در گوشهای از جادهی پرگردوخاک پلخشتی شهر کابل، جایی میان صدای بوق موترها و گامهای شتابزدهی عابران، بساطی از نانهای سرد روی پیادهرو هموار شده است. مشتریان زیادی گرد آمده اند؛ یکی روی قیمت چانه میزند و شماری هم از میان انبوه نانهای سوخته و سرد، نانهایی را برمیدارند که سوختگی کمتری دارد و اندکی نرم است.
زمری ۴۱ساله، روی بساطی پلاستیکی، نانهایی را برای فروش گذاشته که دیگر اثری از گرمای تنور را با خود ندارد. او، میگوید که نانهای سرد، این روزها بازار گرمی دارد. به گفتهی او روزانه صدها شهروند، به نیم بهای نان در نانواییها از او نان سرد میخرند. «نانهایی که از دیروز مانده، نانوایی برای ما به سه یا سهونیم روپیه میفروشه، ما میفروشیم به چهار یا پنج روپپه. روزانه تا ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر مشتری داریم؛ هر کس ۱۰ تا ۲۰ تا و شش تا هر چه قدر توانش برسه، میخره.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
به گفتهی زمری، خریداران این نانها، آنهایی اند که سیرکردن شکم برای شان مهم است، نه گرمبودن نان. «نان برای چند روز هم بماند، مردم میگیره؛ منتها خراب نشده باشه.»
زمری با وجود دشواری چانهزدن برای بهای نان با مشتریانش، میگوید؛ دوست دارد با کارش بتواند آیندهی بهتری به فرزندانش بسازد. «دشواریها زیاد است؛ گرمای سوزان است، سردی زمستان است. روزانه ۲۰۰-۳۰۰ میشه کار ما. هفت و شش صبح میایم تا نهونیم شب میباشم.»
زمری نیز مانند صدها مشتری نیازمندش، از ۱۳ سال به این سو با نان سرد، زندگی را سپری و فرزندانش را بزرگ کرده است. «خود ما هم ۱۰ تا ۱۳ سال میشه از همین نان استفاده میکنیم.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
در میان دهها مشتری زمری که گرد بساط نانهای سرد جمع شده اند؛ عبدالکبیر ۳۰ساله نیز است که هر روز برای خانوادهی هشتنفرهاش از این جا نان میبرد. او میگوید که خود و خانوادهاش سالهاست که با نان تازه و گرم بیگانه اند. «نان تازه و ۱۰رپگی رَ کی خوش نداره؟ سخت میشه د فامیل تا ۸ نفر تا ۱۰ نفر است. مردم شکر کشیده امی رَ استفاده میکنه.»
در شهری که زندگی شمار زیادی از مردم با ناداری گره خورده، نانهای سرد، روایتگر گرمترین نبرد برای بقا است. نیازمندان میگویند که سالهاست که با همین نانِ سرد شکم شان را سیر میکنند، حتا اگر سختی جویدن آن برای کودکان و کهنسالان، گاه غیرقابلتحمل باشد.






