دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در اوجِ مناقشۀ جاریِ آمریکا با ایران، در توئیتِ خود میراثِ فرهنگیِ بی‌نظیر ایران را تهدید به نابودی کرد که این واکنش‌های وحشت‌آلودی را در سراسر دنیا برانگیخت. او نوشت آمریکا ۵۲ مکانِ فرهنگی، ازجمله بناها و میراث تاریخی ایران را شناسایی کرده که اگر ایران بخواهد به‌خاطر کشته‌شدن قاسم سلیمانی، فرماندۀ ارشد نظامیِ خود دست به انتقام بزند، آمریکا هم آن اماکن فرهنگی را هدف خواهد گرفت.

مشاورانِ ترامپ ‌ـــ‌ ازجمله پنتاگون ‌ـــ‌ به او گفتند که این غیرقانونی‌ست و درنتیجه او هم از موضعِ خود عقب کشید. پس این هیاهو برای چیست؟ یکی از عواقب جنگ و درگیریِ نظامی این است که بناها و اماکنِ تاریخی تصادفا آسیب دیده و نابود می‌شوند و میراث تاریخی هم توسط چپاول‌گران به یغما می‌روند. صدها یا شاید هزاران سال، ارتش‌های دنیا اجازه داشتند بعد از پیروزی در نبرد، دست به غارت و وحشیگری بزنند. چون ذهنیتِ نظامی فقط برای پیروزی و ثروتمندشدن ارزش قائل می‌شود.

دلایل فرهنگی و علمیِ زیادی برای حفاظت از میراث تاریخی در مناقشات مسلحانه وجود دارد، که بیشترشان ربطی به طرف‌های درگیر در جنگ ندارند. ما باید بفهمیم که حفافظت از اموال فرهنگی ‌ـــ‌ که اختصارا به آن سی.پی.پی (CPP) می‌گویند ‌ـــ‌ فقط وقتی موثر واقع می‌شود که رهبران سیاسی آن را جدی بگیرند.

شاید تعجب کنید که سی.پی.پی سابقه‌ای طولانی در تاریخِ نظامی دارد. قدیمی‌ترین دستورالعمل حفاظتی در ارتش انگلیس موسوم فرمان دورام در سال ۱۳۸۵ میلادی توسط ریچارد دوم در جریان حمله به اسکاتلند صادر شد. یکی از مفادِ این فرمان، عدم خسارت‌زدن به بناهای مذهبی یا فرهنگی بود. بعدا و باتوجه به توئیتِ ترامپ، و در هماهنگی با «قانون لیبر» ‌ـــ‌ که در جریانِ جنگ داخلی آمریکا به نیروهای فدرال ابلاغ شده بود ‌ـــ‌ آمریکا اولین کشوری شد که سی.پی.پی را در سیاست نظامی خود پذیرفت.


 امروزه، هدفگیریِ عامدانۀ اماکن فرهنگی و مذهبی که اهدافی نظامی محسوب نمی‌شوند، هیچ کارکرد نظامی ندارد و هیچ کمکی به عملیات نظامی نمی‌کند، و خصوصا در قوانین حقوق بشر بین‌المللی اقدامی ممنوع و غیرقانونی است ‌ـــ‌ مهمتر از همه در کنوانسیون لاهه برای حفاظت از اموال فرهنگی در مناقشات مسلحانه مصوب سال ۱۹۵۴، و همچنین پروتکل دوم کنوانسیون لاهه که در ۱۹۹۹ تدوین شد.

سی.پی.پی همچنین یکی از اجزای اصلیِ پروتکل الحاقی اول به کنوانسیون ژنو، و اساسنامۀ رم، و قطعنامۀ ۲۳۴۷ شورای امنیت سازمان ملل است. صرف‌نظر از این‌که آیا کشور خاصی، یک یا همۀ موارد فوق را تصویب کرده باشد یا خیر، سی.پی.پی به‌عنوانِ حقوق بین‌الملل عُرفی شناخته شده و شامل همۀ طرف‌های درگیر در هر مناقشه‌ای می‌شود.

امروزه، هدفگیریِ عامدانۀ اماکن فرهنگی و مذهبی که اهدافی نظامی محسوب نمی‌شوند، هیچ کارکرد نظامی ندارد و هیچ کمکی به عملیات نظامی نمی‌کند، و خصوصا در قوانین حقوق بشر بین‌المللی اقدامی ممنوع و غیرقانونی است.

سی.پی.پی تا الان موثر واقع شده است. در دادگاه بین‌المللی کیفری که برای یوگسلاوی سابق تشکیل شد، فرماندهانِ نظامی به‌خاطر حملۀ عامدانه به میراث فرهنگی گناهکار شناخته شده و به زندان محکوم شدند. ضمنا احمد الفقی المهدی از اعضای انصارالدین (یک گروه افراطی وابسته به القاعده در مغربِ اسلامی)، سال ۲۰۱۶ به جرمِ نابودی عامدانۀ میراث فرهنگی در شهر تیمبوکتو در کشور مالی ازطرف دیوان بین‌المللی کیفری به نُه سال زندان و پرداخت جریمۀ قابل‌توجهی محکوم شد.

قلب و ذهن

بعد از انتشار کتابِ هنر رزم اثر سون‌تسی در چین در قرن ششم قبل از میلاد، مولفان نظامی این بحث را مطرح کرده‌اند که نابودیِ میراث فرهنگیِ دشمن، اصولا یک شیوۀ نظامی غلط است. چون انگیزه‌ای می‌شود برای جنگِ بعدی و معمولا ادارۀ جامعۀ مغلوب را مشکل‌تر می‌کند. ازطرفی حفاظت از میراث فرهنگیِ جامعه‌ای که از شما شکست خورده، نشانۀ احترام به آن‌هاست و ادارۀ آن‌ها را راحت‌تر می‌کند. این خود به‌قولِ سربازان عصر جدید، یک «عامل تقویت‌کننده» محسوب می‌شود که پیروزی در جنگ را برای‌شان بسیار آسان‌تر می‌کند.

سال ۲۰۱۸، ارتش بریتانیا واحدی را به‌نامِ یگانِ سی.پی.پی تاسیس کرد و علاوه‌بر بریتانیا کشورهای دیگری هم درحال ایجاد چنین واحدهای هستند. برنامۀ آموزشی این یگان، با همکاری کمیتۀ ملی بلوشیلدِ بریتانیا (سازمان مشاورِ یونسکو در موضوعِ سی.پی.پی) طراحی شده است، و در آن نیروهایی از شش کشور دیگر شرکت دارند.

مسجد جامع شهر حلب در سوریه، در دسامبر ۲۰۱۶ نابود شد.

همکاری حیاتی‌ست

نمی‌توان انتظار داشت که ارتش به‌خودی‌خود بتواند سی.پی.پی را به‌خوبی پیاده کند. اگر می‌خواهیم از اموال فرهنگی محافظت کنیم، مهم است که فعالانِ بخش میراث فرهنگی، برای حفاظت از اموال فرهنگیْ روابط نزدیکی با نیروهای مسلح برقرار کنند . معنی این حرف این نیست که در یک مناقشۀ نظامی، کارشناسان میراث فرهنگی باید از طرف بخصوصی حمایت کنند، بلکه باید آمادۀ کار با همۀ طرفین درگیری باشند.

این همکاری زمان‌بر است و به مرور زمان ایجاد می‌شود؛ خوب نیست که بعد از شروعِ یک درگیری یا جنگ، تازه به فکر این همکاری بیفتیم. بلوشیلد چهار مرحلۀ همکاری را شناسایی کرده است: آموزش بلندمدت و پیوسته؛ آمادگیِ نیروها قبل از استقرارِ قوا و مشخص‌کردنِ میراث فرهنگی در منطقۀ عملیاتی؛ جریانِ عملیات؛ پس از عملیات.

از میراث فرهنگی می‌توان برای شناخت و کاوش گذشتۀ مشترک بشر بهره برد ‌ـــ‌ چیزی که نقطۀ اشتراک ماست. اگر میراث فرهنگی در جنگ نابود شود، یا بدتر از آن، عمدا هدف گرفته شود، ما از این شناخت و کاوش عاجز خواهیم شد.

معمولا بعد از پایان نبرد، نیروی نظامی تنها سازمانی است که منابع لازم را برای محافظت از میراث فرهنگی دارد، ازجمله: پشتیبانی فنی‌مهندسی برای تثبیتِ بناها، تامینِ نیروهای لازم برای جلوگیری از چپاولِ اماکن یا موزه‌ها، ارتباط با کارشناسانِ محلیِ میراث فرهنگی، و تخلیۀ کلکسیون‌ها به محل‌های امن‌تر و باثبات‌تر.

این‌ها همگی موضوعاتی متفاوت و نیازمند تخصص‌های مختلف هستند. حالا که کشورهای بیشتری واحدهای سی.پی.پی را به توانمندی‌های نظامی خود اضافه میکنند، این یگان‌ها بعد از پایان درگیری باید در حفاظت از میراث فرهنگی پیشقدم شوند؛ البته آن‌ها هنوز نیازمندِ پشتیبانیِ جامعۀ میراث فرهنگی هستند.

کاهش تهدید

معلوم است که خسارات تصادفی تنها چیزی نیست که میراث فرهنگی را تهدید می‌کند، بلکه طیفی از اقداماتِ تصادفی و عمدی هستند که این میراث را تهدید می‌کنند. بلوشیلد هشت ریسک برای میراث فرهنگی شناسایی کرده است که اگر جدی گرفته شوند، تهدید علیه این میراث شدیدا کاهش خواهد یافت. این ریسک‌ها عبارتند از: فقدان برنامه‌ریزی، فقدان آگاهی نظامی، خسارت تصادفی، هدف‌گیری عمدی، چپاول‌گری، استفادۀ عمدی از مکان، بی‌توجهی و ساخت‌وساز اجباری.

میراث فرهنگی است که از ما انسان می‌سازد. این میراث به ما حسِ تعلق و هویت می‌بخشد. البته گاهی از آن به‌عنوان سلاحی برای نمایشِ اختلافات استفاده می‌شود، مثل هدف‌گیریِ اقلیت‌های مذهبی و بناهای‌شان همان‌طورکه حکومت اسلامی داعش در عراق ایزدیان را هدف گرفت. ولی می‌توان از آن برای شناخت و کاوش گذشتۀ مشترک بشر بهره برد ‌ـــ‌ چیزی که نقطۀ اشتراک ماست. اگر میراث فرهنگی در جنگ نابود شود، یا بدتر از آن، عمدا هدف گرفته شود، ما از این شناخت و کاوش عاجز خواهیم شد.

__________

منبع: The Coversation

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *