اظهارات صادق فطرت ناشناس، هنرمند شناخته شدهٔ افغانستان درباره کتاب «پُته‌خزانه» یا «گنجینهٔ پنهان» که نزد بسیاری از شهروندان پشتون افغان از کتاب‌های تاریخی و مهم درباره تاریخ و ادبیات این قوم به شمار می‌رود، واکنش‌های گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی به راه انداخت و اختلاف نظر عمیق درباره این کتاب جنجالی را برجسته ساخت.

اما دامنه این واکنش‌ها به کاربران شبکه‌های اجتماعی محدود نماند، بلکه به رسانه‌ها، از جمله بی‌بی‌سی افغانستان (بخش پشتو و فارسیِ دری)، نیز کشیده شد.

محمد صادق فطرت، مشهور به ناشناس، هنرمند و شاعر مشهور افغانستان که در ۱۹۳۵ در قندهار متولد شد. او فارغ‌التحصیل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل است، ادبیات روسی را در شوروی سابق خوانده و در زبان و ادبیات پشتو نیز دکترا دارد.

این مقاله درباره جنبه‌های مختلف قضیه «پته خزانه» به دو بخش تقسیم شده که به نوبت منتشر خواهد شد. در بخش اول درباره «پته خزانه»، سابقه‌ تاریخی آن و نظرات موافقان و مخالفان بحث خواهد شد. در بخش دوم، نقش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در افغانستانِ امروز در مباحثی است که سابقهٔ تاریخی و اغلب «وجههٔ قومی‌» دارند و به عنوان یک مطالعه موردی در این زمینه، عملکرد بی‌بی‌سی افغانستان (بخش فارسیِ دری و پشتو) در پوشش خبری این جنجال و درس‌هایی که از آن می‌توان آموخت، بررسی خواهد شد.  

محمد صادق فطرت، مشهور به ناشناس، هنرمند و شاعر مشهور افغانستان در ۱۹۳۵ در قندهار متولد شد. او فارغ‌التحصیل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل است، و در زبان و ادبیات پشتو نیز دکترا دارد.

«پته‌خزانه» چیست؟

عبدالحی حبیبی از تاریخ‌نگاران معاصر افغانستان (۱۹۱۰-۱۹۸۴) در سال ۱۳۲۳ هجری شمسی کتابی با نام «پته‌خزانه» را به چاپ رساند که ادعا می‌کرد شخصی به نام «محمد بن داودخان بن قادرخان هوتک» از رجال دربار شاه‌حسین هوتک، در قندهار نوشته شده است.

حبیبی در مقدمه کتاب «پُته خزانه» می‌نویسد:

«این کتاب نایاب پته‌ خزانه (گنجینه پنهان) نام دارد که در سال ۱۱۴۱-۱۱۴۲ هجری قمری به امر و ارادهٔ پادشاه جوان و معارف دوست و پشتو‌پرور، اعلیحضرت شاه‌حسین هوتک در قندهار از طرف محمد بن داودخان بن قادرخان هوتک نگاشته شده است.»

حبیبی در توضیح بیشتر می‌گوید که این کتاب شرح حال شعرای پشتون است که به سه «خزانه» تقسیم شده: خزانه‌ٔ اول در حوال و اشعار شعرای قدیم از سنه ۱۰۰ تا هزار هجری و خزانه دوم شرح حال و اشعار معاصرین و خزانه سوم درباره زنان شاعر پشتون است.

بخشی از مقدمه عبدالحی حبیبی بر «پته خزانه»

هیچ مدرک مکتوبی نیست که در آن، این تاریخ‌نگار برجسته توضیح داده باشد که این کتاب چگونه به دست او افتاده. اما اسناد زیادی در قالب مقالات پژوهشی وجود دارد که نشان می‌دهد بسیاری از محققان و چهره‌های دانشگاهی هم‌دوره حبیبی این سوال را از او پرسیده‌اند و پاسخی نگرفته‌اند. حبیبی در مقدمه کتاب صرفا می‌گوید: «نسخه‌ای از این گنجینه شاهوار… در بهار سال ۱۳۲۲ به دستم افتاد. بعد از آن‌که از اهمیت این کتاب واقف گشتم آن را به حضور شوقمندان ادب ملی و در حلقه‌ّای ادبی و علمی عرضه داشتم و مرود دلچسپی فوق‌العادهٔ تمام دانشمندان و ارباب ذوق و علم واقع گردید.»

عبارت «نسخه‌ای از این…» (که در اصل متن به صورت «نسخهٔ از این» حروفچینی شده) می‌تواند این‌طور تداعی کند که نسخه‌های دیگری نیز از پته‌خزانه وجود داشته است. اما هیچ کس دیگری تاکنون مدعی نشده که نسخهٔ دیگری از این کتاب را در اختیار دارد. همزمان کاربرد این عبارت می‌تواند به معنای آن باشد که نسخه‌ای که به دست حبیبی افتاده لزوما نسخهٔ خطی نگاشته شده به دست محمد هوتک، نویسندهٔ مورد ادعای این تاریخ‌نگار، نبوده است. ورنه، طبیعتا آقای حبیبی به این مسئله اشاره می‌کرد.

با این‌حال، حاج‌کاظم یزدانی در مقاله‌ای مفصل با عنوان «گنج بادآورده» به نقل از پروفسور سلطانشاه همام استاد دانشگاه کابل نوشته:

«نسخه خطی پته خزانه که من [همام] آن را دیده‌ام، کاغذ آن قدیمی اما خط آن کاملاً جدید بود. ورق‌ها با عجله و به شکل کنگره‌ای از هم جدا شده بودند. صفحات نشانی از لکه و سیاهی که نمایندگی از استعمال آن کند،‌ نداشت. در سال ۱۳۵۴ که کنفرانسی در دانشگاه کابل برگزار شده بود و از جمله پروفیسور مارکنشترن نروژی که تحقیقات طولانی درباره زبان‌های افغانستان نموده و دانشمندی شناخته شده است، در آن کنفرانس شرکت کرده بود و من هم حضور داشتم، پروفیسور مذکور کاملاً متیقن بود که آن کتاب جعلی است. روزی جدال زبانی بین او و عبدالحی حبیبی در مورد این کتاب در گرفت. حبیبی از او می‌خواست تا اصالت پته خزانه را گواهی کند، استاد مارکنشترن گفت: ابداً من آن را امضا نخواهم کرد، اگر نسخه اصلی پیدا شد، اولین کسی که آن را امضا کند من خواهم بود…»

این اظهارات پروفسور سلطانشاه نیز نشان می‌دهد، همان‌طور که خود حبیبی می‌گوید، «نسخه‌ای که به دست او افتاده» به احتمال زیاد نسخه خطی نگاشته شده به دست محمد هوتک، نویسنده مورد ادعای حبیبی نبوده و تا جایی که می‌دانیم هیچ سندی وجود ندارد که در آن این تاریخ‌نگار شناخته شده ادعا کرده باشد که نسخه‌ای که در اختیار اوست، نسخه اصلی است. اما از فحوای مقالات و پژوهش‌ها چنین برمی‌آید که ظاهرا حبیبی اصرار داشته داشته دیگران همان «نسخه‌ای که به دستش افتاده» را به عنوان یک سند تاریخی موثق (نه لزوما نسخه خطی/اصلی کتاب) تایید کنند.

با این‌حال، حبیبی در توضیح نحوه ترجمه و ترتیب صفحات نوشته «متن پشتوی آن را در صفحه قرار دادم و عینا مانند نسخهٔ اصل نگاشتم و درجاییکه املای نسخه اصل نوشته نشد، در حاشیه صورت اصل املای کلمه را نشان دادم تا ودیعه اسلاف از بین نرود و مبادی حفظ امانت ادبی مراعات شده باشد.»

بعید است در این جا نیز منظور حبیبی از «نسخه اصل» نسخه خطی باشد، بلکه بیشتر احتمال دارد منظور او رونویسی و حروف‌چینی از روی همان «نسخه‌ای» باشد که در بهار ۱۳۲۲ به دستش افتاده بود.

جایگاه پته‌ خزانه در میان پشتون‌ها

عبدالحی حبیبی از تاریخ‌نگاران معاصر افغانستان (۱۹۱۰-۱۹۸۴) در سال ۱۳۲۳ هجری شمسی کتابی با نام «پته‌خزانه» را به چاپ رساند.

عبدالحی حبیبی «پته خزانه» را «یک گنجینه ملی و اثر نفیس ادبی زبان پشتو» می‌خواند و می‌گوید «… مسرورو مفتخرم که چنین گنجینهٔ گرانبهای ملی را کشف و اینک پس از تصحیح تحشیه به اصول تدقیق عصری و تعالیق مهمهٔ تاریخی… با ترجمه پارسی… اهدا کنم.»

در یک کلام، «پته‌ خزانه» کتابی است که نشان می‌دهد ساختارهای آشنای شعر فارسی که در قرون ششم و هفتم هجری به پختگی رسید، در شعر و ادبیات پشتو در قرن اول و دوم هجری به کار می‌رفته است.

کاظم یزدانی، در مقاله خود می‌گوید:

«وقتی اسدبن‌عبدالله، سردار عرب در سال ۱۰۸هـ در ختلان از ترکان شکست خورد و با حال ابتر به بلخ آمد، مردم از روی تمسخر و شماتت می‌خواندند:

از ختلان آمذیه / برو تباه آمذیه / آباره باز آمذیه / خشک و نزار آمذیه

…یکی دیگر از اشعار کهن فارسی تصنیف ذیل است:

آب است و نبیذ است و عصارات زبیب است سمیه رو سپیذ است

…شعر فارسی بدین گونه آغاز شد و پس از چند قرن به کمال خود نزدیک گردید. گفته می‌شود اولین شاعر فارسی‌گوی (البته شاعر به معنی واقعی آن) حنظله بادغیسی متوفای ۲۲۰ هـ بوده، یعنی یک قرن پس از امیر کرور می‌زیسته است.»

«امیر کرور» از شاعرانی است که نویسنده کتاب «پته‌ خزانه» او را «جهان پهلوان امیرو کرور، پسر امیر پولاد» معرفی می‌کند که در سال ۱۳۹ هجری در مندیش غور به دنیا آمد. بخشی از ترجمه فارسی حبیبی می‌گوید:

«نقل کنند: که امیر کرور پهلوان بس نیرومندی بود و تنها با صد جنگاور مصاف می‌داد، بنابرآن وی را کرور می‌گفتند که به معنی سخت و محکم است… محمد ابن علی البُستی در تاریخ سوری چنین نگاشته است: چون در دعوت عباسی امیر کرور فتوحات زیادی نمود، پس (بر سبیل افتخار) ابیاتی را سرود که آن را «ویارنه» (فخریه) گویند و ابیات مذکور این است که شیخ کته‌ علیه‌الرحمه از تاریخ سوری نقل کرده است:

زه یم زمری، پردی نری، له ما اتل نسته  / من شیرم بر روی زمین پهلوان‌تری از من نیست

په هند و سند و پر تخار او پر کابل نسته / در هند سند و در تخار و کابل نیست»

توجه به ساختار شعر پشتو در این دو مصرع که بنا به گفته محمد هوتک مورد ادعای حبیبی در «پته‌ خزانه»، در قرن دوم هجری سروده شده و مقایسه آن با تصنیف فارسی که پیشتر آمد، نظر محققانی مثل کاظم یزدانی را تایید می‌کند که می‌گویند یکی از اهداف پته خزانه این است که نشان دهد ساختارهای شعر و ادب فارسی قرن‌ها پیش از پختگی آن در این زبان (قرون هفتم و هشتم با شاعرانی مثل حافظ و سعدی و مولانا) در پشتو رواج داشته است.

در یک کلام، «پته‌ خزانه» کتابی است که اصرار دارد ساختارهای آشنای شعر فارسی که در قرون ششم و هفتم هجری به پختگی رسید، در شعر و ادبیات پشتو در قرن اول و دوم هجری به کار می‌رفته است.

دکتر اعظم سیستانی، از دیگر محققان افغان نیز در واکنش به اظهارات دکتر ناشناس درباره «پته خزانه» در مقاله‌ای در وبسایت تاند به دفاع از حبیبی پرداخته و گفته دلیلِ «تخریب بزرگترین دانشمند پشتون‌ها، علامه حبیبی… این است که چرا او تاریخ زبان و ادب پشتو را توسط نشر کتاب پته خزانه قدیمی‌تر از تاریخ ادبیات فارسی نشان داده است.»

دکتر سیستانی در ادامه گفته است: «ایرانی‌ها همواره سعی داشته و دارند تا نشان بدهند که تنها زبان فارسی در این منطقه توانایی آفرینش یک شهکار چون شاهنامه فردوسی را داشته دارد و غیر از زبان فارسی هیچ زبان دیگری به آن پختگی نرسیده بود که گویندگانش توانایی سرودن شعر در زبان خویش داشته باشد. [اما] در پته خزانه شاعری به نام امیرکرور پسر امیر فولاد مقیم غور در قرن نهم میلادی سراغ داده شده (نشان داده شده) که در سرودن اشعار حماسی قبل از فردوسی دسترسی (دست) داشته است.»

آقای سیستانی معتقد است: «چون کتاب پته خزانه زیربنای تاریخ ادبیات پشتون‌ها را می‌سازد و در آن از مادرانِ مردپرور پشتون چون نازوانا مادر میرویس نیکه و زرغونه‌نا مادر احمدشاه یاددهانی (ذکر) شده است که علاوه بر تربیت فرزندان برومند در سرودن شعر نیز دسترسی داشته‌اند و نیز در آن کتاب، سابقهٔ شعر پشتو قدیم‌تر از زبان فارسی نشان داده شده است، به این خاطر دشمنان این کتاب و این فرهنگ می‌خواهند از نقطه‌های ضعف انسان‌های خودبرتربین استفاده کنند و با تجلیل و تذلیل آن‌ها می‌خواهند اهداف خود را تبلیغ کنند.»

اشارات دیگر پژوهشگران افغان نیز نشان می‌دهد که احتمالا یکی از انگیزه‌های اصلی در طرفداری و یا مخالفت بر سر این کتاب همین موضوع است: «پته خزانه» اصرار می‌کند که تاریخ ادبیات پشتو قدیمی‌تر از ادبیات فارسی است.

از این روست که این کتاب نزد تقریبا همه پشتون‌ها از اهمیت و قُرب ویژه‌ای برخورددار است، اما قرائن به سادگی نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از این قُرب و جایگاه، نه به دلیل علاقه‌مندی به تاریخ و ادبیات زبان پشتو، بلکه انگیزه‌های سیاسی و قومی دارد.

نقدهای اصلی مخالفان چیست؟

ذکر این نکته مهم است که با آن‌که مطالب و مقالات بی‌شماری از سوی موافقان قدمت و اصالت «پته خزانه» درباره این کتاب نوشته شده، اما هیچ‌کدام از آن‌ها به پرسش‌های اصلی که درباره این کتاب وجود دارد، پاسخی قناعت‌بخش فراهم نمی‌کند. مثلا مقالهٔ آقای سیستانی، از پژوهشگران شناخته شدهٔ افغانستان در وبسایت تاند، برخلاف انتظاری که خواننده دارد، هیچ دلیل مستند و تاریخی در دفاع از اصالت و قدمت «پته خزانه» ارائه نمی‌کند و صرفا به ارائه برداشت‌هایی شخصی از این کتاب‌ می‌پردازد و اصرار دارد که انتقاد از این کتاب را «تخریب بزرگترین دانشمند پشتون‌ها» قلمداد کند و منتقدان را در بهترین حالت فاقد دانش و تجربه لازم برای نقد این کتاب و در بدترین حالت (تلویحا) «جاسوس ایران» بخواند.

اگر قرار باشد یک خواننده عادی پشتون با سواد معمول ادبی شعری را که ۱۰۰۰ سال پیش نوشته شده بدون هیچ مشکلی بخواند، منطقا دو نتیجه می‌توان گرفت: یا زبان پشتو به راستی در ۱۰۰۰ سال گذشته هیچ تغییر نکرده یا قدمت آن شعر ۱۰۰۰ سال نمی‌تواند باشد. 

آقای سیستانی در این مقاله ناشناس را متهم می‌کند که «به صورت غیرآگاهانه در آسیاب دشمنان تاریخ و فرهنگ پشتون‌ها آب می‌ریزد و دل دشمنان پشتون را شاد می‌سازد.»

دیگر مقالات موافق با اصالت «پته‌خزانه» نیز که نگارنده به منظور تحقیق برای نگارش این مطلب روی انترنت عمدتا به زبان‌های فارسی/دری و انگلیسی یافته و خوانده‌ام (از جمله مدخل ادبیات پشتو/پشتو ادب در ویکی‌پیدیا) ساختار یک پژوهش دانشگاهی معتبر را ندارد و استدلال و یا مرجع مستند قابل قبولی برای مطالعه بیشتر ارائه نمی‌کند. در ویکی‌پیدیای فارسی و پشتو مدخلی برای «پته‌خزانه» وجود ندارد و جستجو در «کتاب‌های گوگل» نیز نتیجه‌ای در بر نداشت.

این احتمال را نمی‌توان رد کرد که مقالات یا کتاب‌هایی به زبان پشتو در باب اصالت و قدمت «پته خزانه» نوشته شده باشد و نگارنده آن‌ها را مطالعه نکرده، اما مقالاتی که موافقان «پته خزانه» به فارسی نوشته‌اند، حداقل تا آن‌جا که من آن‌ها را یافته‌ام، کم و بیش شبیه نوشتاری است که داکتر سیستانی وبسایت تاند منتشر کرده که نمی‌تواند یک پاسخ مستدل و علمی حساب شود.

زبان اشعار پشتو

داکتر فطرت ناشناس، در مصاحبه جنجال برانگیز خود به این نکته اشاره کرد که واژه‌ها و عباراتی که محمد هوتک نویسنده مورد ادعای عبدالحی‌ حبیبی در اشعار منتسب به شاعران قدیمی پشتو ذکر کرده، تفاوت چندانی با زبان امروز پشتو ندارد.

این یکی از نقدهایی است که از سوی پژوهشگران زیادی مطرح شده است. پذیرفتن اینکه زبان پشتو از قرن دوم هجری تاکنون یعنی از بیش از ۱۲۰۰ سال تا بحال، تغییر چندانی در ساختار دستورزبانی و واژه‌های متداول نکرده باشد، دشوار است.

در مقایسه با قدمتی که برای «پته خزانه» تصور می‌شود، شمار واژه‌هایی که مرحوم حبیبی در این کتاب به شکل پاورقی توضیح داده، بسیار اندک است و گذشته از آن، تمام این توضیحات به زبان فارسی است و نه پشتو. گویی حبیبی فرض کرده که خوانندگان پشتون، با معنای این واژه‌ها هیچ مشکلی ندارند و این پاورقی‌ها صرفا جهت توضیح بیشتر واژه‌ها برای خوانندگان فارسی‌زبان نوشته شده است.

اگر قرار باشد یک خواننده عادی پشتون با سواد معمول ادبی شعری را که ۱۰۰۰ سال پیش نوشته شده بدون هیچ مشکلی بخواند، منطقا دو نتیجه می‌توان گرفت:

اول) زبان پشتو به راستی در ۱۰۰۰ سال گذشته هیچ تفاوتی نکرده.

دوم) قدمت آن شعر ۱۰۰۰ سال نمی‌تواند باشد.

استدلال آقای ناشناس و بسیاری دیگر از پژوهشگران زبان نیز همین است که زبان اشعار انتساب یافته به شاعران قدیمی در «پته خزانه» به پشتوی امروز نزدیک است.

استدلال یزدانی این است که «یک روح، یک تفکر و یک سلیقه» بر همه آن‌ها غلبه دارد و «در اشعار امیر کرور قرن دوم همان تفکر و سلیقه حاکم است که در مراثی زینب بنت میرویس‌خان در قرن دوازدهم.»

کاظم یزدانی در زمینه زبان اشعار پژوهش مفصل‌تری دارد و می‌گوید در اشعار این شاعران واژه‌هایی که به کار رفته که نمی‌توانسته پشتو باشد. از نظر ساختار و محتوا نیز، استدلال یزدانی این است که «یک روح، یک تفکر و یک سلیقه» بر همه آن‌ها غلبه دارد و «در اشعار امیر کرور قرن دوم همان تفکر و سلیقه حاکم است که در مراثی زینب بنت میرویس‌خان در قرن دوازدهم.»

گذشته از این یزدانی بر این باور است که «تاثیر اشعار فخریه عرب عصر جاهلی بر اکثر سروده‌ها به وضوح مشاهده می‌شود.» و سپس به ذکر نمونه‌های از اشعار شاعران عرب پیش از اسلام و مقایسه درون‌مایه‌های آن با شاعران «پته‌ خزانه» می‌پردازد.

یزدانی به این نکته نیز اشاره می‌کند که واژه «افغان» اولین بار در تاریخ ابونصر عبدالجبار عتبی ذکر شده که از مورخین اویل قرن پنجم هجری است و استدلال می‌کند که «میان ادبیات پشتون – بخصوص اشعار امیر کرور – تا تشکل افغانان به عنوان یک ملت واحد حدود سه قرن فاصله بوده است.»

دوشنبه یا جمعه؟ آزمایش‌های تعیین قدمت

محمد هوتک در آغاز کتاب می‌گوید که نگارش کتاب را در تاریخ «جمعه، ۱۶ جمادی‌الثانی ۱۱۴۱ هجری [قمری]» آغاز کرده است. با مراجعه به نرم‌افزارهای تبدیل تاریخ بر روی انترنت می‌توان دریافت که این تاریخ نه جمعه، بلکه دوشنبه بوده است. کاظم یزدانی این خطا را یکی دیگر از نشانه‌های جعلی بودن کتاب می‌داند و معتقد است، «چنین اشتباه بزرگی هرگز نمی‌تواند از طرف مؤلف واقعی صورت بگیرد. واقعیت آن است که پُته خزانه نوشته عبدالحی حبیبی است و او که می‌خواسته تاریخ تولد این فرزند را تا ۲۲۰ سال جلوتر ببرد، قهراً نمی‌دانسته وهم نمی‌توانسته محاسبه کند که ۱۶ جمادی الثانی سال ۱۱۴۱ هـ روز دوشنبه بوده است، لذا چرت‌انداز (الله‌بختکی) آن را روز جمعه نوشته.»

با این‌حال، معلوم نیست نسخه‌ای که حبیبی در مقدمه کتاب «پته خزانه» می‌گوید در بهار ۱۳۲۲ به دستش افتاده، اکنون کجاست. با توجه به اهمیتی که این کتاب برای پشتون‌ها دارد، بعید به نظر می‌رسد که پس از انتشار آن به شکل مدرن در سال ۱۳۲۲ شمسی، گم شده باشد. بخش بزرگی از اختلافات بر سر اصالت و قدمت کتاب «پته خزانه» را می‌شد با آزمایش‌های امروزی تعیین قدمت کاغذ حل کرد.

ولی هیچ کدام از موافقان اصالت و قدمت «پته‌ خزانه» به این پرسش نیز پاسخ نمی‌دهند.

با «پته خزانه» چه باید کرد؟

باور افراد به قدمت و اصالت یک کتاب یا امری دیگر، یک مسئله شخصی آن‌هاست و کاملا محترم. بخصوص در افغانستانِ امروز که در حال تمرین دموکراسی، هم‌پذیری و آزادی بیان و عقیده هستیم، احترام به باورهای دیگران، صرف نظر از آن‌که با آن موافق یا مخالفیم، اهمیت ویژه‌ای دارد. مخالفت با باورهای دیگران نیز نمی‌تواند به شکلی صورت گیرد که حقوق اساسی شخص باورمند نقض شود. قوانین افغانستان آزادی عقیده و بیان را تضمین کرده و آن را بخشی از حقوق اساسی شهروندان این کشور می‌داند. منطقا مادامی که فرد باور خود را به زور بر دیگران تحمیل نکند، و یا باور او خود بخود منجر به نقض آزادی‌های فردی دیگران نشود، تفاوت‌ها در عقائد و نظرات در یک جامعه به غنای آن می‌انجامد.

گره زدن زبان باستانی پشتو و فرهنگ و تاریخ پشتون‌ها به فقط یک کتاب، بی‌انصافی بزرگی در حق نسل‌ آینده افغانستان – از هر قومی که باشند – است.

همین مسئله در مورد کسانی که در اصالت یک موضوع شک دارند، نیز صدق می‌کند. ابراز تردید در مورد اصالت و قدمت «پته خزانه» و یا تحقیق برای دریافتن حقیقت بخشی از آزادی بیان و عقیده افراد است و نمی‌توان مخالفان را «دشمن پشتون‌ها» و یا «جاسوس ایران» خواند و یا با تهدید و فشار آن‌ها را واداشت که دست از موضع خود بردارند.

با این‌حال، به نظر می‌رسد «پته خزانه» همانند خط دیورند تبدیل به یک موضوع حیثیتی برای بیشتر انتلتوال‌های پشتون و هواداران آن‌ها شده است. از نوشته‌ها و سخنان این گروه چنان برمی‌آید که مایلند – به جای آن‌که اسناد و مدارکی را ارائه کنند که خود بر وجود آن اصرار می‌ورزند – این موضوع به شکل یک مسئله حیثیتی باقی بماند و عموم درباره آن بحث نکنند.

اما قدمت زبان پشتو به اندازه زبان فارسی است. این دو زبان‌های خواهرند و هر دو از شاخه زبان‌های ایرانیک. زبان‌های قدیمی بسیاری در جهان است که ادبیات و تاریخ گویندگان آن مکتوب نبوده و سینه به سینه نقل شده است. بیشتر قصه‌های و افسانه‌های زبان فارسی، مثل امیرحمزه و امیرارسلان و ده‌ها قصه‌ دیگر از ابتدا مکتوب نبوده بلکه بعدها کسانی پیدا شده‌اند و آن‌ها را مکتوب کرده‌اند. هند و ایران و یونان و باقی کشورها نیز افسانه‌ها و اسطوره‌های تاریخی دارند. اما همان‌گونه که نگارش «شاهنامه» به دست فردوسی در اوایل قرن یازدهم میلادی لزوما سندی بر واقعی بودن دیو سفید و باقی شخصیت‌های آن نیست، نگارش کتاب «پته خزانه» در ۱۷۲۹ میلادی هم (به فرض تایید اصالت آن) لزوما به معنای واقعی بودن شخصیت‌های آن نیست.

در نهایت، «پته خزانه»، چه محمد هوتک بن‌ داود آن را نوشته باشد و چه زاییده ذهن خلاق مرحوم حبیبی باشد، مثل بسیاری از آثار دیگر یک اثر ادبی به زبان پشتو است. ولی گره زدن زبان باستانی پشتو و فرهنگ و تاریخ پشتون‌ها به فقط یک کتاب، بی‌انصافی بزرگی در حق نسل‌ آینده افغانستان – از هر قومی که باشند – است.

ـــــــــــــــــــــ
این مطلب دیدگاه نویسنده است و هدف آن صرفا مروری گذرا بر کلیت موضوع است. برای معلومات مفصل‌تر درباره مباحث مطرح شده در این مطلب به علاقه‌مندان این موضوع توصیه می‌شود به پژوهش‌های مفصل‌تر آکادمیک نیز مراجعه کنید. مقاله حاج کاظم یزدانی را از این‌جا می‌توانید دانلود کنید. مجله نبشت هر گونه پاسخ مستدل به این مقاله را منتشر خواهد کرد. 

 

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: