یافتههای سلاموطندار از گفتوگو با ۲۴ زن دارای معلولیت فیزیکی در کابل، نشان میدهد با این که این زنان واجد شرایط دریافت معاش از سوی حکومت سرپرست هستند؛ اما ۱۷ تن آنها هیچ کمکی دریافت نکرده اند و هفت تن دیگر هم به گونهای کمک دریافت میکنند که برای امرار معاش شان بسنده نیست.
از میان این زنان، ۱۸ تن آنها دارای معلولیت دست و پا و شش تن دیگر دارای معلولیت نابینایی اند. از این میان، نُه تن در نتیجهی انفجار ماینهای بهجامانده از جنگها، سه تن به دلیل نگرفتن واکسین ضدبیماری فلج کودکان (پولیو)، دو تن به گونهی مادرزادی و سه تن دیگر به دلیلهای سقوط، بیماری و رویداد ترافیکی، معلول شده اند.
رابعه احمدی و بهار صدیقی، دو تن از زنان دارای معلولیت که یکی دارای معلولیت نابینایی و دیگری هم دارای معلولیت پا است، میگویند که از سوی حکومت سرپرست هیچ گونه کمکی دریافت نمیکنند و در وضعیت بد اقتصادی به سر میبرند.
رابعه احمدی، میافزاید: «من از زمانی که خُرد بودم، نابینا بودم و بسیار خود را ضعیف فکر میکردم. ما از طرف دولت هیچ کمک دریافت نمیکنیم و مشکلات اقتصادی بسیار زیاد داریم و نمیتوانیم نیازهای خود را تکمیل کنیم.»
بهار صدیقی، نیز میافزاید: «من خودم یک خانم خانه هستم؛ از ناحیهی پا معلول هستم و هیچ کاری از دستم نمیآید و خودم به بسیار مشکلات روبهرو هستم. در کنار این، از مشکلات اقتصادی هیچ نپرسید؛ اقتصاد بسیار ضعیف دارم. هیچ کمکی به من نشده است و اصلاً هیچ کارت از طرف وزارت شهدا و معلولین ندارم.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
این زنان در حالی از سوی وزارت امور شهدا و معلولین کمک دریافت نمیکنند که به گفتهی این وزارت، تمامی زنان دارای معلولیت فیزیکی بدون درنظرداشت عامل معلولیت، واجد شرایط دریافت معاش اند.
رویا و زهره، دو تن از زنانی که چندین بار به ریاست امور شهدا و معلولین کابل برای دریافت معاش مراجعه کرده؛ اما هیچ پاسخ و کمکی دریافت نکرده اند.
رویا میگوید: «خانم خانه هستم و از هر دو چشم نابینا هستم. سه بار به سناتوریم مراجعه کردم؛ اما هیچ پاسخی به ما ندادند و بعد به شاه دوشمشیره رفتیم و در آن جا هم فرم پر کردیم؛ اما باز هم نتیجه نداد و بالاخره به خود ریاست شهدا و معلولین مراجعه کردیم و به ما وعده هم دادند که کمک میکنیم و به مشکل تان رسیدگی صورت میگیرد؛ اما تا حال هیچ خط و خبری از شان نیست و از لحاظ اقتصادی حتا ۱۰ افعانی هم در خانهی ما نیست.»
زهره نیز میگوید: «من از پا معلول هستم و رفتم به شهدا و معلولین؛ اما هیچ توجه نکردند. تا حال حتا کارت هم دریافت نکردهام و چندین بار رفتم؛ اما هیچ توجهی به ما نکردند.»
از سوی دیگر، یافتههای این گزارش سلاموطندار نشان میدهد که از میان ۲۴ زن گفتوگوشده، هفت تن آنها به گونهای از سوی وزارت امور شهدا و معلولین معاش دریافت میکنند که برای امرار معاش شان بسنده نیست.
شکیلا، یک تن از زنانی که در نتیجهی انفجار ماینهای بهجامانده از جنگهای داخلی معلول شده است، میگوید: «دو طفل دارم و به بسیار مشکلات زندگی خود را پیش بردیم؛ پایم از زانو به پایان قطع است. معاش ما پرداخت میشود؛ اما به وقت و به وعده نه، مشکلات ما بسیار زیاد است.»
شکریه، یک تن دیگر از زنانی که در نتیجهی انفجار ماینهای بهجامانده از جنگهای داخلی معلول شده است، نیز میگوید: «در اثر جنگها معیوب شدیم و پای خود را از دست دادیم؛ ازدواج کردیم؛ دو طفل دارم و شوهرم هم معیوب است؛ او هم در جنگ معیوب شده و فعلاً بیکار است، در خانه است. مشکلات اقتصادی هم بسیار زیاد است، از طرف دولت مورد حمایت قرار میگیریم و چند وقت پیش ۶۰۰۰ افغانی به ما دادند.»
با این حال، یافتههای سلاموطندار از گفتوگو با وزارت امور شهدا و معلولین نشان میدهد که زنان ثبتشده در این وزارت سالانه دو بار مطابق نیازمندی شان معاش دریافت میکنند؛ معاشی که زنان دارای معلولیت آن را ناچیز میدانند.
با این همه، در کنار مشکلات اقتصادی، تمایز رفتاری مردم در اجتماع با زنان دارای معلولیت، از دیگر چالشهایی است که این زنان با آن روبهرو اند.
عابده فیضی، یکی از این زنان، به سلاموطندار میگوید: «۳۵ سال دارم و در دوران مجاهدین ماین مانده بودند و نُهساله بودم که پایم قطع شد. در افغانستان معیوبیت یک عیب است به خصوص به خانمها عیب میدانند و در بین خود گپگپ میکنند؛ اما به من مهم نیست. در دلم خود را میخورم؛ اما در چهره نشان نمیدهم و از این نگاه ما همیشه رنج میبریم؛ تنها مه نه، بل که تمام معیوبین.»
در همین حال، مریم، دختری که هنوز ۱۷ سال دارد، میگوید که معلولیت میتواند مانعی برای آغاز زندگی مشترک نیز باشد؛ به همین دلیل، او تصمیم دارد ازدواج نکند.
او میافزاید: «در پنجسالگی در اثر موترزدگی پایم قطع شده و حس بسیار بد دارم؛ به خاطری که نمیتوانم مثل دیگران راه بروم؛ مثل دیگران زندگی کنم و چیزی را که خوش دارم، بپوشم و در پایم کنم. رنج دیدیم؛ اما به خودم مهم نبوده؛ چون چیزی که خودم میخواهم، خودم باید تصمیم بگیرم و وضعیت اقتصادی خوب هم ندارم و هیچ وقت نمیخواهم ازدواج کنم؛ چون اگر شوهر هم بگیری، او از خود خانواده دارد، خویشوقوم دارد و من نمیخواهم گپ کسی سرم بماند.»
اما به باور روانشناسان، معلولیت محدودیت شده نمیتواند و افراد دارای معلولیت میتوانند استعدادهای خارقالعادهی شان را در هر بخش به نمایش بگذارند.
نظامی عزیز، روانشناس، میگوید: «افرادی که دارای معلولیت فیزیکی هستند، نمیتوانند همانند افراد عادی در اجتماع حضور پیدا کنند؛ چون افرادی که به معلولیت جسمی و ذهنی دچار هستند، یک نوع اضطراب دارند و دید مردم باید به این افراد دید انسانگونه باشد تا این افراد از اجتماع پرت نشوند و بتوانند به خود جایگاهی بسازند.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
همچنان، زلیخا یعقوبی، فعال مدنی و نمایندهی «شرکت کامایر» در بخش کمکهای انساندوستانه نیز از مردم میخواهد که با افراد دارای معلولیت رفتار نیک داشته باشند. او، خواستار اولویتدهی در امور استخدام در ادارههای مختلف به معلولان به ویژه معلولان زن است.
او میگوید: «هر کمکی که ما میداشته باشیم، برای خانمهای معلول سهمیه داده و از دید من هر آن چه در وجود یک فرد سالم وجود دارد، در وجود یک فرد معلول هم وجود دارد و نباید این موضوع را نادیده بگیریم. آنها واقعاً استعدادها و تواناییهای بسیار زیاد دارند.»
با این همه، فیصل خاموش، سخنگوی وزارت امور شهدا و معلولین حکومت سرپرست، میگوید که ۳۰ هزار و ۳۷۷ زن دارای معلولیت در این وزارت ثبت است و روند ثبت این زنان از سوی آنان جریان دارد و به آنان کمک مالی پس از هر شش ماه نیز از سوی این وزارت صورت میگیرد.
او میافزاید: «برای آنها مساعدتهای نقدی ماهانه هر سال طی دو دوره (هر شش ماه یک بار) از طریق سیستم بانکی پرداخت میشود. برای ثبت و بایومتریک خانمهای معلول و بیوه یک بخش جداگانه را ایجاد کردهایم که روند ثبت و بایومتریک خانمهای معلول و بیوه را به پیش میبرد و کارمندان آن نیز زنان اند.»
گفتنی است که در نتیجهی جنگهای داخلی در سالهای گذشته، شمار بسیاری از زنان و مردان معلول شده اند و به آنها کمک قابل توجهی نیز صورت نگرفته است.