اعتراضات مردمی به تغییر مسیر انتقال برق 500 کیلوولتی به نام «جنبش روشنایی» شناخته شده است. این که فرجام این اعتراضات، به ویژه پس از دستور اخیر رییس‏‌جمهور غنی به کجا خواهد انجامید، مسألۀ دیگری‌ست. حتا انگیزه و خاستگاه اعتراضات اخیر هم فعلاً اهمیت چندانی ندارد. کافی‌ست همین حالا بیست سال بعد را تصور کنید و از خودتان بپرسید: آیا این اعتراضات در حافظۀ تاریخی کشوری که مدام دستخوش حوادث ریز و درشت می‏‌شود، باقی خواهد ماند یا خیر؟ احتمالاً در آن آیندۀ خیالی، برای آن که ابعاد اعتراضاتِ هفته‏‌های اخیر را به یاد بیاورید، ناگزیر باید به آرشیو روزنامه‏‌ها و سایت‏‌های اینترنتی مراجعه کنید؛ البته به این شرط که همان حوادث ریز و درشت به این آرشیوها رحم کرده باشند. به هر حال، همان یک‌بار که طالبان مجسمه‏‌های بودا را در بامیان منفجر کردند، باید کافی باشد تا آموخته باشیم که در برهه‏‌هایی از تاریخ کشور حتا خودِ تاریخ، خود گذشتۀ ما نیز در امان نبوده است.  

مشهور است که می‏‌گویند: تاریخ را فاتحان می‏‌نویسند. در کشور ما باید چیزی را به این جمله اضافه کرد: و گاهی هم ویران می‏‌کنند و چیزی از آن باقی نمی‏‌گذارند. ماحصل چهار دهه جنگ در افغانستان جز مرگ و مهاجرت و مخاطره نبوده است. این‏‌جا اتفاقی هولناک‏‌تر نیز افتاده است؛ مردم گذشتۀ خود را، تاریخ خود را از دست داده‏‌اند. و این همان حقیقتی است که کم‏تر به زبان می‏‌آید، یا روی آن درنگ می‏‌شود. تحلیل‏‌هایی که ارایه می‏‌شود غالباً نگران آینده است. همه از هم می‏‌پرسند که آیندۀ افغانستان چه می‏‌شود؟ کسی نمی‏‌پرسد که گذشتۀ این کشور چه شد؟ عجالتاً چهار دهه جنگ و ناامنی را به حساب آن گذشته می‏‌گذارند و می‏‌خواهند هرچه سریع‏‌تر از چنگ آن خلاص شوند. اما گذشتۀ افغانستان فقط این چهار دهه نبوده و این چهار دهه یک‌سره در جنگ و ناامنی نگذشته است. تاریخ را طور دیگری هم می‏‌توان نوشت؛ به این شرط که جنگ‏‌طلبان، همان‏‌ها که همواره خود را «فاتح» می‏‌خواهند و سودای اصلی‏‌شان فتح است، قدری عقب نشینند و اجازه بدهند ما گذشتۀ خود را به شیوۀ خودمان به یاد آوریم

.

با این حساب، پرسش اصلی دربارۀ جنبش روشنایی نه چند و چون مطالبات این جنبش و نه کامیابی و ناکامی آن است. اگر این جنبش به مردمِ افغانستان و نه به جنگ‏‌سالاران و جنگ‌‌طلبان تعلق دارد و مطالبات آن مردمی و نه از جنس سهم‏‌خواهی است، باید پرسید، جایگاهِ آن در تاریخ افغانستان کجاست؟ بیست سال بعد که قرار است تاریخ حکومت وحدت ملی را بنویسند، جنبش روشنایی کجای داستان را به خود اختصاص می‏‌دهد و چه شأن و اعتباری دارد؟ این پرسش را دربارۀ هر رویدادی که در این کشور می‏‌افتد، باید به میان آورد. سنگِ محک ما این است: آیا طرف فاتحان ایستاده‏‌ایم یا برای لحظه‏‌یی سایۀ آن‏‌ها از سرمان کم شده و خود داریم تاریخ کشورمان را می‏‌سازیم و می‏‌نویسیم.

اگر این‏‌طور نگاه کنیم، اهمیت جنبش روشنایی بیش از هر چیز دیگری در نامِ آن خواهد بود. این نام گرچه به برق و الکتریسیته اشاره دارد، اما همچنین یادآور جنبش فکری تعیین‏‌کننده‏‌یی در سدۀ هجدهم در اروپا است که به نام روشنگری شناخته می‏‌شد. متفکران و فیلسوفان متعددی در جنبش روشنگری حضور داشته‏‌اند و طبعاً هر یک از آن‏‌ها دارای نظرات و علایق فکری و فلسفی خاص خودشان بوده‏‌اند؛ اما جمله‏‌گی بر مرجعیت عقل آدمی در همۀ حوزه‏‌ها تأکید می‏‌کرده‏‌اند. بدین سان آدمی رخصت یافت تا همه چیز را نقد کند. بعدها حتا خود عقل‏‌محوری نیز زیر تیغ نقد رفت. در واقع گوهرِ جنبش روشنگری در همین روحیۀ نقادی نهفته بود؛ روحیه‌یی که هیچ چیز را در امان ‏نگذاشت.

البته جنبش روشنایی جنبشی اجتماعی و نه فلسفی است؛ اما می‏‌تواند بذرهای روشنگری را در جامعۀ ما بکارد؛ اگر مبنای حرکت خود را نه انگیزه‏‌های شخصی، قومی، مذهبی، منطقه‏‌یی و نه سهم‏‌خواهی بلوک‏‌های قدرت، بل‌که عقلانیتی بگذارد که به ما اجازه می‏‌دهد هر چیزی را به نقد بکشیم. باید دریچۀ نقد را گشود و آن را گشوده نگه داشت؛ به شرط آن که مبنای آن منفعت عموم مردم باشد، یعنی همان‏‌ها که دست‏‌شان از نوشتن تاریخ کوتاه مانده است.

جنبش روشنایی تنها زمانی به لحظۀ تعیین‏‌کننده‏‌یی در تاریخ کشور ما تبدیل خواهد شد که مطالبۀ خود را از الکتریسیته فراتر ببرد و به حق نقد عمومی بدل کند و هیچ چیزی را به بهانه‏‌های شخصی، قومی و مذهبی در امان نگذارد. از این نظر، این که مطالبۀ جنبش روشنایی برآورده شود یا نه، در گرو این خواهد بود که عقلانیت انتقادی در این کشور برای عموم مردم به رسمیت شناخته خواهد شد یا خیر.

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام