زمین‌لرزه در شمال؛ کودکان در فیروزنخچیر سمنگان گرفتار سرما، بیماری و بی‌سرپناهی اند

چند هفته پیش زمین‌لرزه‌ی شدیدی باشندگان سمنگان و بلخ را با ویرانی و مرگ روبه‌رو کرد؛ زمین‌لرزه‌ای که خانه‌ها را ویران کرد، جان‌ها را گرفت و آینده‌ی ناروشن را پیش پای صدها خانواده قرار داد. اکنون، در ولسوالی فیروزنخچیر سمنگان، همان‌هایی که از زیر آوار جان سالم به در بردند، با دشمنی دیگر دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ سرما، بیماری، آلودگی محیطی و نا‌توانی.

رنج بی‌سرپناهی؛ قصه‌ی بازگشت‌کنندگانی که سقفی از خود روی سر ندارند

محمدالله نیازی که اخیراً از ایران بازگشته، با این که زندگی در زادگاه را یک مزیت می‌داند، اما می‌گوید که روزوحال خوبی ندارد و در خانه‌ای شب‌وروزش را می‌گذارند که سقف آن در حال فروریختن است. در مورد روند بازگشتش به تخار، می‌گوید: «به احترام ما را به خانه رساندند؛ اما حالا وضعیت ما خیلی بد است. هیچ کاری نیست.»

یافته‌های سلام‌وطندار؛ بیش‌تر زنان بازگشته با چالش‌های بی‌سرپناهی و آینده‌ی ناروشن روبه‌رو اند

گل‌بشره، زنی ۴۰ساله از کندز که ۳۵ سال را در پاکستان و قندی‌گل ۴۵ساله از بغلان که پنج سال را در ایران زندگی کرده بودند، می‌گویند که به دلیل ناامنی طی سالیان متمادی در کشور و بی‌کاری، آنان مجبور به ترک کشور شده بودند و اکنون با بازگشت اجباری و بی‌سرپناهی در کشور روبه‌رو شده اند.

ناداری و غم بی‌سرپناهی؛ «هیچ چیزی نداریم، آیا این زندگی است؟»

شماری از خانواده‌ها در دل پایتخت، زمستان را در خانه‌هایی بدون در و پنجره و دست‌رسی‌داشتن به هیچ گونه امکانات گرمایشی سر می‌کنند. ۱۵ خانواده در اردوگاه/کمپ «تجوا» در چهارراه «گل‌سرخ» شهر کابل، در اتاقک‌هایی بدون در و پنجره و سقف‌های شکسته، شب‌وروز شان را می‌گذرانند.