شماری از زنان بیسرپرست که پس از وضع محدودیتها در برابر کار زنان، منبع درآمد شان را از دست داده، میگویند که اکنون به صفاکاری در خانههای مردم رو آورده اند.
نسرین که در دورهی جمهوری در وزارت کار و امور اجتماعی کار میکرد، میگوید که برای فراهمکردن نیازهای خوراکی و غیرخوراکی کودکانش به صفاکاری در خانههای مردم رو آورده است. «مجبورم در خانههای مردم کار کنم؛ مسئولیت کودکانم را بر دوش دارم. چارهای برایم باقی نمانده است.»
او که مادر چهار کودک است و اکنون در خانهی اجارهای در کابل زندگی میکند، میگوید با درآمدی که از راه صفاکاری به دست میآورد به دشواری میتواند مشکلات زندگیاش را حل کند.
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
نسرین، میافزاید که مشکلات زندگی او را به ناخوشیهای روانی دچار کرده و بر وضعیت روان کودکانش نیز تأثیر منفی گذاشته است. «چهار یتیم دارم؛ دو دخترم از ادامهی آموزش باز مانده اند؛ یکی صنف نُه بود و دیگری صنف دهم. یک پسرم پنجساله و دیگرش نهساله است.»
بیکاری، ناامیدی و پیامدهای آن بر روان زنان
سیدعصمت هاشمی، روانشناس بالینی، میگوید که در سه سال پسین بیشتر مراجعهکنندگان به مرکز درمانی او زنان و دخترانی بوده اند که از بیماریهای روانی رنج میبردند. او میافزاید: «عمدهترین مشکل آنان فشارهای روانی است. زنان و دختران به اختلالهای روانی مختلف دچار شده اند. افسردگی، ناامیدی و اضطراب از برجستهترین این اختلالها است.»
این روانشناس، میافزاید که زنان نقش مهمی در تربیت نسل آینده افغانستان دارند و به همین دلیل، افزایش فشارهای روانی بر آنان میتواند روی رفتار کودکان شان تأثیر منفی بگذارد.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
سالها جنگ، ناامنی و مشکلات اقتصادی نه تنها بر زنان، بل که بر همه افراد جامعه تأثیرهای جبرانناپذیر روانی وارد کرده است.
به تازگی سازمان جهانی بهداشت از افزایش ناراحتیهای روانی در افغانستان ابراز نگرانی کرده و گفته که ۵۰ درصد جمعیت این کشور با ناراحتیهای روانی روبهرو اند؛ در شرایطی که زنان کمتر به مرکزهای درمانی دسترسی دارند.