هم‌زمان با ۲۱ سپتمبر، روز جهانی صلح، ۳۰ جوان از ۱۴ ولایت افغانستان با تعریف جدیدی از صلح، آن را فراتر از توقف جنگ می‌دانند و بر تأمین عدالت اجتماعی، فرصت‌های شغلی و حقوق آموزشی، تأکید می‌کنند. نتیجه‌ی گفت‌وگوی سلام‌وطندار با این جوانان، نشان می‌دهد که آنان صلح را در شرایط کنونی ناتکمیل می‌دانند.

آن‌ها، می‌افزایند که آگاهی‌دهی و فرهنگ‌سازی از طریق رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و نهادهای آموزشی، فعالیت‌های فرهنگی، مبارزه با خشونت در خانواده و جامعه، ایجاد شغل و زندگی مرفه به جوانان و ترویج آموزش به عنوان پایه‌ی صلح پایدار، می‌تواند زمینه‌ی صلح واقعی را فراهم کند.

فریبا کبرزانی، روان‌شناس از هرات، صلح را این گونه تعریف می‌کند: «خیر، صلح فقط توقف جنگ نیست، بل که تأمین امنیتی است که مردم بتوانند در امنیت زند‌گی کنند، دست‌رسی به آموزش، کار و عدالت داشته باشند و آزادانه نظر خود را ارائه کنند و نظر شان در جامعه ارزش داشته باشد. وقتی مردم احساس آرامش کنند و امید داشته باشند، ادامه‌ی زندگی و زمینه‌ی انعکاس استعداد شان وجود داشته باشد، می‌توانیم بگوییم صلح تأمین است.»

نقیب‌الله فهمی از بامیان، لیسانس پالیسی عامه که اکنون زبان انگلیسی را به طور آنلاین تدریس می‌کند، در باره‌ی پایه‌های اساسی صلح پایدار در افغانستان، چنین دیدگاهی دارد. «به باور من، صلح تنها نبودی جنگ نیست؛ صلح یعنی داشتن امنیت، عدالت اجتماعی، فرصت‌های برابری برای همه و احترام به حقوق بشر. نبود جنگ، بخشی از صلح است؛ اما کافی نیست. خیر، افغانستان در صلح واقعی قرار ندارد. درسته که جنگ گسترده کاهش یافته؛ اما مشکلاتی مانند بی‌کاری، فقر، تبعیض و محدودیت‌های اجتماعی هنوز وجود دارد که مانع صلح پایدار می‌شود.»

شماری از این جوانان، بی‌کاری و بحران اقتصادی، شنیده‌نشدن صدای جوانان از سوی حکومت و نبود زمینه‌ی آموزش دختران را از عمده‌ترین کم‌بودی‌های صلح عنوان می‌کنند.

مسعوده‌ی ۲۱ساله از جوزجان، به ایجاد فرصت‌های شغلی و ازمیان‌بردن فقر در جامعه تأکید می‌کند و می‌گوید که در شرایط بی‌کاری و گرسنگی افراد نمی‌توانند به صلح واقعی دست یابند. او، می‌افزاید: «به نظر من، فقط نبود جنگ کافی نیست. مثلاً اگر مردم بی‌کار باشند و شکم شان از یک لقمه نان سیر نشود، آن صلح برای من بی‌معنا است. در همین سه ماه گذشته هزاران هم‌وطن مهاجر ما از پاکستان و ایران برگشته ‌اند؛ اما برای بیش‌تر شان هیچ کاری وجود ندارد. پس صلحی که فعلاً وجود دارد، هیچ کمکی به بهبود زندگی آنان نمی‌تواند بکند.»

رمضان رحمانی ۲۸ساله از بادغیس، دانش‌جوی دانش‌کده‌ی اقتصاد بر ایجاد زمینه‌ی تحصیل و کار بر جوانان تأکید دارد و می‌گوید: «نسل جوان صلح را در کار، تحصیل و پیش‌رفت می‌بیند. اگر برای جوانان زمینه‌ی کار و تحصیل فراهم شود، مهاجرت نمی‌کنند، نوآوری می‌آورند و تغییرات مثبت در افغانستان ایجاد می‌کنند. صلح زمانی می‌آید که نسل جدید وارد کار شود. این باعث تغییرات، رشد زمینه‌های شغلی، پیش‌رفت و افزایش علاقه‌ی مردم به تحصیل به ویژه زنان می‌شود.»

ملکه عادلی ۲۲ساله از بامیان، به مشارکت و نقش معنادار جوانان در بخش‌های مختلف تأکید دارد و می‌گوید که توجه به نیازهای اساسی جوانان می‌تواند آنان را به صلح واقعی برساند. «به عنوان یک جوان، می‌توانم با آگاهی‌دهی، ترویج فرهنگ گفت‌وگو، مقابله با تعصبات قومی و جنسیتی و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، سهم بگیرم. با استفاده‌ی درست از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌توانم پیام صلح و همبستگی را گسترش دهم.»

جوانان اشتراک‌کننده در این گزارش، پیشنهاد می‌دهند که برای رسیدن به صلح واقعی نهادهای مدنی برنامه‌های ظرفیت‌سازی، کارگاه‌ها و کارزارهای آگاهی‌دهی، راه‌اندازی کنند، رسانه‌ها باید صدای جوانان را بازتاب دهند و روایت‌های مثبت از صلح منتشر کنند.

میلاد ۲۳ساله از کندز، در این باره می‌گوید: «از نظر من، تنها راه برای آوردن صلح همین است که فرصت کاری باشد، سهم‌گیری، فرصت تحصیلی و آگاهی‌دهی صورت بگیرد از طرف حکومت، جامعه‌ی مدنی و رسانه‌ها. خودم یک‌ونیم ماه شد از ایران آمده‌ام و بی‌کار هستم، دوباره می‌خواهم بروم ایران؛ ولی حیران هستم چه رقم بروم. از دولت خواهش می‌کنم در اولین قدم فرصت کاری، آگاهی‌دهی، سهم‌دهی و فرصت تحصیلی را به جوانان فراهم کند. خودم هیچ درآمدی در خانه ندارم.»

نسرین جویای ۲۷ساله از تخار، نیز در این باره می‌گوید: «بنده نسرین جویا هستم، ۲۷ سال سن دارم. یک جوان می‌تواند از طریق آموزش، گفت‌وگو با هم‌نسلان، اشتراک دیدگاه مثبت، تمرین هم‌دیگرپذیری، پل وصل باشد، نه دیوار جدایی. اگر آگاهی داده شود و فرصت‌های بهتر برای شان مهیا شود، جوانان می‌توانند هم‌دیگر را بپذیرند و به هم کمک کنند. باید برنامه‌هایی ایجاد شود که به جوانان فرصت بدهد تا در صلح محلی و ملی نقش بگیرند و مورد حمایت قرار بگیرند.»

در این گزارش با شش آگاه مسائل سیاسی و کارشناس روابط بین‌الملل، نیز در باره‌ی صلح و نقش جوانان در صلح پایدار گفت‌وگو شده است.

سلیم پیگیر و سیدقریب‌الله سادات، آگاهان مسائل سیاسی، می‌گویند که در ۵۰ سال پسین بیش‌تر جوانان قربانیان جنگ بوده اند و امروز نیز بیش‌ترین بار مشکلات را جوانان متحمل میشوند.

سلیم پیگیر، می‌گوید: «درست است که امروز جنگ نیست؛ ولی این جوانانی که بی‌کار هستند، آن‌ها هم صلح را به شکل دیگر تعریف می‌کنند؛ در کار باشند و حکومت توجه خاص داشته باشد و زمینه‌ی تحصیل فراهم باشد؛ یعنی صلح است. جوانان در آوردن صلح، در نگه‌بانی صلح، نقش عمده و اساسی را بازی می‌کنند و به کشورهایی که بیش‌تر قشر آن جوانان اند، باید توجه شود. عموماً از جوانان در جنگ‌ها استفاده می‌شود و در ۵۰ سال ما جوانان خود را از دست دادیم. وظیفه‌ی امارت اسلامی است که نقش جوانان را برازنده کند. نبود جنگ به معنای صلح ۱۰۰ درصد نیست.»

سیدقریب‌الله سادات، نیز می‌گوید: «ما فعلاً در صلح هستیم. جایی که جنگ نیست، صلح است؛ اما صلح پایدار این که نقش جوانان مثبت باشد و جوانان در راه تعلیم، تحصیل، کار و شغل فرصت داشته باشند. دولت، مؤسسات، نهادهای مدنی، شرایط تعلیم، تحصیل و امکانات را در اختیار شان قرار بدهند تا بتوانیم صدای صلح را در شهر و قریه بلند کنیم و به جای تقابل راه تفاهم را پیدا کنیم.»

کارشناسان، پیشنهاد می‌دهند که دولت، مؤسسه‌ها و نهادهای مدنی باید شرایط آموزش، تحصیل و امکانات لازم را برای جوانان فراهم کنند تا جوانان در حکومت سهم داشته باشند.

واحد فقیری، آگاه مسائل سیاسی، در این باره می‌گوید: «صلح به معنای فقدان جنگ نیست؛ صلح به معنای این است که جوانان کار داشته باشند، تحصیل کنند، برای آینده امید داشته باشند و در امور سیاسی مملکت خود حصه داشته باشد. جوانان از این نعمت‌ها محروم هستند. به همین دلیل، روز جهانی صلح برای افغان‌ها معنای دیگری دارد و جوانان باید متعهد شوند، فعال شوند و از حقوق خود دفاع کنند تا از پروسه‌ی سیاسی محروم نشوند. بر جوانان در نظام جای نیست و جوانان را ناامید ساخته و مجبور به مهاجرت می‌کند.»

با این حال، سیدضیا حسینی و سیدعبدالمقدم امین، آگاهان روابط بین‌الملل، صلح را بر بنیاد منشور سازمان ملل متحد و اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر توقف جنگ، رعایت حقوق بشر و زندگی مسالمت‌آمیز میان اقوام و کشورها، می‌دانند.

سیدضیا حسینی، می‌گوید: «بر اساس منشور سازمان ملل متحد، اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین‌المللی چنین بیان می‌شود؛ حالتی که در آن جنگ و خشونت مسلحانه پایان یافته باشد، حقوق انسانی و اساسی افراد رعایت شود، عدالت اجتماعی، برابری و آزادی تضمین شود، امنیت فردی و جمعی برقرار باشد و مردم بتوانند بدون ترس و تهدید به زندگی عادی خود ادامه دهند. صلح تنها به معنای نبود جنگ نیست، بل که حالتی است که در آن هم‌زیستی مسالمت‌آمیز میان اقوام، مذاهب و اقشار مختلف برقرار باشد. زمینه‌های گفت‌وگو، مصالحه و تفاهم فراهم شود و مخالفان نیز در روند گفت‌وگو و مشارکت سهیم شوند.»

سیدعبدالمقدم امین، نیز می‌گوید: «صلح در دو موضع معنا پیدا می‌کند؛ یعنی هر دو بُعد و هر دو تعریف آن هم در قوانین بین‌المللی و هم در منشور شورای امنیت سازمان ملل متحد مسجل است. یکی، صلح منفی است؛ به این معنا که جنگ قطع شده و در کشور یا منطقه‌ای درگیری وجود ندارد. این حالت می‌تواند یک نوع صلح باشد؛ اما صلح واقعی فراتر از نبود جنگ است و در کنار آن، باید شامل توسعه‌ی اقتصادی، رفاه اجتماعی، تحقق عدالت و ثبات سیاسی نیز باشد. در صورت داشتن چنین زمینه‌هایی می‌توان گفت که صلح واقعی برقرار است.»

خواستیم دیدگاه سخن‌گوی حکومت سرپرست را در این باره داشته باشیم؛ اما با تلاش‌های پی‌هم موفق نشدیم. روز جهانی صلح، همه‌ساله در ۲۱ سپتمبر به ابتکار سازمان ملل متحد گرامی‌داشت می‌شود. هدف اصلی این روز، توقف جنگ و خشونت، ایجاد فرصت برای گفت‌وگو و تفاهم و ترویج فرهنگ هم‌زیستی مسالمت‌آمیز در جهان است. این روز می‌خواهد توجه جهانیان را به ارزش‌های عدالت اجتماعی، حقوق بشر، برابری، آموزش و توسعه‌ی پایدار جلب کند تا صلح تنها نبود جنگ نباشد، بل به معنای رفاه و زندگی انسانی برای همه باشد.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: