هنگام ورود به دانشگاه کابل سنگینی حاکم در فضا را به راحتی میتوان حس کرد. هیچ دانشجویی را نمیتوان در صحن دانشگاه دید، به جز خبرنگاران، نیروهای امنیتی و محافظان امنیتی دانشگاهی که یک روز پیشتر پر بود از شوروشعف به زندهگی و امید به آینده.
روز گذشته حوالی ساعت ۱۱، سه مهاجم وارد دانشگاه کابل شدند و بر ساختمان مرکز ملی آموزش حقوقی حمله کردند.
با دیدن سطح خرابی ساختمان و صنفهای این مرکز میتوان به میزان گستردهگی حملۀ دیروز پی برد. با وجود آن که یکشبانهروز از پایان حمله میگذرد، اما هنوز بوی گوشت و خون و باروت، روان آدمی را میآزارد.
پنجرههای شکسته، شیشههای ریخته کف اتاقها، برگههای پر از خون و کتاب و کتابچه و گلولههایی که با هم آمیختهاند.
حملۀ روز گذشته به دانشگاه کابل نزدیک به شش ساعت طول کشید. به گفتۀ شاهدان عینی، سه مهاجم به ساختمانی که دانشجویان دانشکدۀ اداره و پالیسی مصروف تحصیل بودند، حمله کردند.
نصرتالله، دانشجوی سال چهارم دانشکدۀ اداره و پالیسی میگوید، در دقایق نخست که صدای شلیک را شنیدهاند، فکر کردند که درگیری میان دانشجویان صورت گرفته، اما رفتهرفته صداها نزدیکتر شدند. آنها به طرف پنجره دویدند تا جالی را بکنند و فرار کنند، اما در این لحظه دروازه باز فوراً گشوده شده و یک نفر با لباس نظامی وارد کلاس میشود.
به گفتۀ نصرت، مهاجمان به طرف تمام دانشجویان شلیک کردند و از یک صنف ۳۴ نفری، تنها دو نفر آسیب ندیده است و بقیه یا کشته شدهاند و یا زخم برداشتهاند. نصرتالله میگوید، کسانی که در قطار اول و دوم بودند همۀشان کشته شدند و از قطار اول تنها او زنده مانده است.
نصرتالله با چشمان پر از اشک میگوید، پس از این که طبقۀ اول از وجود مهاجمان پاک شد، دیگران از صنف خارج شدند، اما ۱۵ نفر از همصنفیهایش اصلاً از جایشان بلند نشدند.
محمدمسیح، دانشجوی دیگر این دانشکده میگوید، بیشتر از نصف همکلاسیهایش در مقابل چشمانش کشته شدند. او میگوید، داخل صنف مصروف درسخواندن بودهاند که دو نفر وارد صنف شده و به طرف دانشجویان شلیک کردهاند. مسیح خودش را روی صنف میاندازد و در همین حالت گلوله به پایش اصابت میکند، اما طوری وانمود میکند که مُرده است؛ زیرا میداند، اگر تروریست بداند زنده است، با شلیک گلولۀ دیگری، جانش را می گیرد.
مسیح میگوید، در حدود بیشتر از دوونیم ساعت که تروریستها هنوز در منزل اول بودند، او روی زمین بدون حرکت قرار داشت و بوی دود و باروت آنقدر زیاد بوده که نفسکشیدن برایش دشوار شده است. مسیح میگوید، چهره و لباس تروریستها را ندیده است؛ زیرا آنها بالافاصله پس از ورود به صنف، به سمت دانشجویان شلیک کردهاند.
حسیب الله احمدزی، یکی دیگر از شاهدان عینی و دانشجوی ترم هفتم دانشکدۀ اداره و پالیسی میگوید، دو نفر مسلح را دیده است که از عقب ساختمان وارد شدهاند و سپس به تیراندازی شروع کردهاند.
حسیبالله میگوید: «ساعت دوم درس نداشتیم و در دهلیز ایستاد بودیم که دو نفر مسلح از پشت ساختمان که باغ و جنگل است وارد دهلیز شدند، در اول فکر کردم محافظاناند، اما پس از آن که به سمت دانشجویان شلیک کردند، فهمیدم اوضاع خوب نیست. به طرف منزل دوم رفتم و خودم را به اتاق استادان دورۀ ستاژ رساندم.»
به گفتۀ حسیبالله، دو استاد در اتاق بودهاند و با ورود حسیبالله، دروازه را بسته و تلاش میکردهاند تا الماری را پشت دروازه بکشند. در همان زمان یکی از مهاجمان حسیبالله را میبیند و به طرفش شلیک میکند. یکی از گلولهها به صورت سطحی در دست حسیبالله اصابت کرده و گلولۀ دیگر استخوان پایش را شکستانده است.
دو استادی که با حسیبالله بودند، خودشان را از پنجره پایین انداختند، اما حسیب به خاطر زخمش نتوانسته خودش را نجات دهد. او میگوید که پس از تقریباً دو ساعت نیروهای کماندو که منزل اول را از وجود مهاجمان پاک کرده بودند، او را نجات دادهاند. او میگوید، دستکم جسد چهار همصنفیاش را با چشمان خودش دیده است.
آخرین آمار وزارت داخله نشان میدهد که در حملۀ دیروز به دانشگاه کابل، ۲۲ تن کشته و ۲۲ تن دیگر زخمی شدهاند، اما دانشجویان و نیروهای امنیتی شاهد صحنه میگویند که آمار واقعی قربانیان بیشتر از آماریست که از سوی دولت اعلام شده است.