چکیده‌ی اجرایی

این پژوهش به هدف ارزیابی وضعیت دست‌رسی به خدمات بهداشتی در مناطق شهری و روستایی افغانستان انجام شده است. نتیجه‌ی حاصل از بررسی ۱۱۳۶ شهروند در ۳۲ ولایت کشور نشان می‌دهد که تفاوت‌های قابل توجهی میان مناطق شهری و روستایی در زمینه‌ی دست‌رسی، کیفیت خدمات و در دست‌رس‌بودن داروها وجود دارد. یافته‌ها حاکی از آن است که روستانشینان با چالش‌های بیش‌تری در زمینه‌ی دست‌رسی به خدمات بهداشتی باکیفیت روبه‌رو اند.

یافته‌های کلیدی

  • از ۱۰۰ درصد اشترک‌کنندگان در روستاها، ۳۴.۴۸ درصد آن‌ها به خدمات بهداشتی دست‌رسی دارند؛ در حالی که این رقم در شهرها به ۴۲.۱۶ درصد می‌رسد.
  • ۷۵ درصد از شهرنشینان مسیر را هموار و قیرشده گزارش داده‌ اند؛ در حالی که تنها ۲۲.۳۹ درصد از روستانشینان چنین امکانی دارند.
  • ۴ درصد اشترک‌کنندگان در روستاها از کیفیت پایین خدمات بهداشتی ابراز نگرانی کرده اند.

هدف‌های نظرسنجی

هدف کلی: ارزیابی وضعیت دست‌رسی به خدمات بهداشتی و شناسایی شکاف‌های موجود میان مناطق شهری و روستایی در افغانستان.

هدف‌های اختصاصی

  1. بررسی میزان و نحوه‌ی دست‌رسی مردم به مرکزهای بهداشتی؛
  2. ارزیابی کیفیت خدمات ارائه‌شده در مرکزهای بهداشتی؛
  3. بررسی وضعیت در دست‌رس‌بودن داروها؛
  4. شناسایی مانع‌های جغرافیایی و زیرساختی در دست‌رسی به خدمات بهداشتی؛
  5. مقایسه‌ی وضعیت میان مناطق شهری و روستایی؛

جامعه‌ی آماری و نمونه

جامعه‌ی آماری: باشندگان مناطق شهری و روستایی.

حجم نمونه: 1136 تن شامل:

  • مناطق شهری: ۶۷۶ تن
  • مناطق روستایی: ۴۶۰ تن

ابزار گردآوری داده

پرسش‌نامه‌ی ساختاریافته شامل ۱۰ پرسش اصلی در زمینه‌های:

  • تاریخچه‌ی مراجعه به مرکزهای بهداشتی؛
  • نوع و دست‌رسی به خدمات؛
  • کیفیت خدمات دریافتی؛
  • وضعیت داروها؛
  • زمان انتظار و فاصله‌ی جغرافیایی؛
  • شرایط حمل‌ونقل؛
  • فعالیت‌های آگاهی‌دهی؛

روش تجزیه و تحلیل

  • آمار توصیفی (فراوانی و درصد)؛
  • تحلیل مقایسه‌ای میان مناطق شهری و روستایی؛

دوره‌ی زمانی پژوهش: اپریل تا آگست ۲۰۲۵

زمان انتشار: اسد ۱۴۰۴

تعریف خدمات بهداشتی: خدمات بهداشتی به مجموعه‌ای اقدام‌ها، تسهیلات و مراقبت‌هایی اطلاق می‌شود که به منظور حفظ، بهبود و بازسازی سلامت افراد ارائه می‌شود. این خدمات می‌توانند شامل پیش‌گیری، تشخیص، درمان، توان‌بخشی و مراقبت‌های حمایتی باشند و در قالب مرکزهای درمانی، داروخانه‌ها، مرکزهای بهداشتی، تیم‌های مراقبتی و برنامه‌های سلامت عمومی ارائه می‌شوند.

محدودیت‌های مطالعه

  1. دست‌رسی محدود به برخی مناطق دورافتاده به دلیل جغرافیای پیچیده و محدودیت زمانی.
  2. دست‌رسی‌نداشتن به داده‌های تاریخی جامع.
  3. محدودیت منابع برای پوشش کامل همه ولسوالی‌ها.

تصویر کلی ارزیابی وضعیت دست‌رسی به خدمات بهداشتی در مناطق شهری و روستایی افغانستان

فشرده‌ی گزارش

سلام‌وطندار به منظور بررسی وضعیت دست‌رسی مردم در روستاها و شهرهای افغانستان به خدمات بهداشتی، نظرسنجی‌ای را در میان ۱۱۳۶ شهروند در ۳۲ ولایت راه‌اندازی کرده است. بر بنیاد داده‌های گردآوری‌شده از ۱۰ شاخص مختلف، نتایج نشان می‌دهد که تفاوت‌های اساسی در کیفیت خدمات، دست‌رسی به دارو، مسیرهای فیزیکی و حمایت آگاهی‌دهی میان این مردم در روستا و شهر وجود دارد.

بر بنیاد ارزیابی یافته‌های این گزارش، میانگین دست‌رسی به خدمات بهداشتی در میان روستانشینان ۳۴.۴۸ درصد و در میان شهرنشینان ۴۲.۱۶ درصد است. این، نشان‌دهنده‌ی سطح پایین دست‌رسی عمومی به خدمات بهداشتی در کشور است؛ با این تفاوت که روستانشینان نه تنها از سطح دست‌رسی کم‌تری برخوردار اند، بل به‌ دلیل کم‌بود امکانات، فاصله‌های جغرافیایی و ضعف زیرساخت‌ها، از نظر کیفیت خدمات نیز بیش‌تر آسیب می‌بینند. این نابرابری در دست‌رسی و کیفیت، می‌تواند منجر به تشدید مشکلات بهداشتی در مناطق روستایی و افزایش شکاف سلامت میان شهر و روستا شود.

نتایج این نظرسنجی، نشان می‌دهد که میزان دریافت خدمات بهداشتی در روستاها نسبت به مرکزهای ولایت‌ها به مراتب ضعیف‌تر است. باشندگان مناطق روستایی برای دست‌رسی به مرکزهای بهداشتی، گاه ناچار اند میان بیش از یک ساعت تا یک روز زمان صرف کنند. مسیرهای خامه، ناهموار و در برخی موارد غیرقابل عبور، مانع جدی در برابر دست‌رسی سریع و به موقع به مراقبت‌های بهداشتی به ویژه در موارد اضطراری، ایجاد کرده است. افزون بر این، روستانشینان با کم‌بود جدی دارو و امکانات نخستین روبه‌رو اند؛ در حالی که در مناطق شهری نیز بیماران ناچار اند بیش از یک ساعت برای دریافت خدمات منتظر بمانند که این امر خود نشان‌دهنده‌ی ضعف ظرفیت، ناکارآمدی نظام خدمات بهداشتی و نبود مدیریت مؤثر در ارائه‌ی خدمات است. این شرایط، نابرابری در دست‌رسی و کیفیت مراقبت‌های بهداشتی را تشدید کرده و روستانشینان را در معرض خطرهای بیش‌تر و آسیب‌پذیری بالاتری قرار داده است.

نبود برنامه‌های آگاهی‌دهی منظم و ساختارمند، از دیگر مولفه‌های تأثیرگذار بر شکاف دست‌رسی به خدمات بهداشتی میان روستانشینان و شهرنشینان است. باشندگان هر دو گروه گفته ‌اند که بیش از یک سال است هیچ تیم آگاهی‌دهی یا کارزار آموزشی در منطقه‌ی ‌شان حضور نداشته است. این خلای اطلاع‌رسانی به ویژه در زمینه‌ی پیش‌گیری، مراقبت ابتدایی و شناخت نشانه‌های بیماری‌ها، سطح آگاهی بهداشتی مردم را به شدت پایین نگه داشته است.

در سوی دیگر، نبود تنوع در مرکزهای بهداشتی، نیز نوعیت دست‌رسی را محدود کرده است. در مناطق روستایی، مردم تنها به مرکزهای دولتی وابسته اند و به‌ دلیل نبود مرکزهای بهداشتی خصوصی، از گزینه‌های جایگزین و رقابتی بی‌بهره اند. این انحصار نه تنها کیفیت خدمات را کاهش داده، بل سبب کاهش انگیزه برای بهبود عمل‌کرد در مرکزهای موجود نیز شده است. در مقابل، هرچند در شهرها امکان دست‌رسی به مرکزهای خصوصی فراهم‌تر است؛ اما هزینه‌های بالا و نبود نظارت مؤثر، خود چالش‌های جدی برای بیماران در شهرها ایجاد کرده است. در مجموع، نبود آگاهی‌رسانی مؤثر و نبود تنوع در نوعیت ارائه‌ی خدمات، هر دو به تضعیف کیفیت، کاهش رضایت‌مندی و افزایش آسیب‌پذیری مردم به ویژه در مناطق روستایی، منجر شده است.

تحلیل داده‌ها بر مبنای جدول‌ها

ویژگی‌های دموگرافیک پاسخ‌دهندگان

گزارش کلی

سلام‌وطندار به منظور بررسی وضعیت دست‌رسی مردم در روستاها و شهرهای افغانستان به خدمات بهداشتی، نظرسنجی‌ای را در میان ۱۱۳۶ شهروند در ۳۲ ولایت راه‌اندازی کرده است. این نظرسنجی بر بنیاد داده‌های گردآوری‌شده از ۱۰ شاخص مختلف، به بررسی و مقایسه‌ی وضعیت دست‌رسی، کیفیت، رضایت‌مندی و چالش‌های استفاده از خدمات بهداشتی در میان باشندگان مناطق شهری و روستایی می‌پردازد. نتایج نشان می‌دهد در حالی که مراجعه به مرکزهای بهداشتی در هر دو گروه نسبتاً فعال است، تفاوت‌های اساسی در کیفیت خدمات، دست‌رسی به دارو، مسیرهای فیزیکی و حمایت آگاهی‌دهی میان این دو قشر وجود دارد. یافته‌ها بر نیاز به بهبود زیرساخت‌ها و تقویت سیستم آگاهی‌دهی در مناطق روستایی تأکید دارد.

این نظرسنجی در میان ۱۱۳۶  تن در ۳۲ ولایت افغانستان راه‌اندازی شده است که از این میان ۶۰۴ تن (۵۳.۲ درصد) را زنان و ۵۳۲ تن (۴۶.۸ درصد) دیگر را مردان تشکیل می‌دهند.

بیش‌ترین پاسخ‌دهندگان این نظرسنجی را گروه سنی ۲۰ تا ۲۵ سال (۳۸.۸ درصد) تشکیل می‌دهد. پس از آن، گروه‌های سنی ۲۵ تا ۳۰ سال (۲۳.۲ درصد)، ۱۵ تا ۲۰ سال (۱۵.۳ درصد)، ۳۰ تا ۳۵ سال (۱۳.۹ درصد) و نیز گروه سنی ۳۵ سال به بالا (۸.۸ درصد) قرار دارند و این نشان می‌دهد که جوانان بیش‌تر به خدمات بهداشتی دست‌رسی ندارند.

در این گزارش نوعیت زندگی اشتراک‌کنندگان نیز بررسی شده است. ۶۷۶ تن با درصدی ۵۹.۵، شمار اشتراک‌کنندگان شهرنشین را تشکیل می‌دهند و ۴۶۰ تن با درصدی ۴۰.۵، شمار افرادی اند که از روستاها در این نظرسنجی اشتراک کرده اند.

اشتراک‌کنندگان از ۳۲ ولایت در این نظرسنجی شرکت کرده اند. بیش‌ترین آن‌ها از هرات (۱۲۸ تن، ۱۱.۳ درصد)، بلخ (۱۱۰ تن، ۹.۷ درصد)، غور (۱۰۴ تن، ۹.۲ درصد)، تخار (۸۷ تن، ۷.۷ درصد) و بادغیس (۷۳ تن، ۶.۴ درصد) بودند. کم‌ترین از سرپل، ارزگان و پکتیکا، هر کدام با یک تن و با درصدی ۰.۱، کم‌ترین ولایت‌ها را شامل می‌شود.

بر بنیاد پاسخ اشتراک‌کنندگان این نظرسنجی، میانگین دست‌رسی به خدمات بهداشتی در میان روستانشینان ۳۴.۴۸ درصد و در میان شهرنشینان ۴۲.۱۶ درصد است.

میزان مراجعه به مرکزهای بهداشتی در ماه گذشته در هر دو گروه شهری و روستایی قابل توجه است. ۴۳.۹ درصد از پاسخ‌دهندگان شهری و ۴۵.۳ درصد از پاسخ‌دهندگان روستایی، طی یک هفته تا یک ماه گذشته به مرکزهای بهداشتی مراجعه کرده اند. هم‌چنین ۳۰.۹ درصد از باشندگان شهری و ۳۵.۴ درصد از روستانشینان در دو تا شش ماه گذشته مراجعه داشته اند. در مقابل، درصد افرادی که بیش از یک سال از مراجعه‌ی آن‌ها گذشته است، در شهرها ۱۷.۲ درصد و در روستاها ۸.۹ درصد گزارش شده که نشان می‌دهد مراجعه‌ی منظم به مرکزهای بهداشتی در شهرها کم‌تر از روستاها است.

دست‌رسی به خدمات بهداشتی در محل زندگی، نیز میان مناطق شهری و روستایی متفاوت است. در شهرها، ۶۴.۹ درصد پاسخ‌دهندگان گفته اند که به هر دو نوع خدمات بهداشتی (خصوصی و دولتی) دست‌رسی دارند؛ در حالی که این رقم در روستاها ۵۳.۲ درصد است. خدمات دولتی در روستاها با ۳۱.۹ درصد، اهمیت بیش‌تری دارد؛ در حالی که در شهرها تنها ۱۱.۴ درصد از مردم به آن مراجعه دارند. در مقابل، استفاده از خدمات خصوصی در شهرها (۲۳.۶ درصد) نسبت به روستاها (۱۴.۸ درصد) بیش‌تر است.

کیفیت خدمات بهداشتی ارائه‌شده در آخرین مراجعه نیز مورد بررسی قرار گرفته است. ۲۵ درصد از پاسخ‌دهندگان شهری و ۱۹.۱ درصد از پاسخ‌دهندگان روستایی، کیفیت خدمات را خوب ارزیابی کرده اند. بیش‌تر پاسخ‌دهندگان، یعنی ۵۰.۳ درصد شهری‌ها و ۴۳.۷ درصد روستایی‌ها، خدمات را در سطح متوسط دانسته اند. کیفیت ضعیف خدمات در روستاها با ۳۳.۷ درصد، بیش‌تر از شهرها با ۲۰.۹ درصد گزارش شده است. درصدی کسانی که گفته اند خدمات اصلاً ارائه نشده، در هر دو گروه کم‌تر از ۴ درصد بوده است.

میزان دست‌رسی به دارو در هنگام مراجعه به مرکزهای بهداشتی، نیز اختلاف‌هایی را نشان می‌دهد. در شهرها، ۳۳.۹ درصد پاسخ‌دهندگان گفته اند که دارو به اندازه‌ی کافی در دست‌رس بوده؛ در حالی که این رقم در روستاها تنها ۱۲.۶ درصد است. دارو تا اندازه‌ی در دست‌رس‌بودن در هر دو منطقه بیش‌ترین درصد را داشته است (۴۵.۴ درصد در شهرها و ۵۱.۷ درصد در روستاها). نبود کامل دارو در روستاها نیز با ۱۰ درصد چشم‌گیرتر از شهرها با ۳.۱ درصد است.

در ارتباط با زمان انتظار در مرکزهای بهداشتی، داده‌ها نشان می‌دهد که ۶۸.۵ درصد از مراجعه‌کنندگان شهری یک تا دو ساعت منتظر مانده اند؛ در حالی که در روستاها ۴۵.۴ درصد تنها نیم ساعت تا یک ساعت انتظار کشیده اند. زمان انتظار طولانی‌تر (دو ساعت تا یک روز) در هر دو منطقه درصدی کم‌تری دارد؛ با این حال در روستاها اندکی بیش‌تر گزارش شده است.

راه‌های رفت‌وآمد به مرکزهای بهداشتی نیز تفاوت‌هایی دارد. در شهرها، بیش‌تر پاسخ‌دهندگان (۵۴.۷ درصد) با موتر به مرکزهای بهداشتی می‌روند؛ در حالی که در روستاها بیش‌تر مردم (۴۰.۸ درصد) مسیر را پیاده طی می‌کنند. استفاده از موترسایکل و بایسکل در روستاها (۲۲.۶ درصد) بیش از دو برابر شهرها (۱۰.۸ درصد) است و اقلیت اندک در هر دو منطقه از مرکب استفاده می‌کنند.

شرایط مسیر رفتن به مرکزهای بهداشتی در شهرها بسیار بهتر از روستاها گزارش شده است. ۷۵ درصد از باشندگان شهری، گفته اند که مسیر آن‌ها هموار و قیرشده است؛ در حالی که در روستاها تنها ۲۲.۳۹ درصد چنین مسیری دارند. ۵۸.۹ درصد از پاسخ‌دهندگان روستایی مسیر را خامه و ناهموار دانسته و ۱۸.۷ درصد نیز مسیر را غیرقابل عبور و بدون هر گونه تسهیلات دانسته اند.

از نظر فاصله‌ی زمانی تا مرکزهای بهداشتی، بیش‌تر مردم شهری (۵۵ درصد) در فاصله‌ی ۱۵ دقیقه تا نیم ساعت قرار دارند؛ در حالی که در روستاها این رقم تنها ۳۲.۱۷ درصد است. بیش‌ترین گروه در روستاها (۴۴.۶ درصد) مسیر نیم ساعت تا یک ساعت را برای رسیدن به مرکز بهداشتی طی می‌کنند. هم‌چنین، ۱۹.۱ درصد از روستایی‌ها بیش از یک ساعت در راه هستند؛ در حالی که در شهرها تنها ۷.۱ درصد چنین فاصله‌ای را گزارش داده اند.

در باره‌ی حضور تیم‌های آگاهی‌دهی بهداشتی، بیش‌تر پاسخ‌دهندگان روستایی (۳۹.۹ درصد) اظهار داشته اند که بیش از یک سال از آخرین حضور تیم آگاهی‌دهی گذشته؛ در حالی که در شهرها این رقم ۳۳.۷ درصد است. در روستاها، تنها ۳۰.۶ درصد گفته اند که در یک ماه پسین تیم آگاهی‌دهی به منطقه‌ی ‌شان آمده که نشان‌دهنده‌ی کم‌کاری نسبی در ارائه‌ی آگاهی‌های بهداشتی به مناطق روستایی است.

در نهایت، میزان اهمیت‌دادن به معاینات منظم بهداشتی در میان پاسخ‌دهندگان شهری و روستایی، نیز قابل مقایسه است. ۵۱ درصد از باشندگان شهری گفته اند که به صورت «بسیار زیاد» به حفظ صحت خود ارزش می‌دهند؛ در حالی که این رقم در میان روستایی‌ها ۴۳.۲ درصد است. درصدی افرادی که اصلاً به معاینات اهمیت نمی‌دهند، در روستاها (۶.۳ درصد) بیش‌تر از شهرها (۱.۱ درصد) است که نشان‌دهنده‌ی نیاز به افزایش آگاهی و دست‌رسی به خدمات پیش‌گیرانه در مناطق روستایی است.

نکته‌های برجسته

  • ارزیابی کیفیت: بیش از ۸۰ درصدپاسخ‌دهندگان روستایی و ۷۵ درصدشهری‌، خدمات بهداشتی را در سطح ضعیف یا پایین‌تر از متوسط ارزیابی کرده اند.
  • نبود دست‌رسی جغرافیایی: نزدیک به ۷۸ درصد از باشندگان روستاها برای دست‌رسی به مرکزهای بهداشتی، میان بیش از یک ساعت تا یک روز زمان نیاز دارند. مسیرهای خامه، ناهموار و گاه غیرقابل عبور، مانع جدی در دست‌رسی به مراقبت‌های فوری است.
  • کم‌بود دارو: ۸۷ درصد روستانشینان با کم‌بود دارو روبه‌رو اند؛ در حالی که ۱۰ درصد آنان به طور کامل از دست‌رسی به دارو محروم‌ اند.
  • ازدحام و زمان انتظار بالا: ۶۸ درصد بیماران شهری بیش از یک ساعت منتظر دریافت خدمات می‌مانند که نشانه‌ی ضعف ظرفیت و ناکارآمدی خدمات می‌باشد.
  • نبود برنامه‌های آگاهی‌دهی: ۴۰ درصد از روستانشینان گزارش داده اند که بیش از یک سال است هیچ تیم آگاهی‌دهی در منطقه‌ی ‌شان حضور نداشته است.
  • نبود تنوع خدمات و وابستگی به مرکزهای دولتی: ۳۱.۹ درصد از روستانشینان تنها به مرکزهای دولتی وابسته اند و از دست‌رسی به گزینه‌های خصوصی بی‌بهره اند؛ امری که رقابت و کیفیت را تضعیف می‌کند.
  • نگرش پایین به اهمیت بهداشت: ۵۶.۸ درصد از پاسخ‌دهندگان روستایی به بهداشت خود توجه لازم ندارند و ۶.۳ درصد هیچ گونه مراقبت پیش‌گیرانه انجام نمی‌دهند.

پیشنهاد کلیدی

برنامه‌ریزی جامع، فوری و مبتنی بر داده‌های میدانی برای:

  • ساخت مرکزهای بهداشتی محلی در مناطق دوردست؛
  • اصلاح ساختار توزیع دارو؛
  • بهبود مسیرهای روستایی به مرکزهای درمانی؛
  • راه‌اندازی مجدد برنامه‌های آگاهی‌دهی؛
  • افزایش دست‌رسی به خدمات خصوصی از طریق تشویق سرمایه‌گذاری محلی؛

نتیجه‌گیری

وضعیت کنونی نظام بهداشتی افغانستان نگران‌کننده و نیازمند بازنگری و مداخله‌ی ساختاری فوری است. تأخیر در رسیدگی به این چالش‌ها، پیامدهای جدی انسانی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت. اتخاذ رویکرد جامع برای بهبود زیرساخت، تأمین منابع، افزایش آگاهی و توسعه‌ی خدمات، یک ضرورت راهبردی برای تضمین سلامت عمومی کشور به شمار می‌رود.

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: