شماری از خبرنگاران زن که در سه سال پسین بیکار و خانهنشین شده اند، میگویند که در وضعیت بد اقتصادی و روانی به سر میبرند. سلاموطندار در این گزارش با ۲۰ خبرنگار زن از کابل و ولایتها که در سه سال پسین بیکار و خانهنشین شده اند، گفتوگو کرده است. از این میان، شش خبرنگار زن از کابل، دو خبرنگار از بامیان، چهار تن از بلخ، سه تن از جوزجان، دو تن از کندز، دو تن از سمنگان و یک تن از کاپیسا اند که تمام آنها پس از بیکارشدن از چالشهای اقتصادی و روانی شکایت کرده و گفته اند نیازمندی یک زن مستقل که خودش پشتیبان مالی دیگران بوده، خود میتواند سبب نگرانی شود و مشکلات روانی شان را افزایش بدهد.
آرزو وداع، زنی که نزدیک به دو دهه در جامعهی رسانهای، سینما و تئاتر فعالیت داشته، امروز با چالشهای اقتصادی و روانی سختی روبهرو است و تلاش میکند از این مشکل بیرون برآید. او سه سال میشود بیکار شده، در این مدت تمام لوازم دفترش را به فروش رسانده و صرف مصارف زندگی و درمانش کرده است؛ اما اکنون دیگر نه جنسی برای فروش دارد و نه هم پولی برای تهیهی مواد خوراکی و درمانش.
او با گلوی بغضآلود و پر از درد، میگوید که پس از بیکاری حاضر شده است در خانههای مردم آشپزی و کار کند و مدت زیادی هم در جادهها قلمفروشی میکرد؛ اما بیماریهای پی هم توان این کار را هم از او گرفته است. «روزی بود به خاطر کار قلمفروشی بیرون بودم که همین گونه شوک سرم آمد و به زمین افتیدم؛ بیاندازه وضعیتم خراب بود؛ همین قدر توانستم که یکی از همسایههای ما چون او مرا خواهر گفته بود، مرا پیش داکتر برد. داکتر گفت که زخم معده داری و فلج شدم. یک طرف مریضی، یک طرف مشکلات اقتصادی، یک طرف کرایهی خانه، بیاندازه عاجزم کرده بود.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
آرزو که پس از مدتی با کمک دوستانش بهبود یافته است، میگوید که درمانش باید ادامهدار باشد و برای درمان باید به پاکستان یا هند برود؛ اما او اکنون نیازمند لقمهنانی به خود و خانوادهاش است. «بیاندازه بر روحیهام تأثیر کرده و حالا به طرف چپوراستم غدههایی است که بیحد ازش درد میبینم؛ بیحد با مشکل روبهرو میشوم. گفتند که باید یا پاکستان بروی یا هم هند. من حتا همین لحظه که هستم، قسم سرم حق ندارید که هیچ چیزی در خانهی ما نیست و در ضمنش هر شام هم صاحب خانه به خاطر کرایه حاضر میشود و تقریباً ماه در تمامشدن است. ۱۰ ماه کرایهی خانه سرم مانده؛ از نانوایی ۱۸ هزار افغانی قرضدار هستم و از دکاندار تقریباً نُه هزار افغانی قرضدار هستم؛ اما باز هم امید خود را از خداوند قطع نکردهام.»
در کنار این، لیدا مبارز، زنی که ۱۵ سال میشود با رسانههای مختلف در جوزجان کار کرده؛ اما پس از رویکارآمدن دوبارهی امارت اسلامی بیکار و خانهنشین شده است، میگوید که بیکارشدنش سبب افسردگی، اضطراب و سکتهی مغزی و بسترشدن همسرش شده است و او دیگر از درخواست همکاری و کمک مالی از خانواده و نزدیکانش هم خجالت میکشد. «فعلاً از مشکلات روحی بسیار رنج میبرم؛ گاهی به این فکر میکنم که اگر خودم را از بین ببرم، شاید از همه چیز راحت شوم و این سخت بالای روحیهام تأثیر بد دارد؛ اما مجبور هستم زندگی کنم؛ چون دو طفلک دارم، باید به اینها هم مادری کنم و هم پدری کنم.»
از میان ۲۰ زنی که با سلاموطندار گفتوگو کرده اند، شماری از آنها میگویند که دیگر امیدی به زندگی ندارند و احساس میکنند مهم نیستند و حضور شان دیگر مفهومی ندارد. گلجان محقق، خبرنگار در بامیان، میگوید که پیش از تغییر نظام پنج سال با رسانههای مختلف در بامیان کار کرده؛ اما پس از تغییر نظام نتوانسته است به کارش ادامه بدهد. او پس از ترک شغلش، با افسردگی و دیگر اختلالهای روانی مبارزه میکند.
گلجان، میافزاید: «من این گونه حس میکردم که دیگر اصلاً در جامعه مهم نیستم و اصلاً نمیتوانم دیگر زندگی بکنم؛ به حدی افسرده شده و مشکلات روحی پیدا کرده بودم که حتا هنوز نزد داکتر روانشناس مراجعه میکنم؛ چون افسرده شدهام؛ گوشهگیر شدهام؛ از جامعه دور شدهام؛ حس میکنم من یک شخص اضافه در جامعه هستم که هیچ به درد جامعه و همنسلانم نمیخورم.» او میگوید که پدرش را از دست داده و نانآور خانوادهی هشتنفرهی خود است. او، تنها پشتیبان مالی خواهران و برادرانش بوده و بیکارشدنش سبب مشکلات اقتصادی و روانی نه تنها خودش؛ بل تمام اعضای خانوادهاش شده است.
نیلوفر نیلگون، دیگر خبرنگار در جوزجان، زمانی که کار میکرد، پشتیبان مالی خانوادهاش بود؛ اما اکنون که بیکار شده است و حتا توان فراهمکردن نیازهای خودش را ندارد، رنج میبرد. «با مشکلات زیادی روبهرو شدیم و یک مدت واقعاً اقتصاد خانوادهی ما رو به سقوط بود؛ واقعاً درآمد ما صفر بود؛ بعدش این وضعیت بالای روان ما خیلی بد تأثیر کرده بود و فعلاً هم از لحاظ روانی هیچ کس در افغانستان در امان نیست و معمولاً مردم افغانستان خیلی پرخاشگر شده و از لحاظ روحی هم خیلی وضعیتم خراب شده بود.»
در همین حال، مطواع کبیر، مسئول بخش جندر کمیتهی مصونیت خبرنگاران افغان، میگوید که حضور زنان در رسانههای افغانستان به دلیل شرایط اقتصادی دشوار و متوقفشدن فعالیت برخی از رسانهها، کاهش یافته است. او، میافزاید که بسیاری از خبرنگاران به ویژه خبرنگاران زن، با بیکاری و مشکلات اقتصادی روبهرو شده اند و به گفتهی او، کمیتهی مصونیت خبرنگاران افغان اقدامات لازم را برای کاهش بیکاری زنان در رسانهها انجام داده است.
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
از سویی هم، سیدیاسین متین، مؤسس و مسئول «خانهی ملی خبرنگاران افغانستان»، میگوید که آنان کارگاههای آموزشی در پیوند به صحت و روان در ولایتهای غزنی و کابل داشته اند و این برنامهها و برنامههای دادخواهی شان، ادامه خواهد داشت. «یک تعداد هممسلکان ما خصوصاً خواهران ما بیکار اند و در این شکی نیست که این مشکلات موجود است و ما در نهایت تلاش کردیم که این مشکلات را حل کنیم و با مسئولان و نهادهای ملی و بینالمللی در تماس شدیم و تا حدی هم کمکهای فردی را ما انجام دادیم و این برنامههای ما است. انشاءالله تلاش میکنیم تمام برنامههای ما مطابق اصول و پالیسی باشد.»
در سوی دیگر، سیدعصمت هاشمی، روانشناس، میگوید که در این اواخر شمار بسیاری از مراجعانش را دختران و زنان تشکیل میدهند که شکایت از روان خود دارند و مشکلات زیادی را از لحاظ روانی تجربه میکنند. «بیشتر دخترخانمها شکایت از دیپریشن و اینها دارند و همیشه ناامید هستند؛ همیشه گریان میکنند؛ همیشه سروصدا میکنند؛ همیشه شکایت میکنند و خود را راحت احساس نمیکنند؛ احساس آرامش ندارند و انرژی شان کم است.»
خواستیم دیدگاه مسئولان در وزارت اطلاعات و فرهنگ حکومت سرپرست را در این گزارش داشته باشیم؛ اما موفق نشدیم. این در حالی است که پس از تغییر نظام، فرمانهای حکومت سرپرست و مشکلات اقتصادی رسانهها، سبب شده است که شماری از رسانهها بسته شوند و شماری هم فعالیتهای رسانهای خود را محدود کنند و این امر سبب بیکارشدن و خانهنشینشدن شمار بسیاری از خبرنگاران زن شده است.