معظمشاه روستا، شاعر و روزنامهنگار شناختهشدۀ بدخشانی، پس از سالها فعالیت فرهنگی، چراغ عمرش خاموش شد و به دیار رفتهگان شتافت.
آقای روستا در سال ۱۳۳۵ خورشیدی در ناحیۀ کرنج ولسوالی شغنان ولایت بدخشان تولد شد و پس از فراگیری آموزشهای مقدماتی، در سال ۱۳۵۸ از دانشکدۀ ادبیات دانشگاه کابل فارغ شد.
او در کنار روزنامهنگاری، اشعاری به زبانهای فارسی و شغنانی نیز سروده که بیشتر در قالب غزل است.
سلاموطندار را در یوتیوب دنبال کنید
حسین حسنیار شغنانی دربارۀ شعر روستا چنین نوشته است: «شعر روستا تنها شعر نیست، شعر او بازی با کلمات نیست؛ بلکه شعر او تجسم پاک و مقدسی از تبسم و لبخند است. آهی است که اشک چشم را میخشکاند. شبحی است که در روح خانه میکند، غدایش قلب و شرابش عاطفه است. روستا از تملق و چاپلوسی بیزار است. از شعر او بوی عشق و زیبایی، شفقت و مهربانی به مشام میرسد.»
اقبال حسام، استاد دانشکدۀ ادبیات دانشگاه بدخشان میگوید که روستا در شعرش هجو و مدح هم دارد و اشعارش از زیباییهای هنری، قدرت تخیل، مباحث علمی و معانی لبریز است.
خانه امشب خلوت است ای یار میآیی بیا
دل بود مشتاق این دیدار میآیی بیا
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
آقای حسام می گوید که روستا در کنار سرایش شعر به زبان فارسی، اشعار شیوا و دلنشینی به زبان شغنانی (زبان مادریاش) نیز سروده است.
به گفتۀ حسام از روستا سه مجموعۀ شعری بهجا مانده است، اما این مجموعهها تاکنون چاپ نشده است.
او میگوید، پیامهای شعر روستا بیشتر اخلاقی، اجتماعی و مبتنی بر همگرایی و اتحاد است، نوستالژی، خاطرات گذشته و خوشیهای دوران کودکی این شاعر در شعرهایش بازتاب یافته است.
شاعر در یکی از شعرهایش، اعتراف میکند که هنوز ناگفتههای زیادی دارد و باید مسایلی بیشتری را در قالب شعر بیان کند.
حــــرف دلــم هــنـوز هـــویـــدا نـگـفـــتــهام
شعـــری کـه در دل است بـه لبهـا نـگـفــتهام
جــز وصــف خـال کـنج لبِ یک پـری رخـی
یک مصــرعـی به نـرگـس ِ شهــلا نـگـفتهام
منیراحمد بارش، شاعر و نویسندۀ معاصر بدخشان، روستا را شاعر پخته و پر از آگاهی میخواند و میگوید که زبان شعر روستا بلند و پخته است و شاعر در چیدمان واژهها در شعرش مهارت بالا و هنرمندانه داشته است.
سلاموطندار فارسی را در تلگرام دنبال کنید
آقای بارش میگوید که اشعار روستا پر از تصاویر، تخیل و مضمون است و پردازش قشنگ دارد.
نقیبالله ثاقبیار، رئیس اطلاعات و فرهنگ بدخشان، میگوید که روستا یکی از شاعران معروف بدخشان و از روزنامهنگاران برجستۀ این دیار بود.
آقای ثاقبیار، روستا را مردی از جنس مردم میداند که در میان مردم زندهگی کرد و درد مردم و اجتماع را فریاد زد و با قلمش در برابر ظلم و بی عدالتی مبارزه کرد.
معظمشاه روستا در سالهای اخیر در یک نهاد غیر دولتی در بخش آموزش وپرورش کار میکرد.
او سر انجام پس از چند دهه فعالیت فرهنگی در ولسوالی شغنان بدخشان بدرود زندهگی گفت و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
سلاموطندار فارسی را در توییتر دنبال کنید
تصویر عشق
شـبـستـان وصالم اشـک باغ و گلشـن است امشب
زبان شـعر من گـویا، بسـان سـوسـن است امشـب
فـتـاده شاخۀ شمـشاد روی بستری از ناز
برهنه چون عقیق سرخ و داغ و روشن است امشب
دو دست ناصـبـورم بر تنش مسـتانه میلـغـزد
گهی بر دوش و گاه بر شانه گه برگردن است امشب
گـهی چون عشق پیچان بر قدو بالاش می پـیـچـم
بـرویم دسته دسته سنبل تر خـرمـن است امشـب
گهی بر پیکرش با بوسه سازم عشق را تصویر
که عریانتر ز شعرم یار تنها با من است امشب
ز دسـتـش آنقـدر می خوردهام کـز غـایـت مسـتی
نهام فکر گریبان در سر و نه دامن است امشب
درو دیوار خوشحال است، عیشت «روستا» خوشتر
سهیلات در بر و مه پاسبان بر روزن است امشب
معظمشاه روستا، شاعری که با ناگفتههایش به رفتهگان پیوست
محمدشریف شایق
پدر ۴۶ فرزند در هرات: «در همین عید ۵۰ هزار افغانی به همهی شان لباس و کفش خریدم»
در سالهای پسین علاقهی جوانان در افغانستان به کار آنلاین افزایش یافته است
وزارت امور مهاجرین: اخراج اجباری مهاجران افغان از پاکستان کاهش یافته است
روز جهانی زمین؛ گوترش: سیارهی زمین به نجات نیاز دارد
بانک جهانی: رکود اقتصادی در افغانستان تا ۲۰۲۵ ادامه خواهد یافت
اتاق تجارت: افزایش تولیدات داخلی افغانستان، دلیل اصلی کاهش واردات مواد غذایی از پاکستان است
رییس بخش آسیا پسفیک فدراسیون صلیب سرخ با امیرخان متقی دیدار کرد
معظمشاه روستا، شاعر و روزنامهنگار شناختهشدۀ بدخشانی، پس از سالها فعالیت فرهنگی، چراغ عمرش خاموش شد و به دیار رفتهگان شتافت.
آقای روستا در سال ۱۳۳۵ خورشیدی در ناحیۀ کرنج ولسوالی شغنان ولایت بدخشان تولد شد و پس از فراگیری آموزشهای مقدماتی، در سال ۱۳۵۸ از دانشکدۀ ادبیات دانشگاه کابل فارغ شد.
او در کنار روزنامهنگاری، اشعاری به زبانهای فارسی و شغنانی نیز سروده که بیشتر در قالب غزل است.
سلاموطندار را در یوتیوب دنبال کنید
حسین حسنیار شغنانی دربارۀ شعر روستا چنین نوشته است: «شعر روستا تنها شعر نیست، شعر او بازی با کلمات نیست؛ بلکه شعر او تجسم پاک و مقدسی از تبسم و لبخند است. آهی است که اشک چشم را میخشکاند. شبحی است که در روح خانه میکند، غدایش قلب و شرابش عاطفه است. روستا از تملق و چاپلوسی بیزار است. از شعر او بوی عشق و زیبایی، شفقت و مهربانی به مشام میرسد.»
اقبال حسام، استاد دانشکدۀ ادبیات دانشگاه بدخشان میگوید که روستا در شعرش هجو و مدح هم دارد و اشعارش از زیباییهای هنری، قدرت تخیل، مباحث علمی و معانی لبریز است.
خانه امشب خلوت است ای یار میآیی بیا
دل بود مشتاق این دیدار میآیی بیا
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
آقای حسام می گوید که روستا در کنار سرایش شعر به زبان فارسی، اشعار شیوا و دلنشینی به زبان شغنانی (زبان مادریاش) نیز سروده است.
به گفتۀ حسام از روستا سه مجموعۀ شعری بهجا مانده است، اما این مجموعهها تاکنون چاپ نشده است.
او میگوید، پیامهای شعر روستا بیشتر اخلاقی، اجتماعی و مبتنی بر همگرایی و اتحاد است، نوستالژی، خاطرات گذشته و خوشیهای دوران کودکی این شاعر در شعرهایش بازتاب یافته است.
شاعر در یکی از شعرهایش، اعتراف میکند که هنوز ناگفتههای زیادی دارد و باید مسایلی بیشتری را در قالب شعر بیان کند.
حــــرف دلــم هــنـوز هـــویـــدا نـگـفـــتــهام
شعـــری کـه در دل است بـه لبهـا نـگـفــتهام
جــز وصــف خـال کـنج لبِ یک پـری رخـی
یک مصــرعـی به نـرگـس ِ شهــلا نـگـفتهام
منیراحمد بارش، شاعر و نویسندۀ معاصر بدخشان، روستا را شاعر پخته و پر از آگاهی میخواند و میگوید که زبان شعر روستا بلند و پخته است و شاعر در چیدمان واژهها در شعرش مهارت بالا و هنرمندانه داشته است.
سلاموطندار فارسی را در تلگرام دنبال کنید
آقای بارش میگوید که اشعار روستا پر از تصاویر، تخیل و مضمون است و پردازش قشنگ دارد.
نقیبالله ثاقبیار، رئیس اطلاعات و فرهنگ بدخشان، میگوید که روستا یکی از شاعران معروف بدخشان و از روزنامهنگاران برجستۀ این دیار بود.
آقای ثاقبیار، روستا را مردی از جنس مردم میداند که در میان مردم زندهگی کرد و درد مردم و اجتماع را فریاد زد و با قلمش در برابر ظلم و بی عدالتی مبارزه کرد.
معظمشاه روستا در سالهای اخیر در یک نهاد غیر دولتی در بخش آموزش وپرورش کار میکرد.
او سر انجام پس از چند دهه فعالیت فرهنگی در ولسوالی شغنان بدخشان بدرود زندهگی گفت و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
سلاموطندار فارسی را در توییتر دنبال کنید
تصویر عشق
شـبـستـان وصالم اشـک باغ و گلشـن است امشب
زبان شـعر من گـویا، بسـان سـوسـن است امشـب
فـتـاده شاخۀ شمـشاد روی بستری از ناز
برهنه چون عقیق سرخ و داغ و روشن است امشب
دو دست ناصـبـورم بر تنش مسـتانه میلـغـزد
گهی بر دوش و گاه بر شانه گه برگردن است امشب
گـهی چون عشق پیچان بر قدو بالاش می پـیـچـم
بـرویم دسته دسته سنبل تر خـرمـن است امشـب
گهی بر پیکرش با بوسه سازم عشق را تصویر
که عریانتر ز شعرم یار تنها با من است امشب
ز دسـتـش آنقـدر می خوردهام کـز غـایـت مسـتی
نهام فکر گریبان در سر و نه دامن است امشب
درو دیوار خوشحال است، عیشت «روستا» خوشتر
سهیلات در بر و مه پاسبان بر روزن است امشب
مرتبط با این خبر:
— رهنورد زریاب نویسنده نامدار افغانستان درگذشت
— افسانه نوابی از نخستین آوازخوانان زن افغانستان درگذشت
— درمحمد کشمی، آوازخوان محلی افغانستان درگذشت
کلیدواژهها: بدخشان // روستا // شاعر // شغنان // معظمشاه
تحلیل و گزارش
توقف فعالیت ۲۶ مرکز درمانی در ولسوالیهای غزنی؛ باشندگان: ناچاریم به شهر برویم
صاعقه در پنجشیر جان یک زن را گرفت
یک مرد ۵۰ساله در غزنی خودکشی کرد
۲۲ تن در پاکستان در اثر گرما جان باختند
انفولانزای مرغی؛ جاپان واردات مرغ از برزیل را به حالت تعلیق درآورد
زمینهی فراگیری خبرنگاری حرفهای برای زنان فراهم میشود
یک معدن گاز مایع در بادغیس کشف شد
افراد مسلح ناشناس یک زن را در تخار کشتند
ریاست پاسپورت شمار توزیع گذرنامه را به ۴۰۰۰ در روز افزایش داد
سرپرست وزارت معارف: امریکا آموزش آنلاین را در افغانستان راهاندازی میکند
دزدان مسلح یک غیرنظامی را در هلمند کشتند
آسیبدیدگان سیلابهای چند روز پسین در بدخشان خواستار کمک اند
صاعقه در بدخشان جان یک نوجوان ۱۵ساله را گرفت
ماهنامهی خصوصی «اطلاعات شهر» در بدخشان آغاز به فعالیت کرد
کمبود آب برای کشاورزی؛ باشندگان برخی روستاهای ولسوالی دشت قلعه خانههای خود را ترک کرده اند
اخبار و گزارشهای سلام وطندار را از شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
فیسبوک
توییتر
تلگرام