تنش بر سر معیارهای نوشتار در زبان فارسی

در این اواخر گفت‌وگویی میان آقای سیدعلی‌محمد ‌اشراقی و آقای مهران ‌موحد دربارۀ معیارهای نوشتار در زبان فارسی صورت گرفته که نشان‌‌دهندۀ افزایش حساسیت جامعۀ ادبی ما نسبت به معیارهای نگارش است. اما بدبختانه باید گفت که آبش‌خور بحث هر دوی این آقایان ادبیات است و نه زبان. اشراقی و موحد به جای پرداختن به صورت مسأله که همان معرفی منطق معیارهای نوشتاری از نگاه زبان‌شناسی است؛ با نگرش ادبی و سنتی، همدیگر را متهم به سهل‌انگاری و حتا بی‌سوادی کردند.

مهران‌ موحد در آغاز نقدش بر رسالهٔ «آیین درست‌نویسی» آقای ‌اشراقی چنین می‌نگارد: «اگر قرار باشد زبانی پایدار و ماندگار بماند گزیری ندارد از این‌که ظرفیّت نگارشش را بپروراند و تقویت کند و ادبیّات مکتوب عرضه نماید. وقتی پای نگارش به میان می‌آید قاعدتاً موضوع درست‌نویسی هم مطرح می‌شود چرا که نوشتن، قواعد و موازینی دارد که بدون توجه به آن‌ها ما نمی‌توانیم نثری سالم و تأثیرگذار و رسا به خرج مخاطبان بدهیم».

سیدعلی‌محمد ‌اشراقی نیز در پاسخ می‌نویسد: «به هرحال دنیای زبان و ادبیات بسیار گسترده و پهناور است. باید بپذیریم هرکه مینویسد اشتباه میکند، برخی بسیار و برخی کم؛ اما برای اصلاح نادرستیها نباید تفرعن کرد و متکبرانه بر دیگران تاخت».

با توجه به این اظهارنظرها، هر کنش‌ور متن متوجه می‌شود که هر دوی این آقایان ادبیات و زبان را به صورت مترادف استفاده کرده‌اند و به همین دلیل، نه توانسته‌اند دلیل قناعت‌بخشی برای کنش‌ور متن خود ارایه دهند و نه هم توانسته‌اند از موضع خودشان دفاع کنند.

آگاهی یا ناآگاهی از معیارهای نگارش به معنای باسواد بودن یا بی‌سواد بودن تولیدکنندۀ یک متن نیست. در افغانستان اصول و معیارهای نگارش تازه جا باز کرده و هنوز به پخته‌گی لازم نرسیده است. آقای موحد نوشته است: «محمدکاظم کاظمی، شاعر و ویراستار نام‌آشنا، باری نوشته بود که در روزگار ما اگر کسی نیم‌فاصله را رعایت نکند بی‌سواد است. این در حالی‌است که آقای اشراقی در بیشترینۀ اوقات، نیم‌فاصله را رعایت نمی‌کند  و خمی هم بر ابرو نمی‌آورد». گویا آقای کاظمی همانند گذشته بر منبر تکیه زده و آقای موحد نیز چون مریدی دل‌باخته، گفته‌های وی را بدون هیچ تأمل و تفکری زمزمه می‌کند.

از منظر زبان‌شناسی، نگارش نوعی مهارت است و هیچ ربطی به ادبیات ندارد و اگر بپذیریم که دستور زبان «شرح علمی نظام زبان است»، پس در حوزهٔ نگارش مجبوریم به جای «دستور خط فارسی» و یا «آموزش مقدماتی املا» در مورد معیارهایی گفت‌وگو کنیم که احتمالاً تا چند سال دیگر بر اساس قرارداد، تغییر خواهند کرد؛ همان‌طور که در حال حاضر تغییر می‌کنند.

این یک امر پذیرفتنی در حوزهٔ زبان‌شناسی است که نوشتار ماندگارتر از گفتار است و به همین دلیل هر زمانی که بخواهیم از زبان شناختی حاصل کنیم، مجبوریم که به سمت گفتار گویش‌وران زبان برویم و هر زمانی که بخواهیم نوشتار را وسیله‌یی بهتر برای ایجاد ارتباط با دیگر انسان‌ها بسازیم، مجبوریم که یک سلسله قواعد کلی را طرح کنیم.

ساخت این قواعد کلی با وجود آن که وابسته به زبان‌شناسی است، اما با تغییرات زبان همگام نبوده و استثنا نیز می‌پذیرد. اما به هر حال قابل تعمیم بر اکثر موارد نوشتاری می‌باشد. به همین دلیل با وجود آن که نشانه‌گذاری‌ها بر اساس زنجیرهٔ گفتار تنظیم شده‌اند، اما در بسیاری از موارد نوشتار در مقابل گفتار ایستاده‌گی می‌کند.

وضعیت معیارهای نوشتار، سبب شده که بیشتر افراد برخوردی سلیقه‌یی با نوشتار داشته باشند و در نتیجه، اشخاصی که معیارهای نوشتاری دیگران را مورد نقد قرار می‌دهند، خود نیز دچار سردرگمی شوند. این سردرگمی در نوشته‌های سیدعلی‌محمد ‌اشراقی و مهران ‌موحد نیز دیده می‌شود و من فقط به دو نمونه از نیم‌فاصله‌ گذاری‌یی اشاره می‌کنم که آن‌ها بر روی آن تأکید داشته‌اند.

آقای مهران‌ موحد در یک جایی از نوشته‌اش «خاستگاه» را بدون فاصله نوشته و در جایی دیگر «آموزش‌گاه» را با نیم‌فاصله نوشته است. این خود نشان می‌دهد که آقای موحد دچار همان سردرگمی‌یی است که آقای ‌اشراقی با آن گلاویز است. اشراقی نیز در جایی «هیچ‌گاه» را با نیم‌فاصله و «دانشگاه» را بدون فاصله نوشته است.

هر چهار واژه چنین ساختی دارند: «تکواژ مستقل + تکواژه نامستقل». پس چرا این آقایان واژه‌ها را در یک‌جا با نیم‌فاصله و در جای دیگر با فاصله نوشته‌اند؟ این سردرگمی ریشه در نوع نگاه کلاسیک آن‌ها به متن دارد که زبان را از ادبیات جدا ندانسته و متن نوشتار را گونه‌یی از ادبیات می‌دانند. این نوع نگرش هر نوآموزی را با کوهی از مشکلات سلیقه‌یی روبه‌رو می‌سازد و خیلی وقت‌ها باعث می‌شود کسانی که تازه پا به عرصهٔ نگارش گذاشته‌اند، نسبت به این معیارها بی‌تفاوت باشند. در این جا به دلیل طولانی نشدن این یادداشت تنها به معیار فاصله در میان اجزای واژه‌ها می‌پردازم که بیشترین تمرکز این دو نفر نیز همین بوده است.

وندها

وندها تکواژهای دستوری هستند که در ساخت کلمه‌ها به کار می‌روند و از لحاظ کاربردشان در جمله، واژه‌ها را صرف یا از لحاظ قاموسی واژه‌ها را اشتقاق می‌کنند و به سه بخش «پیشوندها»، «میان‌وندها» و «‌پسوندها» تقسیم می‌شوند.

پیشوندها

پیشوند‌های اشتقاقی بدون فاصله نوشته می‌شوند؛ مانند:‌ هم + راه       همراه

پیشوندهای صرفی با نیم‌فاصله نوشته می‌شوند؛ مانند:‌ می + شود        می‌شود

پسوندها

پسوندهای اشتقاقی بدون فاصله نوشته می‌شوند؛ مانند: دانش + گاه       دانشگاه

پسوندهای صرفی شخص مفرد جمله بدون فاصله نوشته می‌شوند؛ مانند: کتاب + ات        کتابت

پسوندهای صرفی شخص جمع جمله با نیم‌فاصله نوشته می‌شوند؛ مانند:‌ کتاب + شان       کتاب‌شان

پسوند‌های جمع /-ها/ و /-آن/

پسوندهای جمع‌ساز /-آن/ و /-ها/ در آخر اسم در جمله آمده و اسم را جمع می‌سازند؛ مانند:‌ درخت + آن       درختان  و یا درخت + ها       درخت‌ها

پسوندهای جمع‌ساز /-ها/ در زبان فارسی با هر اسمی بدون استثنا ترکیب شده و با نیم‌فاصله نوشته می‌شوند. اما پسوند جمع‌ساز /-آن/ براساس واج آخر اسم‌ها ساخت متفاوتی به خود می‌گیرد.

میانوندها

میانوند /-آ / با واژۀ قبل و بعد از خود بدون فاصله نوشته می‌شود؛ مانند:‌ سر + آ + سر     سراسر  و یا   جنگ + آ + ور       جنگاور

میانوند/-به/ با واژه‌های قبل و بعد از خود با نیم‌فاصله نوشته می‌شود؛ مانند: سر + به + سر     سر‌به‌سر  و یا  پشت + به + پشت        پشت‌به‌پشت

میانوند/-در/ با واژه‌های قبل و بعد از خود با نیم‌فاصله نوشته می‌شود؛ مانند: پی + در + پی       پی‌در‌پی و یا     پشت+ در+ پشت       پشت‌در‌پشت

واژه

واژه کوچکترین واحد معنادار زبان بوده و از نگاه ساخت به سه بخش تقسیم می‌شود:

واژۀ ساده: آن است که تنها یک جزء بوده و قابل تجزیه به اجزای مستقل یا نامستقل نباشد.

واژۀ ساخته (مشتق): آن است که از یک واژه و یک یا چند وند ساخته شده باشد؛ مانند:‌ سحر + گاه     سحرگاه و یا ام + روز       امروز

شیوۀ نگارش «واژه‌های ساخته» را ما در بخش وندها بررسی کردیم.

واژۀ آمیخته (مرکب):‌ آن است که از دو واژه‌ و یا از دو واژه و یک وند تشکل شده باشد. اجزای واژه‌های آمیخته با نیم‌فاصله نوشته می‌شوند؛ مانند: گفت + و + گو     گفت‌وگو  و یا     آهسته + آهسته     آهسته‌‌آهسته

در پایان باید دوباره تذکر داد که این معیارهایی است که می‌تواند بر روی بیشتر واژه‌ها قابل تعمیم باشد. اما با این وجود، استثناهایی نیز می‌پذیرد.

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام