای دولتی کار می‌کرد و فهیم ۲۵ساله از کابل که در وزارت عدلیه کار می‌کرد، می‌گویند که نان‌آوران خانواده‌های شان بوده و پس از ازدست‌دادن کار، با مشکلات اقتصادی روبه‌رو شده‌ اند.

این دو جوان، می‌افزایند:

سمیه، می‌گوید: «‌بلی، من نان‌آور اصلی خانواده بودم. پس از تنقیض‌شدن، زندگی برایم بسیار سخت شد. کرایه‌ی خانه، مصارف روزمره، دوا و غذا همگی فشار زیادی بر من وارد کرد. بعضی روزها واقعاً نمی‌دانستم از کجا شروع کنم و چه گونه نیازهای خانواده‌ام را تأمین کنم.»

فهیم، نیز می‌گوید: «دو سال است که از وزارت عدلیه به دلیل نامعلوم منفک شده‌ام. من تنها نان‎آور خانواده بودم. زندگی دشوار شد و در این مدت تلاش زیادی کردم تا وظیفه‌‌ی مناسبی پیدا کنم؛ اما موفق نشدم.»

۱۸ جوان اشتراک‌کننده در گزارش، از آسیب‌های روانی ناشی از بی‌کاری نیز نگرانی دارند. آن‌ها، می‌‌افزایند که پس از خانه‌نشینی، دچار ناخوشی‌ها و بیماری‌های روانی روانی مانند افسردگی، ناامیدی و احساس پوچی، شده ‌اند.

فرشته‌ی ۲۶ساله و مروه‌ی ۲۸ساله که هر دو در یکی از مکتب‌های بدحشان آموزگار بوده‌ اند، وضعیت روانی شان پس از بی‌کاری را چنین روایت می‌کنند.

فرشته، می‌گوید: «دلم خیلی می‌گرفت، احساس پوچی و خستگی می‌کردم و گاهی هم اشک می‌ریختم، بدون این که کسی متوجه شود. از لحاظ روحی بسیار زیر فشار بودم، البته نه به خاطر نداشتن پول، بل که به خاطر ازدست‌دادن هویت که توسط شغلم ساخته بودم.»

مروه‌، نیز می‌گوید: «احساس می‌کردم که بسیار بی‌ارزش شده‌ام؛ حتا افسردگی‌ام به حدی رسیده بود که گاهی در باره‌ی خودکشی فکر می‌کردم؛ ناامیدی بر زندگی‌ام سایه‌ای سیاه انداخته بود. با این حال، سعی کردم بر این وضعیت غلبه کنم.»

در کنار پیامدهای روانی بی‌کاری بر جوانان، آگاهان مسائل اقتصادی، تنقیص‌شدن جوانان از کار را فاجعه‌ای بزرگی برای ساختار اقتصادی افغانستان می‌دانند.

احمدولی سازش، آگاه مسائل اقتصادی، در این باره می‌گوید: «وقتی یک فرد بی‌کار می‌شود، مجموع این بی‌کارها در کشور زیاد می‌شود و این وضعیت تأثیر منفی بر اقتصاد جامعه دارد. قدرت خرید و سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد و این وضعیت بر اقتصاد و وضعیت عمومی جامعه تأثیرگذار است.»

محمدعیسا مبارز، دیگر آگاه مسائل اقتصادی، نیز در این باره می‌گوید: «هر فردی که از وظیفه منفک می‌شود به‌ ویژه افرادی باتجربه که مدت‌ها کار کرده ‌اند و حالا از کار کنار گذاشته شده‌ اند، یک فاجعه‌ی بزرگ برای کشور است. این تنقیص در اداره‌ها باعث مشکل می‌شود؛ زیرا افراد باتجربه را از دست می‌دهند.»

جامعه‌شناسان و روان‌شناسان، نیز به این باور اند که بی‌کاری جوانان پیامدهای زیان‌باری را روی فرد و جامعه تحمیل می‌کند.

محمدالله بلوچ، روان‌شناس، در این باره می‌گوید: «تنقیص‌شدن جوانان از کار، یکی از بدترین عامل‌های بروز اختلال در بازار کار است. وقتی جوانان بی‌کار می‌شوند، این مسئله احساس ناامیدی و اضطراب را در آن‌ها ایجاد می‌کند. در نتیجه، ممکن است احساسات منفی نظیر افسردگی، وسواس فکری و حتا افکار خودکشی در آنان رشد کند.»

شعیب احمدی، جامعه‌شناس، نیز در این باره می‌گوید: «جوانان از نیروی خاص برخوردار هستند و این توانایی‌ها باعث رشد جامعه می‌شود. هر گاه از این نیروها و انرژی‌ها بهره‌برداری نشود، متأسفانه این نیروها به سمت کارهای دیگری سوق یافته و دست به اقدامات منفی می‌زنند که این امر به ضرر جامعه است.»

خواستیم دیدگاه امارت اسلامی را در باره‌ی وضعیت جوانان تنقیص‌شده در گزارش داشته باشیم؛ اما با تلاش‌های پی‌درپی موفق نشدیم.

این گزارش نشان می‌دهد که وضعیت جوانان تنقیص‌شده در افغانستان بحرانی و نگران‌کننده است. بی‌کاری، مشکلات روانی، محدودیت‌های اجتماعی و اقتصادی و نبود فرصت‌های شغلی مناسب، زندگی بسیاری از این جوانان را زیر تأثیر قرار داده است.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: