پس از گذشت بیش از ۲۰ روز از زمینلرزه در قریهی فقیرآباد ولسوالی فیروزنخچیر سمنگان، هنوز بوی سرد خاک و آوار فضای خانههای ویران را پر کرده است. در میان این خرابهها، جوانی ۲۱ساله به نام فهیم داستانی را با خود حمل میکند که نه تنها حکایت یک شب تلخ است؛ بل روایت فروپاشی تمام آرزوهای یک زندگی نوپا نیز است.
تنها دو روز از آغاز زندگی مشترک فهیم گذشته بود؛ روزهایی که باید سرشار از عشق و شادی میبود، به ناامیدی بدل و بستر عروسی شان زیر آوار دفن شد. خانوادهاش پس از لحظاتی، او و تازهعروسش را از زیر آوار بیرون کشیدند.
او میگوید: «شب دوم عروسی مان بود که زلزله شد. قیامت شده بود. سقف خانه فروریخت و ما یک چاره کرده از اتاق بیرون شدیم. به سر و بدن مان کلوخها ریخته بود. چند روز درد داشتیم، اکنون وضعیت ما خوب است.»
فهیم که با کارگری اندک در سالها توانسته بود دو اتاق کوچک برای زندگی آیندهاش بسازد، حالا روبهروی همان اتاقهایی ایستاده که دیگر اثری از آنها باقی نمانده است. همهی زحمتهای چندسالهاش، لوازم جهیزیه و نشانههای آغاز یک زندگی مشترک… همه در یک لحظه زیر آوار زلزله دفن شدند.
او با چهرهای نگران میگوید که همسرش هنوز با شنیدن کوچکترین صدایی از خواب میپرد و هراسان میشود؛ شبهایی که آرامش ندارند و گویی هر لحظه باید دوباره منتظر لرزشی دیگر باشند. «این شبها با اندک صدا همسرم میترسد. اندک صدا شود، فرار میکنیم.»

فهیم و همسرش این روزها در خیمهای زندگی میکنند که با نخستین باد سرد شبانه میلرزد. این زوج جوان نه خانهای امن برای زندگی دارند و نه آرامشی که بتواند زخمهای شان را التیام دهد. ترس از تکرار زلزله مانند سایهای سنگین در روز و شب دنبال شان میکند. کمکهایی که تا اکنون دریافت کرده اند، تنها برای زندهماندن کافی است، نه برای بازسازی سرپناه.
فهیم میگوید: «خانههای ما صد فیصد تخریب شده است. ای کمک ناچیز است و ما نمیتوانیم خانههای مان را بسازیم. این کمک ۱۰ فیصد خانههای ما را نمیسازد. خواست ما از دولت این است که برای ما کمک کند و خانههای ما را بسازد. هوا سرد شده و در خیمه پرده نمیشود. ما سالهای زیادی میشود که اینجا آمدهایم و تنها توانستیم این دو خانه را بسازیم. در سی سال دیگه نمیتوانیم دو خانه را آباد کنیم.»
زلزله تنها خانهی فهیم را ویران نکرده؛ بل آرامش، امنیت و رؤیای زندگی مشترک شان را نیز از ریشه لرزانده است. بدون پشتیبانی دوامدار و هدفمند، آیندهی خانوادههایی چون فهیم در هالهای از نگرانی و بیسرپناهی باقی خواهد مانده است؛ آیندهای که با سردترشدن هوا، هر روز سختتر، تلختر و نامطمئنتر میشود.






