زنان دستفروش در دروازهی شمالی روضه که شمار شان نزدیک به ۴۰ تن میرسد، از امارت اسلامی میخواهند که به زنان و دختران اجازهی کار و تحصیل را بدهد. آنان تأکید میکنند که امارت اسلامی به زنان باسوادی که از این پیش شاغل بودند، اجازهی بازگشتن به کار شان را بدهد.
ثریا، بانوی ۴۳ سالهای که بیشتر از یک سال میشود در چوک مندوی شهر مزارشریف، مرکز بلخ پوشاکهای دست دوم میفروشد تا نیازهای خانوادهی هفتنفریاش را فراهم کند، از امارت اسلامی میخواهد که تصمیمهای منع تحصیل دختران و توقف کار زنان در مؤسسههای غردولتی را لغو کند، تا آنها نیز مانند او به کارگری در روی شهر ناچار نشوند.
او میگوید: «ما از امارت اسلامی خواهشمندیم که به زنها کاری نداشته باشد و همه را بماند به کار و تحصیل شان. خانمها تحصیل کنند، دخترها تحصیل کنند، قابله شوند، داکتر شوند و از امارت اسلامی خواهشمندیم جداً مکتبها را باز کنند، دانشگاهها را باز کنند که همگی تحصیل کنند و مثل ما این طور بیسواد و بیمغز در روی بازار کهنهفروش نشوند.»
سلاموطندار فارسی را در تویتر دنبال کنید
همین گونه، حمیده و شکیلا، دو دستفروش دیگر در شهر مزارشریف، میگویند که امارت اسلامی بایستی به زنان اجازهی کار و تحصیل را بدهد.
حمیده میگوید: «مکتبها را باز کند؛ همین جا کاروبار زنها را بماند که کار و غریبی خود را بکنند. بسیاری شان شوهر ندارند، بسیاری شان بچهدار اند، کرایهی حویلی میدهند. همین بسیار روزگارها را زنان پیش میبرند، مردان کار ندارند.»
شکیلا نیز میگوید: «از امارت اسلامی خواهشمندم که دفترها را، دانشگاهها را، همین جاهایی که تمام شان برای زنان کار میدهد را، به روی همه باز کند. همه فرزند دارند، نباید بیسواد شوند، مثل ما نباید آیندهی شان روی سرک شود.»
در همین حال، سمیه، باشندهی شهر مزارشریف که از این پیش در یکی از مؤسسههای غیردولتی کار میکرد، میگوید که پس از منع کار زنان در مؤسسهها از سوی امارت اسلامی، او و همکارانش به ناخوشی روانی دچار شده اند.
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
او میافزاید: «تأثیر ناگوار و منفی که این حالت به زندگی شخصی خودم و همچنان زندگی دیگران و در کل جامعه میماند، بیشمار و غیرقابل جبران است؛ چه از لحاظ جسمی و روانی و چه از لحاظ اقتصادی. من شخصاً یک تن از اشخاصی بودم و هستم که در چرخهی اقتصاد خانوادهی خود سهیم هستم. از طریق همین معاش من و امثال من است که زندگی پیش میرود. خیلی از خانمها هستند که نفقهی خانهی خود را برعهده دارند. اینها با این حکم و تصمیم سیاسی که برای شان گرفته شده، به آسیب جدی گرفتار میشوند. من منحیث شخصی که زندگی خود را خودم پیش میبردم، اما اکنون اگر دستگیر و محتاج کسی شوم، از لحاظ روحی دیر یا زود افسرده میشوم.»
نگینه، دیگر باشندهی مزارشریف که در یکی از دانشگاههای خصوصی در بلخ آموزش میدید، میگوید که تصمیمهای منع کار و تحصیل زنان و دختران از سوی امارت اسلامی، بخش بزرگی از جامعه را فلج کرده است.
این در حالی است که امارت اسلامی اخیراً، زنان را از کار در مؤسسههای غیردولتی داخلی و خارجی و دختران را از رفتن به دانشگاهها، منع کرده است.