«چندین سال را برای رسیدن به هدفم جنگیدم؛ اکنون که دیگر هیچ امیدی نیست تا در رشتهی مورد علاقهام فعالیت کنم، تصمیم دارم که کشور را ترک کنم.» این را شریفه حیدری میگوید؛ دختری که به تازگی از رشتهی خبرنگاری در دانشگاه ابنسینا فارغ شده است. او که سالهای دانشجوییاش را با فرازوفرودهای زیادی پشت سر گذاشته، تا بتواند با پایان این دوره، وارد فضای کاری شده و خبرنگار موفقی باشد؛ اما اکنون، به دلیل محدودیتهای بیشماری که سر راه خبرنگاران زن در افغانستان قرار گرفته، امید آن را ندارد که بتواند در این رشته کار کند. این ناامیدی در شریفه و محدودیتهای کار رسانهای برای زنان، سبب شده که او پس از پایان درسهایش در دانشگاه، برای واردشدن به میدان فعالیتهای خبرنگاری، به هیچ رسانهای مراجعه نکند.
به دنبال بازگشت امارت اسلامی به قدرت، حضور زنان در رسانهها محدود شده و اکنون نیز، آن شمار از زنانی که در رسانهها کار میکنند، ناچار اند محدودیتهای زیادی را بپذیرند.
بر اساس آمار سازمانهای پشتیبان حقوق خبرنگاران، در مقایسه با دورهی جمهوری، اکنون ۸ درصد خبرنگاران زن در رسانهها باقی مانده اند؛ کاهشی که باعث شده صدها دانشآموختهی دختر خبرنگاری، از دورنمای ناروشنی که در برابر شان قرار دارد، نگرانی و دلهره داشته باشند.
نجوا ملکوت، دختر جوان دیگری که در بهار سال روان، درسهایش را در رشتهی خبرنگاری در دانشکدهی ژورنالیزم و ارتباطات عامهی دانشگاه کابل به پایان رسانده، میگوید که این رشته را عاشقانه دوست دارد و با وجود تهدیدهای امنیتی، هراس از ربوده و کشتهشدن خبرنگاران و نگرانیهای خانواده که میخواستند این رشته را ترک کنم؛ اما من ادامه دادم. نجوا میافزاید که دوست داشت پس از پایان دورهی دانشجویی، به کار عملی در یکی از رسانهها شروع کرده و برای بازتاب ناخوشیها و خوشیهای شهروندان افغانستان، پیشگام باشد؛ دوستداشتنی که این روزها به زخمی در سینه و ذهنش بدل شده و آرامش را از او گرفته است.
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
دلزدگی ناشی از محدودیت فضای کاری برای زنان در رسانهها، سبب شده که نجوا، به هیچ یک از رسانههای فعال در کشور، درخواست کاری نفرستد. «حتا نمیدانم آیا میتوانم سند تحصیلی خود را در این رشته با همان اعتبار همیشگی به دست بیاورم یا خیر! اکنون به آیندهام در افغانستان هیچ امیدواری ندارم و این، سبب شده که حتا تلاش نکردهام به رسانهای برای دریافت فرصت شغلی، درخواست بدهم.»
این تنها سرنوشت محتوم شریفه و نجوا نیست؛ دختران و زنان زیادی مانند آنها، ناچار شده اند که پس از سالها تحصیل در رشتهی خبرنگاری، امید خبرنگارشدن در افغانستان را از سر بیرون کنند و به روزمرگی کسلکنندهی بودن در چهاردیواری خانه، تن بدهند. این ناامیدی به راهیافتن به فضای کاری در شماری از دانشآموختگان دختر خبرنگاری به ویژه آنهایی که تجربهی کاری دارند، باعث شده که در اندیشهی رفتن به بیرون از کشور بیفتند و رؤیاهای شان را در جاهای دیگری دنبال کنند.
نتوانستم در هیچ رسانهای کار بگیرم
با رویکارآمدن امارت اسلامی، فعالیت رسانهای در افغانستان با محدویتهای زیادی روبهرو شده؛ محدودیتهایی که بیشتر خبرنگاران زن را هدف گرفته و باعث شده که حضور آنها در رسانهها، به کمترین میزان آن در دو دههی گذشته برسد. در سوی دیگر، سدهایی که در برابر حضور زنان خبرنگار در کشور قد کشیده، باعث شده که شماری از آنها به دلیل کنارزدهشدن از رسانهها، در فکر رفتن به بیرون از کشور بیفتند.
زهرا سروری که به تازگی رشتهی خبرنگاری را در یکی از دانشگاههای خصوصی به پایان رسانده و سالهای زیادی را نیز، با گویندگی در رسانههای مختلف سپری کرده، میگوید که وضع محدودیتهای اخیر بر فعالیت رسانهای زنان در افغانستان، با گذشت هر روز فضای کاری را بر او تنگتر میکرد. «هنگام اجرای وظیفه، پوشش با رنگ سیاه و پوشیدن ماسک برای ما اجباری شد؛ با وجود علاقهی فراوانی که به گویندگی دارم؛ اما این قانونها، شرایط را برایم دشوار کرده بود.» با این همه، زهرا به کارش در رسانهها ادامه میدهد؛ اما، آهسته آهسته با بدلکردن رسانههای زیادی، از هر کدام، برکنار شده و سرانجام ناچار میشود، برای ادامهی زندگی به کشور دیگری برود. «زمانی که در افغانستان بودم، در چندین رسانه کار میکردم که آنها هم، پس از مدتی بسته شدند و بالاخره نتوانستم فرصت شغلی در رسانه پیدا کنم.»
اکنون، محدود رسانههایی در افغانستان استند که مطابق به معیارهای مورد پذیرش امارت اسلامی، خبرنگاران زن را در ساختار شان جا داده اند.
ظریف کریمی، مسئول نهاد پشتیبان رسانههای آزاد افغانستان (نی)، به سلاموطندار میگوید که از یک سال و چند ماه به این سو، به دلیل محدودیتهایی که روی فعالیتهای رسانهای وضع شده، زمینهی کاریابی برای خبرنگاران زن به شدت کاهش یافته و به چالش بزرگی بدل شده است. او میافزاید که در آغاز حکومت کنونی، شرایط و پالیسیهایی برای حضور و فعالیت زنان در رسانهها مشخص شده بود که با شدیدترشدن این شرایط، شمار زیادی از خبرنگاران و کارمندان رسانهای زن، فعالیت خود را در رسانهها از دست دادند.
به گفتهی کریمی، پیش از سقوط جمهوری، دو هزار و ۱۳۸ خبرنگار زن در افغانستان فعالیت داشت؛ اما در یکسالگی امارت اسلامی، نزدیک به ۹۳درصد آنها، کار خود را از دست داده اند. او، همچنان میافزاید که اکنون، رسانهها برای جذب خبرنگاران و کارمندان زن، تمایل کمتری دارند؛ «چون تصور شان این است که اگر این محدودیتها ادامه یابد، دایرهی فعالیت شان محدودتر میشود.»
با این حال، کنارزدهشدن خبرنگاران زن از فعالیت در رسانهها، در حالی که آزادیهای فردی و اجتماعی-اقتصادی آنها را محدود میکند، ناخوشیهای روانی را نیز با خود در پی دارد.
سلاموطندار فارسی را در تویتر دنبال کنید
بیکاری در حالی که در کوتاهمدت، باعث رفع خستگی میشود و میتوان آن را به فرصتی برای تفریحکردن تبدیل کرد، اما به باور روانشناسان، کنارزدهشدن از فضای کاری و نداشتن حق بازگشت به آن، حس پوچی و «بیارزشبودن» را در فرد به همراه دارد؛ حسی که روی کیفیت زندگی فردی و اجتماعی، تأثیر منفی میگذارد.
فرحناز محبی، روانشناس و رواندرمان، میگوید که ازدستدادن حق کار، در کنار ایجاد استرسهای جدی و غیرعادی، اضطراب، افسردگی، میتواند تمایل به خودزنی و خودکشی در فرد را نیز در پی داشته باشد. خانم محبی روند رواندرمانی را برای مبارزه با اثرهای منفی روانی ازدستدادن حق کار، کارساز دانسته و میگوید که اگر فرد دچار ناخوشی روانی، با کسی صحبت نکند و مشکلش را در میان نگذارد، ممکن با مشکلهای بزرگتری روبهرو شود که بدترین حالت آن، اقدام به خودکشی است.