سنتیبودن جامعهی افغانستان به طور نانوشته بیشتر مانع فعالیت علمی زنان در امور دینی میشود؛ در حالی که در شریعت اسلامی این حق برای زنان ثابت شده است. شماری از عالمان دین، میگویند که در شریعت اسلامی، حق تفسیر و تحقیق متنهای دینی برای زنان به رسمیت شناخته شده است. به گفتهی آنان، در زمان پیامبر اسلام، حدود ۵۱ تن از زنان صحابیه در حوزههای آموزش و فعالیتهای دینی نقش داشتند.
صبغتالله وثیق، عالم دین، در این باره میگوید: «در قرآنکریم آیات متعدد است که انسانها را به تفکر و فهم آیات دعوت میکند که هم شامل زنان است، هم مردان. زنان در تاریخ صدر اسلام حضور داشتند، بسیاری از صحابهها بودند که سئوال میکردند، مثال حضرت عایشه که بیشتر از دو هزار حدیث نقل کرده و مورد اعتماد تمام فقهها است، ام سلمه، حفصه، همین شکل در مسائل فقهی و فتوا شرکت داشتند. تقریباً ۵۱ صحابیه است که در صدر اسلام در زمان پیغمبر در عصر صحابه فعالیتها داشتند.»
قطبالدین مجتهد، دیگر عالم دین، با تأکید بر حق مساوی زنان در تفسیر و تحقیق متنهای دینی میگوید که فراهمسازی آموزش دینی منظم برای زنان، میتواند سبب حضور پُررنگ زنان در این عرصه شود. «برای این که زنان مانند مردان بتوانند آزادانه نظر دهند، تحقیق کنند و تفسیر علمی ارائه دهند، راهکارهایی نیاز است؛ فراهمکردن آموزش دینی منظم، ایجاد مرکزهای علمی معتبر برای زنان، دسترسی به علوم. فهم دقیق قرآن، اصول فقه، حدیث، فقه مقارن، فقه حنفی، هیچ مانعی برای این آموزشها قائل نیست. اگر زنی به درجهی علمی برسد، حق تحقیق، حق اظهارنظر فقهی و حتا فتوا (در چارچوب علمی) را دارد. رد نظر زن فقط به دلیل زنبودن، از نظر فقهی معتبر نیست.»
عالمان دین در حالی رد نظر زنان فقط به دلیل زنبودن را از نظر شرعی معتبر نمیدانند که شماری از زنانی که تحصیلات عالی در علوم دینی دارند، در گفتوگو با سلاموطندار میگویند که حق تفسیر و تحقیق در بارهی متنهای اسلامی با این که در شریعت برای زنان ثابت شده؛ اما در عمل برای شان فراهم نیست.
شمیم حمزهی ۲۷ساله از کابل، کارشناس ارشد رشتهی فقه و قانون، میگوید که به دلیل زنبودن در بسیاری از مسائل دینی، دیدگاه و تواناییهای علمی او از سوی جامعه در نظر گرفته نشده است. «در مورد حکم ریش در اسلام، با یکی از مردانی که حتا تحصیلات در رشتهی شرعیات نداشت، وارد بحث شدم. او ابتدا از من در مورد حکم شرعی ریش برای مردان پرسید؛ اما زمانی که حکم را با جزئیات کامل برایش توضیح دادم، برخوردش به گونهای بود که گویا خود او عالم دین است و من هیچ آگاهی از احکام شرعی ندارم. از لابهلای سخنانش به وضوح فهمیده میشد که شنیدن حکم شرعی از سوی یک زن برای او قابل پذیرش نیست و اساساً صحت ندارد.»
درانی فضلی ۲۸ساله از پروان و گلبیبی یعقوبی ۲۹ساله از کابل که هر دو دانشآموختهی رشتهی شرعیات اند، میگویند که در جریان ارائهی دیدگاهها و بحثهای دینی با تبعیض جنسیتی از سوی مردان روبهرو هستند.
درانی فضلی، میافزاید: «در جامعهی افغانستان، ما نمیتوانیم؛ چون مردها فکر میکنند صاحب صلاحیت هستند و زنان را فاقد صلاحیت علمی میدانند و نظری که از طرف زن داده شود، آن نظر ناقص است. آنها همین فکر و نظر را دارند که زن نمیتواند در مسائل دینی از خود نظر و فکر داشته باشد؛ در حالی که ما احادیث زیادی از حضرت فاطمه و حضرت عایشه داریم؛ اما متأسفانه در جامعهی افغانستان در نظر گرفته نمیشود.»
گلبیبی یعقوبی، نیز میافزاید: «بحثهای متفاوت ارائه کردهام، دیدگاهها و فکر هر شخص متفاوت میباشد؛ بعضیها قناعت کردند و بعضیها دلایل را نپذیرفته اند. به دلیل زنبودن، زیاد چیزها است که در نظر گرفته نشده است.»
حقوقدانان، نیز تأکید دارند که در قوانین افغانستان ممنوعیت صریح برای فعالیتهای دینی زنان وجود ندارد. آنها، میگویند که زنان و مردان از نظر قانونی برای کسب آموزش، مشارکت اجتماعی و به عنوان پژوهشگر دینی، جایگاه برابر دارند.»
خاطره ریان، حقوقدان، میگوید: «از نظر حقوقی، هیچ گونه مانع صریحی در قوانین افغانستان وجود ندارد که زنان را از فعالیت در عرصهی پژوهشهای دینی یا ایفای نقش به عنوان متخصص مذهبی منع کند. مطابق با قانون اساسی پیشین افغانستان، مادهی ۲۲، زنان و مردان در برابر قانون برابر شناخته میشوند و از حق آموزش، آزادی بیان و مشارکت در حیات اجتماعی، برخوردار اند؛ بنابراین، زنان میتوانند با کسب تحصیلات اسلامی و تخصص لازم، در نهادهای علمی و دینی به عنوان پژوهشگر یا مفسر دینی، ایفای نقش کنند.»
زیبا زحل، دیگر حقوقدان، نیز میگوید: «هرچند خانمها از تحقیق در امور دینی منع نشده اند؛ اما وضع محدودیت بر کار زنان، فرصتهای تحقیق در امور دینی را برای دانشمندان دینی زن محدود کرده است. دیدگاههای علمی که این قواعد را نادیده بگیرد، مورد اعتراض و نقد جامعهی علمی قرار میگیرد.»
فعالان حقوق زن، با ابراز نگرانی میگویند که نادیدهانگاشتن حق زنان در تفسیر و تحقیق متنهای دینی میتواند سبب ایجاد نافهمی دینی به طور گسترده در جامعه شده و آگاهی دینی نسلهای آینده نیز با تهدید روبهرو شود.
سایره صبا، فعال حقوق زن، در این باره میگوید: «نبود زن یا نفهمیدن از تفسیر دینی، پیامدهای ناگوار دارد؛ چون زن مادر جامعه است و وقتی زنان از تحقیق و تفسیر اسلامی به دور باشند، جامعهی مریض میداشته باشیم و بالاخره به پیشرفت رسیده نمیتوانیم. هر جامعهای که باسواد باشد، فهم و روشنی در آن زیاد است، مستقل میباشد.»
گفتنی است که حضور زنان در تفسیر و تحقیق متنهای دینی در تاریخ اسلام پیشینهی درازی دارد که از نگاه شرعی و حقوقی از حق آموزش، بیان و پژوهش دینی برخوردار بوده اند؛ اما شماری از زنان دانشآموختهی رشتهی شرعیات با وجود این پشتوانههای شرعی و قانونی در عمل به دلیل نگرشهای جنسیتی، دیدگاههای دینی آنان کمتر پذیرفته میشود.






