تکدیگران در کابل: اگر به ما کمک کنند، چرا خیرات جمع کنیم؟
ساعت دوی پس از چاشت است، در یکی از جادههای شهر کابل، زنی میانسال با چشمان خاکستری، در حالی که کودک خردسالش را در آغوش گرفته و دست نیاز سوی رهگذران دراز کرده، خودش را سمیرا معرفی میکند. سمیرا میگوید که ناداری و ترس از گرسنهماندن فرزندانش، او را به این کار واداشته است.