هواپیمای حامل غنی و عبدالله در شرایطی به آمریکا رسید که برخلاف محاسبات دستگاه استخباراتی این کشور و سیاستگذاری که برای تأمین صلح انجام شده بود، چرخ بیثابتی و فروپاشی شتاب پذیرفته است. پروژهیی که در زمان ترامپ برای استقرار صلح در افغانستان رویدست گرفته شد، مشروعیت و جایگاه دولت افغانستان را آسیب رساند و به طالبان فرصت داد تا وجاهت بینالمللی و سیاسی کسب کنند. آمریکاییها در دو سال گذشته سناریوهای مختلف را برای تشکیل یک حکومت ائتلافی با طالبان و دولت افغانستان آزمایش کردند؛ اما هیچکدام به نتیجه نرسید.
تلاشهای آمریکا با امتیازبخشی به طالبان به همراه بود و واپسین تلاش زیر نظر ادارۀ بایدن انجام شد. آمریکا تمام کشورهای دخیل در سیاست افغانستان را قانع کرد از طریق نشستی که قرار بود در استانبول برگزار شود، به تشکیل یک حکومت مشارکتی که با توافق فوری میان طرفهای داخلی افغانستان حاصل میشد، توافق کنند. پیش از همه چیز آنتونی بلینکن، وزیر خارجۀ آمریکا و زلمی خلیلزاد گماشتۀ او موفق شدند تا توافق غنی را به استعفا بگیرند، اما این اقدامات قناعت طالبان را فراهم نکرد و آنان نشست استانبول را به چالش کشیدند. خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان برخلاف توافقنامۀ دوحه که در آن تاریخ خروج کامل نیروها تا ماه می امسال پیشبینی شده بود، اعلان شد. اما چون این تأخیر تأثیر منفی بر منافع طالبان نداشت، آن را به سود گروه یافتند.
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
همچنان که کرزی گفته تمام برنامهها و سیاستهای آمریکا در افغانستان با شکست و ناکامی به همراه است. آمریکاییها نتوانستد حتی دولت و ارتش همسان به میراث شوری در افغانستان بسازند که در برابر مجاهدین چند سالی تاب آورد. با تشدید سقوط ولسوالیها که با خروج برنامهریزیشدۀ آمریکا به همراه است، دستگاه استخبارات این کشور و شبکۀ نظارتی ارتش آمریکا در افغانستان مشغول جمعآوری اطلاعاتیست که در آن روزانه به گونۀ مرتب تجهیزات ارتش شامل زرهپوشهای ضربتی و هامویهای آمریکایی را طالبان تصاحب میکنند.
پیشبینیها در گذشته این بود که پس از خروج نیروهای خارجی، دولت افغانستان قادر است برای چند سال مقاومت کند و یک فرضیۀ ضعیف این بود که با ادامۀ پشتیبانیهای مالی از ارتش و حکومت، احتمالاً بقای دولت تضمین خواهد شد. اخیراً این پیشبینیهای خوشبینانه کنار گذاشته شده و فرضیههای هراسانگیزی از سوی دستگاه اطلاعاتی و استخباراتی آمریکا مطرح شده است. سقوط پیهم ولسوالیها بدون مقاومت نیروهای امنیتی، واگذاری تجهیزات ارتش، سطح فرار از خدمت و عدم حمایت به موقع از نیروها و عدم پرداخت حقوق نظامیان سبب شده است که سازمان سیا به این نتیجه برسد که دولت افغانستان در شش ماه سقوط میکند.
سفر به آمریکا در این احوال صورت میگیرد و ایدۀ سفر را نه دولت آمریکا؛ بلکه درگفتوگو با وزیر خارجۀ این کشور غنی مطرح کرده بود و از مدتی به اینسو برای تحقق این آرمان، لابی صورت میگرفت. نقشۀ غنی این بود که بهعنوان رئیسجمهور مشروع و مقتدر افغانستان در واشنگتن از او استقبال شود. اگر آمریکاییها طبق فرمایش غنی عمل میکردند، سودش این بود که او با تکیه به این نمایش میتوانست بیباکانه با تحکیم جایگاهش بر دیوارهای لرزان دولت، حکومت کند و رقبای سیاسیاش را دو شاهی نخرد.
سلاموطندار را در اینستاگرام دنبال کنید
پیشنهاد سفر به آمریکا پذیرفته شد، اما اتفاق تلخ و ناخوشایند این است که عبدالله، رقیب دایمی غنی عین بختک در سفر به آمریکا آویزان است. عبدالله کام غنی را تلخ کرد و نگذاشت که غنی سفر تنهایی و بدون درد سفر به قلمرو ولینعمت خود داشته باشد. برای تخفیف حضور عبدالله به شمار افرادی که از آمریکا دیدن میکنند، افزود شده و از لحاظ تشریفاتی دستگاه دیپلوماتیک کشور او را در جایگاه فرد چهارم فهرست قرار داده است. یعنی پس از غنی و خانمش که هر دو «جلالتمآب» فهرست روندهگان به سوی آمریکا اند، نام صالح آمده و سپس از عبدالله یاد شده است. در حالی که طبق دعوتنامۀ رسمی کاخ سفید، مهمانان اصلی غنی و عبداللهاند.
اعادۀ الطاف آمریکا نسبت به گروه حاکم، حمایت از دولت افغانستان، افزایش فشار بر طالبان و پاکستان جزئی از توقعات است. در این سفر غنی تلاش خواهد کرد تقصیر تمام شکستها و ناکامیها اعم از شکست آمریکا، افزایش خشونتها، ناکامی روند صلح را به پاکستان نسبت دهد و از این جهت سخن بسیار به گفتن دارد.
اما غنی خود هیچ دستاوردی ندارد که به بایدن عرضه کند. او بارها به آمریکاییها لاف زده بود که قادر است با حمایت مالی آمریکا با طالبان مصاف دهد، ثبات سیاسی را تأمین کند و وضعیت را بهبود بخشد. ولی غنی نتوانسته که به وعدههای خود عمل کند، با گمارشهای سلیقهیی و مداخله در امور کاری نهادهای امنیتی وضعیت را بدتر کرده است. عبور از قیدهای قانونی و عملکردهای انحصارگرایانه نیز حکومتداری را آسیب رسانده و در ضمن در تأمین ثبات سیاسی هم پیشرفتی حاصل نشده است. آمریکاییها به خوبی آگاهاند که حتی سفر او به واشنگتن با اختلافات و نارضایتیهایی به همراه است.
غنی و گروهش روابط پس از خروج نیروهای آمریکایی را فصل تازه تعریف کردهاند، تجربه نشان داده است که تنها حمایت مالی از دولت نمیتواند این فصل تازه را معنی دهد و تیم حاکم توان مدیریت و کنترل سالم کشور را ندارد. حتی در سفر به آمریکا آجندای شخصی بر آجندای ملی میچربد.