از خوشاقبالی ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه، دونالد ترامپ به قدرت رسید و تصمیم دارد پروندهی اوکراین را بسته کند. البته مأموریت ترامپ برای پایاندادن به جنگ اوکراین خلاصه نمیشود و طلاق «عاطفی» میان اروپا و امریکا، از جدیترین سیاستهایی است که رییسجمهور جدید امریکا به همان مسیر میرود و این روند نیز به نفع روسیه تمام میشود. دونالد ترامپ برای عملیکردن توقف جنگ اوکراین، هیئت دیپلماتیک خود را برای آغاز گفتوگوها با روسیه به ریاض، پایتخت عربستان سعودی فرستاد و با هیئت روسی به رهبری سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجهی این کشور دیدار کرد.
آن چه که در ریاض جریان دارد، تراژدی محض دیپلماتیک است. به این معنا که اوکراین و اتحادیهی اروپا عملاً از این گفتوگوها کنار گذاشته شده اند. رهبران قارهی سبز در واکنش به اظهارات معاون رییسجمهور امریکا در نشست امنیتی مونیخ به ویژه رویکرد امریکا به مسئلهی اوکراین و چهگونگی انجام گفتوگوها با مسکو، نشست اضطراری را در پاریس برای افزایش توان دفاعی و اتخاذ موضع مشترک در بارهی جنگ اوکراین تشکیل دادند.
رهبران اروپا در نشست پاریس، تأکید کردند که تضمینهای امنیتی به اوکراین میتواند جریان تنش و درگیریها را در شرق اروپا کاهش دهد. بحران اوکراین طلاق عاطفی میان اروپا و امریکا را رقم میزند. جداییای که ممکن همکاریهای امنیتی امریکا با این قاره به پایینترین سطح کاهش پیدا کند. به وسعت تفاوت دیدگاه میان امریکای ترامپ و قارهی سبز، سوددهی آن برای مسکو بیشتر میشود. تهاجم گستردهی نظامی پوتین در برابر اوکراین، همکاری امنیتی امریکا با اروپا را به بلندترین سطح افزایش داده بود که این مهم، در میدان نبرد و گفتوگوهای سیاسی، چالش مهارناشدنی در برابر رهبران مسکو بود؛ اما بازگشت ترامپ به کاخ سفید، روند بازی را به نفع روسیه تغییر داد. چیرگی روسیه در گفتمان دیپلماتیک و هم در میدان نبرد بیش از همه آشکار شده است. در این نوشته از گفتوگوهای ریاض برای اوکراین، به «تراژدی دیپلماتیک» تعبیر کردم و غیبت اوکراین و اروپا در این گفتوگوها و چراغسبز امریکا به غیرقابل بازگشتبودن بخشهای تصرفشدهی اوکراین از سوی روسیه، به عمق این «تراژدی» افزوده است.
در پایان گفتوگوها در روز نخست، وزیر امور خارجهی روسیه از کارشیوهی این گفتوگو ابراز رضایت کرد و بیان داشت که امریکا درک بهتری از موضع روسیه پیدا کرده است. دیدار هیئت روسی و امریکا در ریاض که تمهیدی برای دیدار رهبران کاخ سفید و کرملین و دستیافتن به تفاهم نهایی در بارهی جنگ اوکراین است، تا این مرحله از نظر روسیه و امریکا بدون نقص به پیش رفته است. واقعیت امر این است که کنارگذاشتن متحدان سنتی واشنیگتن در قارهی سبز و مهمتر از همه، انجام گفتوگوها در غیاب اوکراین، رویهی ویرانگری را در سیاست بینالملل نهادینهسازی میکند. با پذیرش خواستهای حداکثری مسکو در این گفتوگوها، جهان وارد عرصهی جدیدی از قدرتگرایی میشود. اگر چه ماهیت نظام بینالملل بر اصل قدرتمحوری و آنارشسیم استوار است؛ اما پس از پایان جنگ سرد و گسترش همکاریهای بینالمللی، برخی هنجارها و نرمهای بینالمللی از سوی دولتها در سپهر جهانی پذیرفته شد و امینت بینالملل و ثبات جهانی بهگونهی نسبی تأمین بود؛ اما با آغاز بحران در شرق اروپا و ظهور احزاب راست در اروپا و گسترش رویههای پوپولیستی در جهان لیبرال، عصر جدیدی از بیاعتمادی و بیثباتی در جهان آغاز شده است.
جدا از این که تهاجم نظامی روسیه بر اوکراین به دلیل نگرانیهای امنیتی صورت گرفت و گسترش ناتو در شرق اروپا بسترساز این حمله بود؛ اما این یک نبرد «گفتمانی» نیز است؛ جنگ «فاشیسم» در برابر «لیبرالیسم» و به عبارت دیگر، اوکراین برای حراست از نظم لیبرالدموکراسی قربانی میدهد؛ اما داعیهدار این نظم، به گفتوگو با عامل تهاجم برگشته است. با آغاز گفتوگوها میان هیئت امریکایی و روسی در ریاض، رییسجمهور اوکراین، در سفری به ترکیه، با رجب طیب اردوغان، همتای ترک خود دیدار کرد. رهبر اوکراین در دیدار با رییسجمهور ترکیه تأکید کرد به نتایج نشست ریاض اهمیت نمیدهد. «این نشست بسیار غافلگیرکننده بود و نتیجهی آن برای ما الزامآور نیست؛ ما به نتیجهی آن اهمیت نمی دهیم. ما کاملاً صادق و باز استیم. من هیچ سورپرایزی نمیخواهم. به همین دلیل است که من به عربستان سعودی نمیروم.»
امریکا نه تنها در گفتوگوی ریاض از اورپا و اوکراین دعوت نکرد، حتا رهبران واشینگتن یکی پس از دیگری تأکید دارند که عضویت اوکراین در ناتو غیرقابل عملی است و همچنان بازگشت کییف به مرزهای قبل از درگیری با روسیه نیز واقعبینانه نیست.
رهبران اوکراین نیز، بر پایان جنگ و تإمین صلح با روسیه تاکید دارند؛ اما صلح «عادلانه» و با حضور معنادار اوکراین در همه نشستها و گفتوگوهایی که برای اوکراین تصمیمگیری میشود. امریکا اما در همسویی با روسیه، اوکراین را از گفتوگوها کنار گذاشته و خواستار کناررفتن زلنسکی از مقام ریاستجمهوری و برگزاری انتخابات در این کشور است. با این که تا کنون توافقی برای توقف جنگ میان روسیه و اوکراین حاصل نشده است؛ اما بهرسمیتشناسی داعیهی روسیه در اوکراین و آغاز گفتوگو میان روسیه و امریکا بدون حضور کییف و متحدان اروپایی واشینگتن، بحران جدی در برابر همکاریهای بینالمللی میان این کشورها تلقی میشود. رویهای که امریکا پایهگذاری میکند، بحرانهای بینالمللی را افزایش خواهد داد. قدرتهای بزرگ بدون نگرانی از واکنشهای بینالمللی به تهاجم نظامی و سیاسی دست خواهند زد و حتا متحدان امریکا در شرق و غرب آسیا نیز ممکن روابط خود با واشینگتن را بازبینی کنند؛ امریکایی که دیگر قابل اعتماد نیست و ممکن هر لحظه تعهدات خود را زیر پا کند. امریکای ترامپ، برای متحدان سنتی واشینگتن نیز به دردسر تبدیل شده است. جهان با حضور ترامپ و پوتین در کانون قدرت، جهان «بحرانی» و «بیاعتمادی» خواهد بود.