حمله به دفتر صالح و «همسایه‌یی که یک ساعت پیش از انفجار کوچ کرد»

دیروز پنج مهاجم به دفتر امرالله صالح حمله کردند. اما آن‌چه از چشم‌ها پنهان مانده، پرچم‌های خون‌آلود طالبان است که چند روز پیش از دفتر آقای صالح پیدا شده است. به ظن پنهان‌کردن این پرچم‌ها یکی از همسایه‌ها برای ساعتی برای بررسی به دفتر روند سبز فراخوانده می‌شود، اما به زودی رها می‌گردد.

همسایه‌های دفتر روند سبز، آنانی که اعضای خانوادۀ‌شان را در این حمله از دست داده‌اند، به چگونگی و چرایی آزادی این فرد مشکوک‌اند.

حلیمه، بانویی که در این رویداد مادر و برادرش را از دست داده است، با چشمان پُراشک می‌گوید، رفت‌وآمد آدم‌های مشکوک و برخورد غیرعادی این همسایه همه را به شمول امرالله صالح مشکوک ساخته بود که منجر به بازداشتش شد، «اما چگونه‌گی و چرایی رهایی این فرد پس از چند ساعت بازجویی مشکوک به نظر می‌رسد.» به گفتۀ او، همسایۀ مشکوک‌شان درست یک ساعت پیش از حملۀ مهاجمان از محل کوچیده است.

پس از نخستین انفجار، مادر حلیمه از خانه بیرون می‌شود تا ببیند چه اتفاقی افتاده، اما مهاجمان او را به گلوله می‌بندند. با دیدن این تراژدی، برادرش به خاطر کمک به مادر از خانه بیرون می‌شود که هم‌زمان انفجار دوم رخ می‌دهد.

به گفتۀ حلیمه، برادرش در نتیجۀ انفجار موتر مملو از مواد انفجاری زخم شدید برداشته بود که چندین ساعت تلاش برای نجاتش نتیجه نداد و سرانجام در شفاخانۀ ایمرجنسی جان داد.

پس از شنیدن دردها و روایت‌های این خانواده، سری زدم به خانۀ دیگری که خردوبزرگ همه مصروف جمع‌آوری پارچه‌های شیشه و سروسامان‌دادن به خانۀ‌‌شان بودند.

در چند قدمی این کوچه، کودک دیگری که ترس و وحشت به‌جامانده از رویداد دیروز به خوبی در سیمایش نمایان است، در گوشه‌یی نشسته و با انگشتان دستش بازی می‌کند.

وی که خودش را منصور معرفی می‌کند، با دستانش به چند قدمی ما اشاره‌ می‌کند و می‌گوید، موتر درست در همین‌جا چند مهاجم را که ملبس با پیراهن تنبان بودند، پیاده کرد.

در نخستین لحظۀ ورودم به یکی از خانه‌های نزدیک محل رویداد دیروز، کودک 12 ساله‌یی را دیدم با دستان سیاه و روی‌ سیاه‌تر. البته سیاهی دستان و صورتش بیانگر سهم‌گیری‌اش برای پاک‌کاری و دورساختن پارچه‌های سوختگی ناشی از رویداد روز پیش است. همین که نزدیکش شدم با گلویِ پر از بغض و لرزان می‌گوید، بایسکیلش، جام‌هایی که پس از پیروزی در مکتب و یک رقابت‌ آزاد فوتبال به دست آورده بود و هم‌چنان کتاب‌هایش در این رویداد سوخته‌اند.

با این حال باشنده‌گان محل می‌گویند، رهبری دفتر روند سبز از چگونه‌گی این حمله خبر داشت، اما با آن هم تدابیر لازم را روی دست نگرفت.

مسئولان دفتر روند‌ سبز که در ساحه حضور داشتند، در بارۀ ادعاهای باشنده‌گان محل چیزی نگفتند و تماس‌های ما هم با دیگر مسئولان این دفتر بی‌پاسخ ماند.

در حملۀ مهاجمان بر دفتر روند سبز به رهبری امرالله صالح، معاون اول دستۀ انتخاباتی دولت‌ساز که چندین ساعت به درازا کشید، 20 تن به شمول 4 نظامی کشته و 50 تن دیگر زخمی شدند.

تا کنون هیچ گروهی مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته است.

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام