«من فعلاً در خانهی کرایی زندگی میکنم. اگر فامیلم این را [میراث را] برایم میداد، میتوانستم بفروشم و یک آبادی کنم؛ از همین خاطر در خانهی کرایی هستم. پول ندارم، فامیل هم قبول نکردند.» این، پارهای از گفتههای گلالی ۲۷ساله است. او که چند سالی از ازدواجش میگذرد، با دو فرزند زندگی سختی را در خانهی کرایی در حاشیهی شهر کابل میگذراند.
گلالی، میگوید که پدرش تمام دارایی خود را میان چهار پسر تقسیم کرد؛ اما سهمی از میراث برای او به عنوان دختر خانواده در نظر نگرفت. گلالی و دخترانی همانند او میدانند که از نظر شرعی حق دارند از میراث پدر سهم ببرند؛ اما میان دیوارهای خاموش سنت و شرم این آگاهی را دفن میکنند.
شماری از زنان، در گفتوگو با سلاموطندار میگویند که از حق شرعی و قانونی خود در میراث آگاهی دارند؛ اما به دلیلهای گوناگون از جمله سنتهای حاکم، تابوهای فرهنگی و ترس از طردشدن توسط خانواده، سهم میراث خود را مطالبه نمیکنند. این در حالی است که اسلام حق میراث برای زنان را به گونهی شفاف بیان کرده و قوانین افغانستان نیز بر آن تأکید کرده است.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
ملالی ۲۱ساله، باشندهی کابل، میگوید که آگاهی خود را در بارهی حق میراث از عالمان دین و کتابهای دینی به دست آورده است؛ اما به دلیل مردسالاری در خانواده و سنتهای حاکم اجتماعی، این حق برایش داده نمیشود. «حق میراث در خانوادهی ما تقسیم نشده است. اگر تقسیم هم شود، سهم عادلانه در آن نخواهد داشتیم؛ به خاطری که این جا رواج نیست به دخترها حق میراث داده شود. اگر دختری هم طلب شود حق خود را بگیرد، او به یک نام بد، به چشم بد در جامعه دیده میشود.»
شبنم (نام مستعار)، دختری ۲۴ساله از کابل است که به دلیل ترس از طردشدن توسط خانواده و اطرافیان، از گرفتن حق میراث خود صرف نظر کرده است. او، میگوید که گرفتن میراث نوعی بریدن از فامیل، بیاحترامی و شرم است. «احساس ظلم و بیعدالتی میداشته باشم؛ خیلی ناراحت هم میشوم. اگر دخترها حق خود را بگیرند، رابطهی شان با خانوادهی پدر شان خراب میشود؛ به همین خاطر، همیشه خاموش میباشند. به خاطری که ترسیدم خانوادهام ناراحت نشوند، پیگیر نشدم.»
با این همه، عالمان دین، میگویند که ندادن حق میراث به زنان، ریشه در باورهای نادرست دوران جاهلیت دارد؛ در حالی که دین اسلام به گونهی روشن و صریح، حق میراث زن را در قرآنکریم تعیین کرده است.
صبغتالله وثیق، عالم دین، ندادن سهم به دختران از میراث را، گناهی بزرگ، ظلم آشکار و به نحوی غصب مال میداند. «در دین اسلام دختران حق میراث دارند و در قرآنکریم صریح و روشن ذکر شده است. آگاهانه حق ارث را از دختر و خواهر خوردن در اسلام گناهی بزرگ و ظلم آشکار است و حتا موجب حکم شرعی و حتا در کشوری که به آن حق میراث نمیپردازند و قانون داشته باشند، در این موضوع مورد پیگرد قانونی قرار گرفته و قانون اجرا میشود. از نظر فقهی و حکم دینی این است که تسلط مال دیگران بدون حق مثل گرفتن ارث خواهر یا دختر بدون رضایت شرعی، این غصب محسوب میشود و حتا اگر از دنیا هم برود، قرضدار محسوب میشود.»
از سویی هم، فعالان حقوق زن، با ابراز نگرانی از محرومکردن دختران از حق میراث میگویند که این عمل سبب میشود تا جایگاه اجتماعی زنان در جامعه تضعیف شود.
سوسن خالقیار، فعال حقوق زن، میگوید: «بزرگترین نگرانی من این است که جایگاه اجتماعی زنان در جامعه تضعیف میشود و زنان در یک حالت نابرابری با مردان قرار میگیرند و دوم این که فرهنگ مردسالاری بیشتر ترویج پیدا میکند. خانمها اگر این را قبول کنند که حق میراث ندارند، به دلیل عدم آگاهی شان از حق میراث و این سبب میشود از طریق اینها به نسلهای بعدی انتقال پیدا کند.»
به باور روانشناسان، ندادن سهم از میراث سبب میشود که زنان حس بیارزشی کنند و در درازمدت چنین رفتارهایی، سلامت روان و احساس هویت فردی زنان را به شدت آسیب میزند.
محمدالله بلوچ، یک تن از روانشناسان، میگوید: «از لحاظ روانی، زمانی که حق کسی نقض میشود، آن فرد دچار افسردگی میشود؛ نقض عزت نفس، اعتمادبهنفس و حتا دچار بیهویتی میشود. به خصوص دختران فکر میکنند که من حق زندگی را در برابر یک مرد ندارم؛ عدالت نیست، جنس دوم استم. حتا ممکن است اختلالات هویت جنسی یعنی از جنس خود نفرت پیدا میکنند. پیشنهاد من این است که آگاهی خود را بلند ببرند، حق بانوان را منحیث یک دستورالعمل الهی و ارزش انسانی درک کنند، برای دختران ارزش قایل شوند و از بروز عوامل یادشده جلوگیری کنند.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
با این حال، مسئولان در وزارت امربهمعروف و نهیازمنکر حکومت سرپرست، میگویند که برای پشتیبانی از زنان و پیشگیری از محرومشدن زنان از حقوق شان، در چهار سال گذشته دستآوردهای بسیاری داشته اند و هماکنون بیشترین تلاش خود را بر روی آگاهی مردم در بارهی حقوق زنان میکنند.
سیفالاسلام خیبر، سخنگوی وزارت امربهمعروف و نهیازمنکر، در این باره چنین میگوید: «در چهار سال گذشته به تمام حقوق شرعی و انسانی خواهران ما، حق مهر، میراث، ازدواجهای اجباری یا هم این گونه مسائل مرتبط در حقوق، وزارت ما دهها هزار دستآورد دارد. برای هدایت حق میراث خواهران بیشترین تمرکز این وزارت بر آگاهی عامه است. تا حال این راه از طرف وزارت خیلی خوب پیش رفته است و دهها هزار خواهر ما از حقوق خود برخوردار شده اند و هنوز هم اطمینان میدهیم به خواهران خود اگر مهر باشد یا هم میراث باشد، برای هیچ کسی اجازهی دستدرازی به این حقوق را نمیدهیم.»
گفتنی است که آگاهینداشتن خانوادهها از حقوق زنان و پابندی به باورهایی چون نادرستدانستن ارثبری دختر، در کنار ساختارهای مردسالارانهی حاکم، اجرای احکام شرعی و قانونی را با چالشهای جدی روبهرو کرده است.






