خاور میانه، از قرن گذشته به این سو به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، کانون عمده‌ی جنگ و بحران‌ بوده و این وضعیت در قرن حاضر نیز ادامه یافته است. خاور میانه، به دلیل جایگاه ژئواستراتژیک و ژئواکانومیکی که دارد، از گذشته‌ها، دست‌خوش جنگ و نبردهای طولانی‌مدت میان قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی برای تأمین منافع ملی شان بوده است. اختلاف‌های سیاسی، مذهبی و اجتماعی میان کشورهای این منطقه و مداخله‌ی بازیگران بیرونی، سبب شده که خاور میانه، همواره دچار بحران‌ و درگیری باشد. توسعه‌نیافتگی کشورهای واقع در خاور میانه و هم‌چنان گسترش افراط‌گرایی در این منطقه، باعث بروز بحران‌های بزرگی در سطح منطقه‌ و جهان شده است. سایه‌ی اختلاف‌ها میان کشورهای این منطقه، عامل اصلی افزایش تنش‌ها و بحران در آن بوده که یکی از این بحران‌ها، دشمنی دیرینه میان فلسطین و اسرائیل است.

تاریخچه‌ی دشمنی میان اسرائیل و فلسطین، به بعد از جنگ جهانی دوم و به زمانی برمی‌گردد که یهودیان، خواستار ایجاد سرزمین مشخص برای خود شدند. این خواست یهودیان با واکنش عرب‌های مسلمان به ویژه فلسطینی‌ها مواجه شد و از آن زمان تا اکنون، چند جنگ میان کشورهای عربی و اسرائیل به ویژه میان فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها رخ داده که آخرین نمونه‌ی آن، حالا در نوار غزه جریان دارد. این درگیری‌ها پس از آن رخ داد که «گروه حماس» در هفت اکتبر، حمله‌ی را زیر نام «طوفان‌الاقصی» بر خاک اسرائیل انجام داد که در نتیجه‌ی آن، تنش‌ها میان اسرائیل و فلسطین بالا گرفت و پای کشورهای دیگر را به این منطقه کشاند.

با این ‌حال، پرسشی که اکنون مطرح می‌شود این است که چرا با گذشت بیش‌تر از ۲۰ روز از حمله‌ی گروه حماس به خاک اسرائیل، ارتش مجهز این کشور به غزه حمله نمی‌کند؟

آغاز نبرد میان اسرائیل و فلسطین

برای بررسی اختلاف‌ها میان اسرائیل و فلسطین، نیاز است تا نگاهی به گذشته بیندازیم؛ زمانی‌که یهودیان در سراسر جهان به شکل پراکنده زندگی می‌کردند و سرزمین مشخصی از خود نداشتند. سرزمین فلسطین، پیش از جنگ جهانی اول برای حدود ۴۰۰ سال جزو امپراتوری عثمانی به ‌شمار می‌رفت. در سال‌های پایانی این امپراتوری، عثمانی‌ها برتری قومیت تُرک را در دستور کار خود قرار دادند که این امر، سبب به‌وجودآمدن تبعیض علیه عرب‌ها شد. در همین زمان بود که عرب‌ها و یهودیان ساکن فلسطین، از نیروهای متحدین حمایت کردند، که این موضوع موج گسترده‌‌ای از ملی‌گرایی عربی را به دنبال داشت. ملی‌گرایی عرب‌ها، سبب شد که تنش‌ها میان عرب‌ها و یهودیان فلسطین و مهاجران تازه‌وارد یهود بیش‌تر شود.

سلام‌وطندار را در شبکه‌ی «ایکس» دنبال کنید

در پایان جنگ جهانی اول در ۱۹۱۷، دولت بریتانیا با صدور اعلامیه‌ی بالفورد، تأسیس یک کشور برای ملت یهود را مورد حمایت قرار داد که پس از پایان جنگ، سرزمین فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا درآمد و مهاجرت یهودیان به فلسطین، افزایش یافت.

با پایان‌یافتن قیمومیت بریتانیا در ۱۵می ۱۹۴۸، دیوید بن‌گوریون، دولت اسرائیل را تشکیل داد که از آن زمان تا اکنون، جنگ‌ها و درگیری‌های زیادی میان اعراب و اسرائیل به وقوع پیوسته است و پیروز این نبردها نیز، اکثراً اسرائیل بوده است. با این ‌حال، تازه‌ترین حمله‌ی غافل‌گیرانه‌ی گروه حماس -که یکی از گروه‌های شبه‌نظامی فلسطین است-، به خاک اسرائیل و ورود نظامیان این گروه به درون قلمرو آن بسیار بی‌پیشینه بوده است. گروه حماس در این حمله، نزدیک به پنج هزار موشک به‌ مناطق مختلف اسرائیل شلیک کرد و نظامیان این گروه نیز، از دیوار حائل میان غزه و اسرائیل عبور کرده و وارد خاک اسرائیل شدند. در حمله‌ی گروه حماس به اسرائیل، صدها تن کشته و زخمی شدند و شماری نیز، توسط نیروهای حماس به گروگان گرفته شدند. حمله‌ی بی‌پشینه‌ی حماس به اسرائیل، این کشور و بسیاری از کشورهای جهان را شوکه‌ کرد و ارتش اسرائیل، برای تلافی این حمله، نوار غزه را مورد حمله‌های هوایی و توب‌خانه‌ای قرار داده که در نتیجه‌ی آن، هزاران تن کشته، زخمی و آواره شده اند.

واکنش‌های منطقه‌ای و جهانی در قبال درگیری‌ها

واکنش‌ها در برابر حمله‌ی گروه حماس بر اسرائیل، متفاوت بوده است. کشورهای غربی مانند امریکا، انگلستان و اتحادیه‌ی اروپا، این حمله را وحشیانه خوانده و آن را جنایت بشری تلقی کرده اند. هم‌چنان کشورهای غربی و حامیان اسرائیل، گفته اند که در مبارزه‌ی این کشور در برابر فلسطینیان و گروه حماس، از اسرائیل حمایت همه‌جانبه می‌کنند که سفر رییس جمهور و وزیر خارجه‌ی امریکا به اسرائیل گواه این موضوع  است.

با این ‌حال، کشورهای اسلامی این اقدام مردم فلسطین و گروه حماس را حق مشروع آن‌ها خوانده و بر برگشت سرزمین‌های غصب‌شده‌ی مردم فلسطین از سوی دولت اسرائیل تأکید می‌کنند. کشورهای اسلامی به ویژه کشورهای عربی، حمله‌های دولت اسرائیل به غیرنظامیان و مکان‌های عمومی را به شدت مورد انتقاد قرار داده و خواستار توقف بی‌درنگ حمله‌های دولت اسرائیل به غزه شده‌ اند. رجب‌طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، بارها گفته که از حق مسلم مردم فلسطین در برابر دولت اسرائیل دفاع می‌کند؛ اما کشورهای ابرقدرت نظیر روسیه و چین، هنوز در مورد این بحران، موضع روشن و مشخصی نداشته اند. روسیه بنا بر منافع و حوزه‌ی نفوذی که در خاور میانه دارد، همواره در معادلات این منطقه نقش مهمی داشته است. روسیه تا اکنون هیچ اقدامی برای دخالت در بحران ایجادشده نکرده است، شاید هنوز نگرانی روسیه از بحران اوکراین تمام نشده و این کشور نمی‌خواهد خود را درگیر مسئله‌ی خاور میانه کند. درگیری‌های تازه‌ی خاور میانه اما، برای چین یک فرصت است تا از گرفتاری امریکا در دو جنگ فلسطین-اسرائیل و اوکراین-روسیه نهایت استفاده را ببرد. هدف چین، این است تا بتواند با سرگرم‌نگه‌داشتن امریکا، مشکل قدیمی خود با تایوان را حل کرده و این جزیره را به خاک خود ضمیمه کند.

شکل‌گیری ناسیونالیزم عربی

با گذشت بیش‌تر از ۲۰ روز از شروع درگیری‌ها میان فلسطینی‌ها و اسرائیل، دولت اسرائیل همه‌ی نیروهای ذخیره‌ی خود را به مرزهای غزه اعزام کرده است. ارتش اسرائیل قصد دارد تا با طرح یک حمله‌ی بزرگ، تمام بخش‌های غزه را از وجود اعضای گروه حماس پاک‌سازی کند؛ اما در طول این مدت، ارتش اسرائیل هیچ اقدامی برای حمله‌ی زمینی به غزه انجام نداده است. چه چیزی ارتش اسرائیل را از حمله‌ی زمینی بازداشته است؟

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

با این ‌که کشورهای عربی و خصوصاً کشورهای خاور میانه با هم اختلافات عمیق و قدیمی دارند، اما در بسیاری از موارد با هم اشتراکات زیادی نیز دارند. ایدیولوژی اسلام، به‌ عنوان یک چتر بزرگ، همواره مهم‌ترین نقطه‌ی اشتراک و اتحاد این کشورها بوده است. هم‌چنان وجود اشتراکات فرهنگی، مذهبی، زبانی و اجتماعی، سبب شده تا یک حس ملی‌گرایی میان مردم عرب شکل بگیرد. ناسیونالیزم عربی، بزرگ‌ترین عامل اتحاد کشورهای عربی در خاور میانه است. عرب‌ها، همیشه دیدگاه برتربینانه به خود دارند و خود را قوم برتر می‌دانند. یکی از دلیل‌هایی که ارتش اسرائیل، هنوز اقدامی برای حمله‌ی زمینی به غزه نکرده است را می‌توان به ملی‌گرایی عربی نسبت داد؛ زیرا اسرائیلی‌ها، به خوبی درک کرده اند که با حمله‌ی زمینی به غزه، احساس ناسیونالیزم عربی در میان کشورهای عربی زنده شده و سبب بروز بحران بزرگ‌تر خواهد شد. از زمان شروع درگیری‌ها میان اسرائیل و فلسطین، دولت اسرائیل بارها گفته است که کشورهای عربی نباید در این مسئله مداخله کنند و در مقابل، کشورهای عربی حمله‌های اسرائیل را نکوهش کرده و خواستار توقف آن شده است. اگر ارتش اسرائیل به غزه حمله کند، احساس ناسیونالیزم در میان مردم عرب تقویت شده و سبب اتحاد بیش‌تر کشورهای عربی در مقابل یک دشمن بیرونی می‌شود. هم‌چنان وجود ایدیولوژی اسلام در میان کشورهای اسلامی، سبب خواهد شد تا کشورهای اسلامی خارج از منطقه خاور میانه نیز، از فلسطینی‌ها حمایت کنند.

نتیجه‌گیری

در یک نتیجه‌گیری کامل، می‌توان بیان داشت که؛ خاور میانه بنا بر موقعیت استراتژیک و منابع سرشاری که دارد، همیشه میدان رقابت میان کشورهای قدرت‌مند و قدرت‌های منطقه‌ای بوده است. اکثر کشورهای قدرت‌مند، وجود درگیری و بحران در این منطقه را به سود خود می‌دانند، حتا گاهی به گسترش این بحران‌ها کمک نیز می‌کنند. نبرد میان فلسطین و اسرائیل هم، نمونه‌ی عینی از این موضوع است.

با این‌ که بیش‌تر کشورها برای حل این منازعه و بحران پیش‌آمده تلاش می‌کنند؛ اما بسیاری از قدرت‌های بزرگ، خواستار گسترش این بحران استند؛ زیرا منافع این کشورها با ایجاد هرج‌ومرج در این منطقه، بیش‌تر تأمین می‌شود.

با این همه، معضل به‌وجودآمده، با جنگ و درگیری حل نخواهد شد؛ زیرا اسرائیل با این‌ که حامیان بزرگی در سطح جهان دارد، اما برای بقا، نیازمند ایجاد روابط با کشورهای عربی است. اگر دولت اسرائیل، نتواند روابط خود را با کشورهای عربی دوستانه ساخته و حمایت این کشورها را به دست بیارود، همیشه با گروه‌های شبه‌نظامی در این منطقه درگیر خواهد بود. در مقابل، کشورهای عربی برای این‌ که روابط خود با دولت اسرائیل را عادی سازند، یک سلسله پیش‌شرط‌ها و پیشنهادهایی را مطرح کرده اند. یکی از پیشنهادها، بازگرداندن سرزمین‌های گرفته‌شده‌ی مردم فلسطین توسط دولت اسرائیل است؛ چیزی که دولت اسرائیل راضی به انجام آن نبوده است. بنا بر این، نیاز است تا سازمان‌های بین‌المللی و کشورهای بی‌طرف، در این قضیه پادرمیانی کرده و این مسئله را به شیوه‌ی مسالمت‌آمیز و از طریق گفت‌وگو حل کنند تا از آسیب‌رسیدن بیش‌تر به غیرنظامیان و مکان‌های عمومی جلوگیری شود.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: