غزنی که در سال 2013 از سوی سازمان علمی فرهنگی کشورهای اسلامی به عنوان پایتخت دورهیی تمدن این کشورها معرفی شد، اکنون به علت افزایش جنگهای اخیر و رویدادهای طبیعی با خطر از دستدادن آبدات تاریخیاش روبهرو است.
غلاممحمد ضیاروان، پژوهشگر تاریخی میگوید که از میان تمام آثار تاریخی گرانبها در ولسوالیهای غزنی، تنها یک آبده در ولسوالی دهیک به صورت نسبی ترمیم گردیده و به دیگر آثار تاریخی توجهی صورت نگرفته است.
آقای ضیاروان از گنبد بیگم و مقبرههای امامسید حاجی و شهابالدین به عنوان آبدههایی که اگر به آنها هر چه زودتر توجهی صورت نگیرد از بین میروند یاد کرد و گفت که آسیبدیدن این آبدهها به معنای از دستدادن «هویت تاریخی» یک ملت است.
اسدالله جلالزی، یکی از فعالان مدنی میگوید که فرصت خوبی برای بازسازی آبدات تاریخی غزنی حین معرفی این ولایت به عنوان مرکز تمدن کشورهای اسلامی پیش آمد، اما مسؤولان به علت نبود ظرفیتهای مورد نیاز نتوانستند از این فرصتها استفاده کنند.
با این حال محبوبالله رحمانی، سرپرست ریاست اطلاعات و فرهنگ غزنی با تأييد اینکه آبدههای زیادی در ولسوالیهای ناامن در معرض تخریب قرار دارند، میگوید: «در حال حاضر توجه ما به آبدههایی است که در مرکز ولایت قرار دارند.»
آقای رحمانی همچنان میافزاید که ۱۸ آبدهٔ تارخی در ولسوالیٰهای ولایت غزنی در معرض تخریب قرار دارند و برای مرمت به وزارت اطلاعات و فرهنگ پیشنهاد شده اند.
غزنی برای بار نخست در زمان جهانگشایی کوروش کبیر، پادشاه هخامنشیها (پنج و نیم سده پیش از میلاد) به عنوان دژ مقاومت ثبت تاریخ شد. سپس در زمان کشورگشایی اسکندر مقدونی (۳۳۰ پیش از میلاد)، پادشاهان کوشانی (سده نخست میلادی) و صفاریان (تا پایان سده سوم هجری) نیز به عنوان سنگر دفاع در برابر تهاجمهای درج تاریخ گردیده است.
از مکانهای تاریخی و دیدنی غزنی میتوان از ارگ غزنی، منارههای غزنی، قصر سلطان مسعود غزنوی، مقبرۀ سبکتگین «بنیانگذار دودمان غزنوی»، مقبرۀ سلطان محمود غزنوی، مقبرۀ سنایی غزنوی، تپه سردار، باغ پیروزی، باغ هزار درخت و دهها مکان دیگر نام برد.