پزشکان متخصص در شفاخانهی صحت روانی کابل، به سلاموطندار میگویند که ماهانه حدود ۵۰۰۰ تا ۵۵۰۰ تن از سراسر افغانستان برای دریافت خدمات روانی به این شفاخانه مراجعه میکنند. به گفتهی آنان، آمار مراجعهکنندگان به این شفاخانه، امسال در مقایسه با سالهای گذشته افزایش یافته است.
این پزشکان، افزایش مراجعهکنندگان به شفاخانهی صحت روانی کابل را نه تنها نتیجهی بهبود ارائهی خدمات و دسترسی آسان به درمان عنوان میکنند، بل نشاندهندهی افزایش آگاهی مردم نسبت به اهمیت سلامت روان نیز میدانند.
سیدنجیبالله جاوید، ترینر متخصص در شفاخانهی صحت روانی کابل، در گفتوگو با سلاموطندار از افزایش مراجعهکنندگان به این شفاخانه سخن میزند و علت آن را ایجاد تسهیلات در بخش درمان، عرضهی خدمات بهتر و سطح بالای آگاهی مردم میداند.
او، میگوید: «مریضانی که ماهانه به شفاخانهی صحت روانی مراجعه میکنند، بین پنج تا پنجونیم هزار تن است در بخشهای مختلف و ظرفیت شفاخانه ۱۰۰ بستر است. حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ مریض بستر میشوند و خدمات خود را میگیرند و رخصت میشوند.»
سیدنصرت فروتن، متخصص بیماریهای روانی در شفاخانهی صحت روانی کابل، نیز میگوید که عاملهای اختلالهای روانی شامل مشکلات ژنتیکی یا ارثی، محیطی، استرس و فشارهای خانوادگی است.
او، میافزاید که برای پیشگیری از این بیماری باید به بیماران و خانوادههای شان آگاهیدهی صورت گیرد. «کسانی که دچار مشکلات شدید روانی هستند، اینها به آن اندازه درک ندارند که ما برای شان آگاهیدهی کنیم؛ اما بیشتر از خود مریضان کرده، به فامیل مریض آگاهیدهی صورت گیرد که چه طور با یک مریض روانی برخورد شود.»
سویتا حبیبی، روانشناس، میگوید که زنان نسبت به مردان بیشتر به اختلالهای روانی به ویژه افسردگی، روبهرو اند. او، علت اساسی آن را محدودیتهای وضعشده در بخشهای آموزش و کار زنان در کشور میداند.
این روانشناس، میافزاید: «خود نداشتن برنامه یا امیدی برای آینده این که آیندهی شان چه خواهد شد، این خود سبب یا ریشهی اختلالهای روانی میتواند باشد. یک برنامهی منظم، یک روتین منظم میتواند کمک کند. از امکاناتی که در زندگی شان فراهم است، میتوانند استفاده کنند؛ مهارتهایی که وجود دارد مثل خیاطی، رسامی، میشود روی اینها کار کنند یا یادگیری زبان است که میتوانند روی مهارتهای خود کار کنند.»
سمیرا احمدی ۲۴ساله، باشندهی کابل، میگوید زمانی که دانشگاهها به روی دانشجویان دختر بسته شدند، با اختلالهای روانی و افسردگی روبهرو شده و همواره با اعضای خانوادهاش در جنگ و پرخاشگری است.
او، میافزاید: «تقریباً دو سال پیش وقتی دانشگاهها بسته شدند، زندگیام کامل تغییر کرد؛ خیلی ناامید شده بودم؛ همیشه گریه میکردم؛ با کسی گپ نمیزدم، هیچ دلخوشی نداشتم؛ با اعضای فامیلم زیاد پرخاشگری میکردم، فامیل گفت شاید مریضی روانی داشته باشم. بعد پیش داکتر/پزشک رفتم، گفت افسردگی دارم.»
مریم حقجوی ۲۳ساله از کابل، میگوید که بدون رضایتش نامزد شده و به علت نداشتن تفاهم با نامزدش، به افسردگی مبتلا شده است. او، میافزاید: «خانوادهی نامزدم همیشه فشار میآورد و احساس میکردم کسی مرا درک نمیکند، روزبهروز حالت روانیام خراب شد؛ آخرش فامیلم مرا بردند پیش داکتر، داکتر گفت که افسردگی دارم. تداوی روانی گرفتم، دوا خوردم، چندین جلسهی صحبت داشتم و کمکم بهتر شدم.»
خواستیم با شماری دیگر از افراد مبتلا به اختلالهای روانی که اکنون در شفاخانهی صحت روانی کابل بستری اند، نیز گفتوگو کنیم؛ اما به علت وضعیت روحی نامناسب آنها، موفق نشدیم.
با این حال، شماری از همراهان این افراد، میگویند که بیماران شان توانایی تشخیص خوب و بد را ندارند و امکان دارد هر لحظه به افراد اطراف خود حمله کنند.
فاروق بشردوست، باشندهی پکتیا و پدر یکی از بیماران در شفاخانهی صحت روانی کابل، میگوید که دخترش در وضعیت نامناسب روانی قرار دارد. «تلاش میکرد خودکشی کند؛ مرگ موش میخورد؛ یک ماه میشود در این شفاخانه بستری است، حافظهاش درست کار نمیکرد و مادرکلانش هم از این بیماری داشت، سر خود را به دیوار و به شیشه میزد، در خانه جنگ و دعوا میکرد، تلویزیون را میده میکرد، همراه مادر و برادرش جنگ میکرد و من و برادرش را دشمن خود فکر میکند.»
این در حالی است که کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، در ۱۴۰۳ از افزایش فشارهای روحی در میان زنان و دختران افغان خبر داده و گفته بود که از هر پنج تن، یک تن به مشکلات روانی شدید مبتلا است.






