در یکی از پس‌کوچه‌های شلوغ غرب کابل، دکان کوچکی که پشت ویترین ساده‌اش، لباس‌های دست‌دوزی رنگارنگ با دقت و ظرافت خاصی آویخته شده‌، چشم هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کند. در گوشه‌ای از دکان، دختر جوانی مشغول قات‌کردن یک چادر سنتی‌ است. چشمانش بین مشتریان و لباس‌ها در حرکت است و دوست دارد تا دقیقه‌های دیگر، یکی از لباس‌های فروش‌گاهش به فروش برود.

فخریه سلطانی ۲۳‌ساله، مالک این دکان است که در وضعیت دشوار اقتصادی و در میان محدودیت‌هایی که در برابر کار زنان وجود دارد، تصمیم گرفته ‌جای زانوزدن در گوشه‌ی اتاق و انتظار برای هیچ، تکانی به خودش بدهد و در مسیر رسیدن استقلال مالی گام بردارد.

فخریه که هنگام صدور فرمان منع تحصیل دختران دانش‌جوی رشته‌ی کمپیوتر ساینس در یکی از دانش‌گاه‌های خصوصی در کابل بود، آینده‌ی شغلی اش را در این رشته تصور می‌کرد؛ اما با بسته‌شدن دانش‌گاه‌ها و ازدست‌رفتن فرصت‌های آموزشی، کار فروشندگی را با هزینه‌ی بسیار اندک آغاز می‌کند.

سلام‌وطندار را در اکس دنبال کنید

او که فروشندگی را با سرمایه‌ی دو هزار افغانی و با دشواری‌های زیادی آغاز کرده، می‌گوید که حالا کارش در وضعیت قناعت‌بخش قرار دارد. «دو هزار افغانی‌ام سه هزار شد و بعد چهار هزار شد؛ توانستم از هزینه‌ی بسیار کوچک برای خود دکانی بسازم؛ در ماه حدود ۱۰ هزار یا کم‌تر درآمد دارم؛ در دکان دو تن استیم و روزانه یا هفته‌وار خیلی فروش هم نداریم.»

سه سال پس از آن آغاز کوچک، فخریه با سرمایه‌ی نزدیک به ۳۰۰ هزار افغانی در بازار کابل حضور دارد و کارش نیز سامان گرفته است. در این فروش‌گاه، لباس‌هایی با طرح‌ها و رنگ‌های متفاوت از صنایع‌دستی افغانستان به نمایش گذاشته شده‌ است. دو دختر دیگر نیز در کنار او کار می‌کنند و ۳۰ زن دیگر به گونه‌ی غیرمستقیم در بخش‌های خامک‌دوزی، مهره‌دوزی و دوخت‌ودوز لباس‌های افغانی با فخریه هم‌کاری دارند.

در میان این امید و رضایت، چالش‌هایی نیز سر راه فعالیت فخریه وجود دارد. او، می‌گوید که صنایع‌دستی به ‌خاطر ظرافت‌کاری و زمان‌بربودن تولید، بهای زیادی دارد و افراد کمی توان خرید این دست کالاها را دارند. «می‌خواهم با همین تجارت و کار صنایع‌ دستی، به زنان و دخترانی که نمی‌توانند کارهای دیگر را انجام بدهند زمینه‌ی کار و سرگرمی را فراهم کنم.»

با وجود مشکلات، فخریه می‌خواهد کارش را گسترش دهد و عاملی باشد برای روآوردن دیگر زنان و دختران به کار در بخش صنایع دستی و رسیدن به خودبسندگی اقتصادی. «می‌خواهم یک تجارت‌پیشه‌ی موفقی شوم و بتوانم به زنان و دختران دیگری که در این بخش توان کار را دارند، دست شان را بگیرم تا بتوانم با صنایع ‌دستی برای شان کمک کنم که کاری داشته باشد و صنایع‌ دستی ما هم رشد کند.»

عادله شیرزاد، باشنده‌ی کابل که برای خرید به فروش‌گاه فخریه آمده، می‌گوید که دیدن زنان و دخترانی که با وجود مشکلات و محدودیت‌ها به‌ خود و کار شان باور دارند، خوش‌حال‌کننده است.

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

عادله، می‌افزاید که خرید از یک دختر برایش به مراتب آسان‌تر است. «دختران را می‌بینم که دکان‌داری می‌کنند در این فروش‌گاه، خوش‌حال شدم چون راه‌های دیگر برای زنان بند است و درس نیست؛ کاروبار هم نیست و زنان با هزینه‌ی کم کار می‌کنند.»

در دل کوچه‌های شلوغ غرب کابل، جایی که آفتاب به سختی از میان دیوارهای بلند و تنگ بازار می‌تابد، دکان‌داران دختر به تلاش برای رسیدن به رؤیاهای شان ادامه می‌دهند.

فخریه به جای انتظارکشیدن برای بازگشایی دروازه‌های بسته‌شده‌ی دانش‌گاه‌ها، در دل بازار و دشواری‌های اقتصادی موجود در جامعه، با دست‌هایش برای فردای بهتر تلاش می‌کند. هر لباس، هر دوخت و هر رشته‌دستی که در دکان‌ها آویخته می‌شود، نشانه‌ای است از مبارزه‌ی بی‌پایان، از تصمیم به ایستادگی و ادامه‌دادن برای ساختن آینده‌ی بهتر.

مرتبط با این خبر:

کلیدواژه‌ها: // //

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: