آیا افغانستان به راستی به «نخبه» و «نخبه‌گرایی» نیاز دارد؟

زمانی از گروهی از جوانان که کانونی را به نام «جوانان نخبه» ساخته بودند، پرسیدم که برداشت شان از نخبه (Elite) چیست؟ گفتند ما جوانانی استیم که نسبت به دیگران شایستگی بیشتر داریم. گفتم، نخبه بودن مترادف به شایسته بودن نیست ولی خود را نسبت به دیگران شایسته دانستن ابتدای اعتقاد به نخبه‌گرایی (Elitism) است. یعنی وقتی تعدادی از جوانان خود را نسبت به دیگران بهتر و شایسته‌تر می‌دانند، این آغاز طرز دید نخبه‌گرایانه به سیاست و اجتماع است. مشوره دادم که یکبار دیگر فکر کنند که آیا این واقعاً همان چیزی است که آنها می‌خواهند.

افراط‌گرایی: از جستجوی هویت تا به دامن داعش

بگذارید از این نکته آغاز کنیم که آنچه این جوانان جهادطلب را به سوی سوریه کشانده است، نه سیاست است و نه مذهب. بلکه جستجوی چیزهای کمتر قابل تعریف است: جستجوی هویت، معنا، «وابستگی» و احترام. تا جای­ که موضوع بیگانگی مطرح است، این جوانان افراطی به هیچ وجه مشکل ادغام در جامعۀ[اروپایی] به معنای متعارف آن را نداشتند. برخلاف، در این جا به مراتب شکلی از بیگانگی وجودی مطرح است.

چگونه جنگ سرد باعث شد سیا تئوری «سرمایه انسانی» را تبلیغ کند؟

نظریه‌ی «سرمایه‌ی انسانی» به عنوان یک سلاح ایدئولوژیک در دوران «جنگ سرد» مطرح و مدون شد. یک استاد اقتصاد، با تشریح پیشینه‌ی «سرمایه‌ی انسانی»، می‌گوید که اجرایی شدن این نظریه پیامدهای وخیمی برای جوامع معاصر غربی داشته، و شهروندان آن‌ها را اسیر سرمایه‌داریِ نولیبرالی کرده است.

چرا مردم از رهبران مستبد استقبال می‌کنند؟

چرا مردم بارها از به قدرت رسیدن رهبران اقتدارگرا و مستبد استقبال کرده‌اند؟ هزاران سال است که فیلسوفان و نظریه‌پردازان سیاسی کوشیده‌اند علت تن دادن مردم به رهبران مستبد و در نتیجه مشارکت خودخواسته در سرکوب خودشان را تبیین کنند. امروزه این مسئله، با توجه به افزایش خطرناک رژیم‌های اقتدارگرا در سرتاسر جهان، همچنان پرسشی مهم محسوب می‌شود.