با گذشت چهار سال از روی‌کارآمدن حکومت سرپرست در افغانستان، شماری از زنان فعال رسانه‌ای و اجتماعی، می‌گویند که حق دست‌رسی زنان به اطلاعات و آزادی بیان به‌ گونه‌ی چشم‌گیری محدود شده است. به باور این زنان، نبود میکانیزم مشخص برای پشتیبانی و تضمین این حق، سبب شده که آزادی‌های بنیادین زنان به طور روزافزونی، از آنان گرفته شود. آن‌ها، تأکید می‌کنند که فشارها و محدودیت‌ها در برابر زنان به ویژه در ولایت‌ها، گسترده‌تر و شدیدتر شده و فضای فعالیت‌های رسانه‌ای و مدنی برای زنان به حداقل رسیده است.

سارا با داشتن چهار سال تجربه‌ی کار رسانه‌ای، در گفت‌وگو با سلام‌وطندار می‌گوید که در وضعیت کنونی افغانستان، نه تنها زنان، بل که حق‌ دست‌رسی مردان به اطلاعات و آزادی بیان محدود شده و افزایش محدودیت‌ها سبب شده که حضور زنان در رسانه‌ها نیز کم‌رنگ شود.

او، می‌گوید: «در اوضاع کنونی، نه تنها زنان، مردان هم‌چنان به آزادی بیان و اطلاعات دست‌رسی ندارند. آن چه حقیقت است، اگر از جانب هر زن و مردی گفته شود، بدون شک سرکوب می‌شوند. آزادی بیان به شکلی در چهار دیواری قرار گرفته که مملو از پنجره‌های زندان‌شکل است. کسی نمی‌تواند از حق طبیعی آزادی بیان استفاده کند. پُررنگ‌ترین چالشی که برای خانم‌ها در حوزه‌ی رسانه و خبرنگاری وجود دارد، نقش کم‌رنگ خانم‌ها و محدودیت‌هایی که بیش‌تر در عرصه‌ی رسانه برای زنان وضع شده، چه در قسمت پوشش یا اجرای وظیفه است.»

سیما سادات، دیگر فعال رسانه‌ای، می‌گوید که آزادی بیان و دست‌رسی به اطلاعات برای زنان به گونه‌ی کم‌پیشینه‌ای محدود و فعالیت رسانه‌ای زنان، با ایجاد محدودیت‌ها از سوی حکومت به ویژه در روستاها، غیرممکن شده است.

بانو سادات، می‌افزاید: «در افغانستان آزادی بیان و دست‌رسی به اطلاعات برای زنان محدود شده و زنان خبرنگار با فشارهای شدید سانسور روبه‌رو هستند. بسیاری از هم‌کاران ما مجبور به ترک کار یا مهاجرت شدند و آن‌هایی که ماندند، با خودسانسوری و ترس کار می‌کنند و دست‌رسی زنان به منابع آزاد اطلاعاتی به ویژه در مناطق روستایی، تقریباً غیرممکن شده است. قواعد و مقررات محدودکننده‌ای که عملاً صدای زنان را خاموش می‌کند و کم‌بود حمایت قانونی و نبود نهادهایی که از زنان خبرنگار حمایت کند.»

سیاه‌موی سروری و یلدا محمدی، از فعالان رسانه‌‌ای در غزنی، می‌گویند که دست‌رسی زنان به اطلاعات و آزادی بیان محدود شده است و رسانه‌ها نیز ترجیح می‌دهند که از مردان بیش‌تر کار بگیرند.

سیاه‌موی، می‌گوید: «رسانه‌های محلی، ترجیح می‌دهند که از مردان به حیث کارمند استفاده کنند یا برای زنان تنها نقش‌های پشت صحنه در نظر می‌گیرند. نبود حمایت‌های مالی و روانی، نبود نهادهای حمایتی و محدودبودن فرصت‌های آموزشی، باعث می‌شود که زنان کم‌تر وارد این عرصه شوند.»

یلدا، نیز می‌گوید: «متأسفانه اطلاعات تا اندازه‌ای که در دست‌رس خبرنگاران ذکور/مرد قرار می‌گیرد، در دست‌رس ما قرار نمی‌گیرد و مشکلات دیگری در رسانه‌های محلی وجود دارد؛ بعضی از رسانه‌ها دخترخانم‌ها را استخدام نمی‌کنند که دخترخانم‌ها در رسانه فعالیت کنند. همین مشکلات در بعضی رسانه‌ها در غزنی وجود دارد و دخترخانم‌ها نمی‌توانند فعالیت بکنند.»

از سویی هم، شماری از این زنان فعال در عرصه‌ی رسانه، می‌گویند هم‌زمان با محدودیت‌هایی که از سوی حکومت در برابر فعالیت رسانه‌ای زنان ایجاد شده؛ اما گاهی برخی از سنت‌های حاکم و فشار خانواده در جامعه نیز، دست‌رسی زنان به آزادی بیان و اطلاعات را محدود کرده است.

یاسمین فروتن، می‌گوید: «زنان در غزنی هم مثل بسیاری جاهای دیگر کشور، با محدودیت‌های زیادی در بخش آزادی بیان و دست‌رسی به اطلاعات روبه‌رو هستند؛ اما در این ولایت مشکلات شان بیش‌تر است. رسم‌ورواج‌های سنتی، فشارهای خانوادگی و نگاه بسته‌ی جامعه، باعث می‌شود که بسیاری زنان نتوانند آزادانه نظر بدهند یا در نشست‌ها ‌و برنامه‌های رسانه‌ای حضور پیدا کنند. در بخش فعالیت رسانه‌ای، زنان غزنی با مشکلاتی مثل کم‌بود آموزش و نبود امکانات مناسب روبه‌رو هستند. هم‌کاری دولت در این بخش محدود است و حمایت عملی چندانی دیده نمی‌شود.»

تهمینه حق‌جو، نیز می‌گوید: «شرایط برای خانم‌ها مساعد نیست و اطلاعات برای خانم‌ها از لحاظ این که آقایان باید باشند، گزارش‌گری بکنند؛ چون شرایط مساعد نیست. ما گزارش‌گران زن را در سطح شهر و کنفرانس‌ها نداریم و نمی‌توانیم از آقایان و مقام‌های دولتی اطلاعات به دست بیاوریم. رسانه‌ها تلاش می‌کنند زنان را حذف کنند و با همان معاشی که خانم‌ها کار می‌کنند، آقایان نیز کار می‌کنند.»

در همین حال، صالحه نوری و حمیرا فرهنگ‌یار، فعالان حقوق زن، می‌گویند که وضعیت دست‌رسی زنان به آزادی بیان و اطلاعات نگران‌کننده است و در سال‌های پسین حق دست‌رسی زنان به اطلاعات و آزادی بیان به گونه‌ی بی‌پیشینه‌ای محدود شده است.

صالحه، می‌گوید: «این جا می‌توانیم عامل‌های محیطی که در جامعه‌ی افغانستان مقدر است را در نظر بگیریم. طبق نظرسنجی که از تحول تا کنون اتفاق افتاده در نظر بگیریم، زنان در جامعه‌ی افغانستان با محدودیت‌ها و فشارهای فوق‌العاده از سوی حکومت قرار گرفته است. زنان به این که چه قدر به اطلاعات و آزادی بیان دست‌رسی دارند، اصلاً رضایت ندارند.»

حمیرا، نیز می‌گوید: «متأسفانه زنان افغانستان در طول تاریخ، مشکلات زیادی را متقبل شدند. این مشکلات نه تنها حل نشد، بل که مشکلات زنان افغانستان روزافزون شده است. در مدت چهار سال زنان افغانستان تمام وظایف و حقوقی که داشتند را کامل از دست دادند و امروز زنان افغانستان در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حضور ندارند. حق دست‌رسی به اطلاعات و آزادی بیان، حق اسلامی، انسانی و شرعی یک انسان است. باید آزادی بیان داشته باشند. متأسفانه زنان افغانستان در مدت چهار سال، هر نوع آزادی بیان آن‌ها نقض شده و زنان افغانستان نمی‌توانند صدای خود را برای اعاده‌ی آزادی بیان بلند کنند.»

ظریف کریمی، فعال رسانه‌ای، نیز می‌گوید که حق‌ دست‌رسی زنان به اطلاعات و آزادی بیان در سال‌های پسین به شدت محدود شده و نهادهای پشتیبان رسانه‌ها در هم‌سویی با نهادهای بین‌المللی باید برای دست‌رسی زنان به این حق، تلاش کنند. «فضای حاکم در افغانستان برای خبرنگاران زن به شدت متأثرکننده است. تا جایی که آزادی بیان، حق انتقاد و دست‌رسی به اطلاعات برای شان به پیمانه‌ای بی‌پیشینه‌ای محدود شده. آن چه مسلم است، این است که خبرنگاران زن حق دارند در کنار خبرنگاران مرد، در فعالیت‌های رسانه‌ای، انتقاد، گزارش‌دهی و دست‌رسی به اطلاعات، نقش بارزی را داشته باشند. توقع می‌رود که نهادهای حامی رسانه‌ها با پشتیبانی نهادهای بین‌المللی بتوانند زمینه‌ی تضمین آزادی و دست‌رسی به اطلاعات و حمایت از خبرنگاران به ویژه خبرنگاران زن در افغانستان را تضمین بدارند.»

در آموزه‌های اسلامی، نیز حق دست‌رسی به اطلاعات و آزادی بیان برای مردان و زنان به گونه‌ی یک‌سان در نظر گرفته شده است و حکومت‌های اسلامی برای تأمین این حق مکلفیت دارند.

قطب‌الدین مجتهد، کارشناس ارشد مسائل دینی، می‌گوید: «حق دست‌رسی به اطلاعات و آزادی بیان در چهارچوب اصول اسلامی، آگاهی و بیان حقایق برای زن و مرد یک‌سان است. از نظر اصول، اسلام زن و مرد را در حق آگاهی، آموزش و بیان نظر برابر می‌داند. حکومت اسلامی وظیفه دارد زمینه‌ی آموزش و دست‌رسی به معلومات سالم و آزادی بیان مشروع را برای مردان و زنان فراهم کند.»

با این حال، ذبیح‌الله مجاهد، سخن‌گوی امارت اسلامی، می‌گوید که با بسته‌شدن برخی از رسانه‌ها، زنان در رسانه‌ها نیز بی‌کار شدند و با رعایت شریعت اسلامی، حکومت هیچ گونه محدودیتی برای فعالیت زنان در رسانه‌ها ندارد. «تا حد زیادی ما تلاش می‌کنیم پوشش خوب داشته باشند؛ مردها و خانم‌ها کار کنند و اصول شرعی را رعایت بکنند، کدام مانعی وجود ندارد؛ ولی در عموم، گاهی یا خود شان حاضر نمی‌شوند و رسانه‌ها محدود شد و کم شد و کارمندان خود را دور کردند. طبعاً در این راستا کم شد از کارمندان رسانه‌ای؛ این تأثیرات خود را دارد و ما کدام مزاحمت برای شان نداریم.»

با فروپاشی جمهوری در افغانستان، نقش زنان در جامعه به ویژه در رسانه‌ها به گونه‌ای بی‌پیشینه محدود شده است. حضور زنان در رسانه‌ها به شدت کم‌رنگ و دست‌رسی آن‌ها به اطلاعات و آزادی بیان نیز، محدود شده است. این چالش، نتیجه‌ی افزایش محدودیت‌های حکومت و فشارهای ناشی از سنت‌های حاکم در جامعه است که به وضوح نشان‌دهنده‌ی کنارزدن زنان از عرصه‌های عمومی و رسانه‌ای در افغانستان است.

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: