در میان شلوغی یکی از جاده‌های پرتردد کابل، مردی ۷۰ساله با حوصله و دقت، اشیایی را روی بساطی ساده می‌چیند؛ اشیایی که از دل تاریخ آمده‌ و نسل‌ها را پشت سر گذاشته ‌اند. اشیایی که نه فقط کالا؛ بل روایت‌گر خاموش گذشته ‌اند؛ سفیرانی از فرهنگ‌ها و تمدن‌هایی که آرام‌آرام در سایه‌ی فراموشی محو می‌شوند.

محمد نعیم، باشنده‌ی کابل بیش از ۳۰ سال از عمرش را صرف جمع‌آوری، حفظ و فروش همین اشیای عتیقه و سنتی کرده است. دستان چروک‌خورده و پیشانی پرخط‌و‌چین‌اش، نشانه‌ی سال‌ها تلاش در مسیری‌ست که پر از عشق؛ اما بی‌دغدغه نبوده است.

او با صدایی آرام و آمیخته به لهجه‌ی مردمان کابل می‌گوید: «به حساب آثرهای باستانی و عتیقه‌های و پیسه‌های کهنه را می‌فروشم. کسایی که وسایل سابقه را دوست دارند می‌خرند؛ مثلا عقیقه است، عقیق ساده، تسبیح، مهره و نگین انگشتر است. مردم این‌ها می‌پوشیدند سا در خانه‌های شان می‌گذارند.»

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

محمد نعیم، از روزگاری یاد می‌کند که بساط این وسایل قدیمی پررونق‌تر بود؛ زمانی که ره‎‌گذران برای دیدن و خریدن اشیای سنتی‌اش توقف می‌کردند؛ اما حالا، بازار کالاهای پرزرق‌وبرق و مُد روز، اشتیاق مردم به میراث‌های کهن را کم‌رنگ کرده است.

او، در مورد کم‌رنگ‌شدن بازار فروش این روزها می‌گوید: «وقتی کسی قدر این اشیا و وسایل سنتی را نمی‌فهمد، مفت هم به پشتش بار کنم، نمی‌برد. حالا مردم چیزهای دیگر را می‌پسندند. این میراث را فراموش کرده‌ اند.»

به گفته‌ی محمدنعیم، مشتریان خارجی روزگاری از خریداران همیشگی‌اش بودند. آن‌ها برای تسبیح‌ها، سکه‌ها، ظرف‌های برنجی و سنگ‌های نیمه‌قیمتی ارزش زیادی قائل بودند. اما در سال‌های اخیر، نه تنها که رفت‌وآمد خارجی‌ها کم‌تر شده؛ بل علاقه‌ی مردم محل هم به این وسایل سنتی کاهش یافته است.

سلام‌وطندار را در اکس دنبال کنید

با اندکی مکث ادامه می‌دهد: «این‌ها فرهنگ و هویت ماست، از عنعنات گذشته؛ ولی حالا مردم بیش‌تر دنبال طلا و تجملات‌ اند. قبلاً همین چیزها پیش مردم قدر زیاد داشت.»

عقیق‌های ساده، تسبیح‌ها، انگشترهای قدیمی، وسایل برنجی، اسکناس‌ها و سکه‌هایی از دوره‌های گوناگون، ظرف‌های مسی و جواهر زنانه‌ی سنتی، همه روی بساط محمد نعیم کنار جاده چیده شده ‌اند؛ گنجینه‌ای خاموش از تاریخ و فرهنگ.

نعیم می‌گوید که دیگر کم‌تر برای فروش می‌آید؛ بیش‌تر برای فرار از سکوت خانه و دل‌تنگی دیوارهای بسته به این‌جا می‌آید. حالا بخشی از روزش را به قصه‌گویی و نوشیدن چای با هم‌سن‌وسالانش می‌گذراند.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: