انقلابها در خاورمیانه حاشیههایی را خلق میکنند که گاهی شما فرصت نمییابید که به «متن» فکر کنید. با این که شکلوشمایل انقلابها در خاورمیانهی پس از بهار عربی، دچار تحول گسترده شد و برآیند حرکتهای اصلاحطلبانه به ظهور جریانهای بنیادگرا منتهی شد؛ اما حاشیههای آن کماکان باقی است. حکومت «مقتدرانه» و «مستبدانه»ی بعثیها در سوریه پس از چند دهه فرو پاشید و ظهور جریانهای انقلابی نتیجه داد و این کشور گواه چرخش قدرت به گونهای خشونتبار بود. و البته این، یک بخش مسئله است که خود، با پرسشهایی روبهرو است که چه گونه از میانهی اصلاحطلبی و انقلابخواهی در یک جامعهی سکولار، جریانهای بنیادگرا ظهور میکنند و قدرت را به دست میگیرند و این، مسئلهی جدی در برابر جنبشهای اصلاحطلبانه در خاورمیانه است که به واکاوی بیشتری نیاز دارد. از میان تحولات و حرکتهای اصلاحطلبانه در سوریه، ابومحمد الجولانی ظهور کرد و در فردای فروپاشی، به احمد الشرع تغییر نام داد؛ تغییر نام و اقداماتی که حکایت از شکلگیری گفتمان جدید در سوریه است که میتوان با چشمانداز واقعگرایی سیاسی از آن نام گرفت. فروپاشی رژیم اسد و چرخش قدرت در سوریه، گفتمان جدیدی در پرتو «واقعگرایی سیاسی» را در این کشور رقم زد. به عبارت دیگر، سوریه با کناررفتن رژیم اسد، دچار تحول گفتمانی شده است؛ گفتمانی که خود دچار تحول شد و با ظهور از بسترهای بنیادگرایی به واقعگرایی سیاسی رسید. در این نوشته بر آن هستم تا با بررسی موضعگیریها و رفتارهای سیاسی رهبر جدید سوریه به بررسی گفتمان جدید در این کشور بپردازم.
گفتمان سیاسی سکولار که مبنای حکومت در سوریه بود، با ورود حزب بعث در کانون قدرت در این کشور در ۱۹۶۳ آغاز شد. با این که حکومتهای سکولار تنوعهای فرهنگی و آزادیهای مدنی-مذهبی را برمیتابند؛ اما این آزادیها به دلیل نبود مشروعیت داخلی حکومت سوریه، برای رهبران حزب بعث و در نهایت، حافظ اسد و خانوادهی او، تهدید جدی تلقی میشد. به همین دلیل، سکولاریزم دچار تحول و مصادرهی سیاسی در سوریه شد. استبداد به گونهی سیستماتیک همهای ساختارهای سوریه را در بر گرفت و آزادیهای شهروندان با گذشت هر روز، محدودتر شد. انتقادها و حرکتهای جامعهی مدنی و جریانهای فکری به روند حکومت اسد، با شدیدترین نوع آن، سرکوب شد و استبداد و دیکتاتوری در این کشور تکامل یافت. سوریهای که به تنوعهای فرهنگی و سیاسی شهرهی خاورمیانه است، در برابر استبداد سیاسی خانوادهی اسد تاب نیاورد و با شکلگیری «بهار عربی» سوریه دچار خشونتبارترین حرکتهای انقلابی شد. اما به دلیل ظهور جریانهای رادیکال اسلامی و همچنان ورود قدرتهای بزرگ به سپهر سیاسی سوریه، فروپاشی رژیم اسد به زمان دیگر به تعویق انداخته شد. با گذشت هر روز، مخالفتها و نارضایتیها از حکومت اسد با خشونتهای سیاسی همراه میشد و در نهایت، با نقشآفرینی جریان اسلامگرای تحریر الشام و گروههای متحد او، رژیم سکولار بعثیها و خانوادهی اسد، فرو پاشید و سوریه از گفتمان سکولار به گفتمان اسلامگرا عبور کرد.
با این همه، ظهور احمد الشرع که رهبری تحول جدید در سوریه را برعهده داشت، به دلیل سابقهی عضویت در القاعده و داعش، نگرانیهای جدی را خلق کرد. بیشتر کنشگران سیاسی و جریانهای فکری در سوریه باورمند بودند که استبداد سیاسی در سوریه وارد مرحلهی دیگری شده است و نمیتوان در بارهی آیندهی سوریه خوشبین بود. اما در فردای فروپاشی رژیم اسد، ابومحمد الجولانی که به چهرهی جهادی و بنیادگرا شناخته میشد، به احمد الشرع تغییر نام داد. او در نخستین سخنرانی خود در مسجد امویها در دمشق، «دال»های متنوعی را به گفتمان جدید سوریه اضافه کرد. از برگزاری انتخابات و مردمسالاری حرف زد و همچنان به آزادی اقلیتهای قومی و مذهبی و حضور آنها در ساختار قدرت تعهد کرد. با ورود الشرع به کانون قدرت، دمشق منزوی، به کانون دیپلماسی منطقهای و بینالمللی مبدل شد. هیئتهای دیپلماتیک یکی پس از دیگری وارد سوریه شدند و با رهبر جدید این کشور دیدار کردند. احمد الشرع که اکنون پس از یک دورهی طولانی جهاد و مبارزهی مسلحانه در برابر رژیم اسد و امریکاییها، در قامت یک رهبر سیاسی ظهور میکرد، در همهای دیدارهای دیپلماتیک و بیانیههای رسانهای، تلاش میکرد با عبور از افکار بنیادگرایانهی خود به ساحت «واقعگرایی سیاسی» ورود کند و این روند تا کنون نتیجهبخش بوده است. بخش عمدهای از تحریمها در برابر سوریه برداشته شد و نمایندگی سیاسی بخشی از دولتها در سوریه گشوده شد. رهبر جدید سوریه، در یک حرکت واقعگرایانه به لحاظ گفتمانی و نمادین، عربستان سعودی را به عنوان نخستین مقصد سفر خارجی خود برگزید و سپس به ترکیه سفر کرد و با متحد دیرینهی خود، رجب طیب اردوغان ملاقات کرد و مهمتر از همه، حضور «لطیفه» الشرع در کنار «احمد» الشرع در این سفرها، افکار عمومی جهان و منطقه را در بارهی رهبر جدید سوریه تغییر داد. در ادامهی تغییر رویکرد جهان به دمشق، رهبران فرانسه و آلمان از رییسجمهور دورهی انتقالی سوریه برای سفر به این کشورها دعوت کرده است. تعهد برای برگزاری انتخابات در سوریه، حضور زنان و اقلیتها در ساختار قدرت و تأکید بر تعامل با قدرتهای منطقهای و بینالمللی و مهمتر از همه، منحلکردن بیشتر جریانهای شبهنظامی و ادغام آن در ساختار ارتش ملی این کشور، از احمد الشرع یک رهبر سیاسی «واقعگرا» و «پراگماتیست» به جهان معرفی کرده است.
آن چه در سوریه دارد اتفاق میافتد، «تحول گفتمانی» است؛ تحولی که عبور از بنیادگرایی به واقعگرایی سیاسی را نشان میدهد. رفتارهای سیاسی احمد الشرع تا این جای کار نشان میدهد که او، از تاریخ تحولات در سوریه به خوبی آموخته است و اهمیت ژئوپولیتیک سوریه و نقش قدرتهای مهم منطقه را درک کرده است. تجربهی سالها فعالیت سیاسی و مبارزههای مسلحانه، از او یک رهبر منعطف و عملگرا ساخته است؛ چیزی که سوریه سالها است از نبود آن دچار آشوب و بیثباتی شده است. اگر بشار اسد از بهار عربی میآموخت و به مردم مراجعه میکرد، ممکن تحولات در این کشور به گونهی دیگری رقم میخورد. البته چالشهای متنوعی برای دولتسازی در برابر آقای الشرع در سوریه وجود دارد. شکافهای داخلی و بحران اقتصادی و نفوذ گستردهی بازیگران خارجی در این کشور، رهبر جدید سوریه را به چالش میطلبد؛ اما فرصتهای زیادی نیز برای عبور از این چالشها رهبر دمشق را یاری میرساند. سوریه پس از سالها انزوا، به عنوان بازیگر فعال ظهور کرده است و ممکن کمکهای اقتصادی زیاد را برای بازسازی جلب کند.