روز جهانی آموزش؛ برنامه‌ی جهانی غذا: بیش‌تر کودکان در افغانستان گرسنه به مکتب می‌روند

برنامه‌ی جهانی غذای سازمان ملل متحد در افغانستان، گفته که بیش‌تر کودکان در افغانستان، گرسنه به مکتب می‌روند.
بر اساس گزارش‌های نهادهای حقوق‌بشری و امدادرسان، شمار زیادی از کودکان در ولایت‌های مختلف به دلیل ناداری خانواده‌های شان، ناچار اند که به کارهای خیابانی یا کارهای شاق رو بیاورند و در نتیجه از دست‌رسی به آموزش باز می‌ماند.

گفت‌وگو با ۱۶ کارمند زن در ارتش حکومت پیشین؛ زنان برکنارشده با وضعیت بد اقتصادی روبه‌رو اند

سمیرا، یکی از این زنان که در جاده‌های شهر کابل دست نیاز به دیگران دراز می‌کند، می‌گوید که ۱۲ سال در حکومت پیشین در بخش‌های مختلف ارتش ملی وظیفه اجرا کرده و در جریان کار، تحصیلاتش را نیز تا کارشناسی ارشد ادامه داده است؛ اما پس از تغییر نظام، برای نجات فرزندش از گرسنگی به تکدی‌گری رو آورده است.

رقم بلند گرسنگی؛ «۱۶ میلیون تن به مواد غذایی نیازمند است»

برنامه‌ی جهانی غذا، روز گذشته -جمعه، ۱ جدی- در بیانیه‌ای گفته که اکنون، ۱۶ میلیون تن در افغانستان به مواد غذایی نیازمند است. در همین روز، کمیته‌ی روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا نیز، گفته که بیش از ۱۲ میلیون تن در افغانستان، با گرسنگی شدید روبه‌رو اند که سرپرستی دو میلیون تن آن‌ها را زنان به عهده دارند.

برنامه‌ی جهانی غذا: ۲.۸ میلیون تن در افغانستان در سطح اضطراری گرسنگی قرار دارند

برنامه‌ی جهانی غذای سازمان ملل متحد (WFP)، در اعلامیه‌ای گفته است که کارل سکاو، معاون رییس اجرایی و مدیر عملیاتی این برنامه‌، هفته‌ی گذشته برای دیدن عملیات کمک‌رسانی برنامه‌ی جهانی غذا در یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های بشری جهان، به افغانستان سفر کرد.

گرسنگی؛ گردابی که میلیون‌ها شهروند در آن گیر کرده اند

در تاریخ معاصر افغانستان، درصدی بیش‌تر شهروندان همواره با چنگ‌ودندان توانسته اند به زندگی ادامه بدهند؛ وضعیتی که با روی‌کارآمدن جمهوری، دگرگون شد؛ طوری که در دهه‌ی نخست آن، شهروندان، می‌توانستند با اندکی زحمت، نیازهای ابتدایی مانند نیازهای خوراکی، سرمایشی و گرمایشی شان را فراهم کنند. این وضعیت، دیری نپایید و با نزدیک‌شدن به سال‌های پایانی جمهوری، باز هم مانند گذشته، شهروندان دچار ناداری مفرط شدند که همه‌گیری کوید-۱۹ به شدت آن افزود

«روزهایی شده که سه تا چهار روز چیزی برای خوردن نبوده و ما چیزی نخورده‌ایم»

در گزارش تازه‌ی سازمان خوراک و کشاورزی ملل متحد زیر نام «گزارش جهانی در باره‌ی بحران‌های غذایی» که به تازگی پخش شده، آمده است که شهروندان هفت کشور در دوره‌ی زمانی از سال ۲۰۲۲، با فقر، ناداری و گرسنگی شدید روبه‌رو شده اند. بر اساس این گزارش، ۵۷ درصد از گرسنگان در سومالیا بوده اند.

مادر فقیر: با ترس این‌ که فرزندانم از گرسنگی بمیرند شب را به صبح می‌رسانم

به دنبال سرمای شدید در افغانستان، شماری از شهروندان با مشکلات بسیاری روبه‌رو شده اند؛ شهروندانی که به دلیل فقر، شب‌ها را گرسنه و روزها را در جست‌وجوی غذا سپری می‌کنند. به دلیل جنگ‌های طولانی، خشک‌سالی، فقر و عامل‌های دیگر، بسیاری از خانواده‌ها مجبور به ترک خانه‌های شان و شماری دیگر به امید آینده‌ی بهتر در کابل ساکن شده اند.

زندگی در میانه‌ی عذاب؛ «کاکا جان خیره یک نان خو به مه بگیر!»

عقربه‌ها از هفت شام گذشته است که سر کوچه می‌رسم. با دیدن دو زنی که انگار مادر می‌نمایند و دختر جوانی که با سماجت و درماندگی، پای پنجره‌ی نانوایی نشسته و حین نزدیک‌شدنم، سر شان را به سمتم می‌چرخانند و با نیازی که در چشم شان زوزه می‌کشد، انتظار گرفتن نانی از من را در خود می‌پزند

گرسنگی‌ و دیگر هیچ!

در میان نیازهای اساسی و ابتدایی انسان‌ها، خوردن، نخستین نیاز انسانی است؛ نیازی که تا برآورده نشود، نمی‌توان به چیز دیگری اندیشد یا دنبال سیرکردن نیاز دیگری رفت. انسان، مادامی که نفس می‌کشد، به خوردن‌ونوشیدن نیاز حتمی دارد؛ نیازی که این روزها برای شمار زیادی از باشندگان افغانستان، از راه‌های ساده و بی آن که ناچار به زیرپاگذاشتن حرمت نفس شان باشند، برآورده‌شدنی نیست.

در گرداب بی‌کاری و ناداری؛ «چند وقت تکس‌رانی کردم؛ چون بلد نبودم، نتوانستم»

محمداعظم اصغری، شهروند دیگری که با داشتن سال‌ها تجربه‌ی کار در رسانه‌ها، به دنبال تحول سیاسی پسین، خانه‌نشین شده، می‌گوید که گذراندن شب‌وروز در بی‌کاری و بدون پشتوانه‌ی مالی، زندگی را بیش از اندازه برایش دشوار کرده است؛ دشواریی که با سردشدن هوا برای او بیش‌تر شده است.

تلخ‌کامی‌های بی‌پایان؛ گرسنگی صدها هزار تن را در خطر احتمالی مرگ قرار داده است

وارد پارک شهر نو می‌شوم؛ جایی که بیش‌تر از کسانی که برای تفریح آمده باشند، افراد ‌بی‌کار با چهره‌های آشفته و خسته در آن به چشم می‌خورند. در میان این «خستگی»‌ها، افرادی از هر دسته‌ی سنی دیده می‌شود که رنج نداشتن در پوشاک رنگ‌رفته‌، چهره‌ی ناخوش و لب‌های خشکیده‌ی شان به خوبی پیداست.